امشب مهمون بودیم حواسم یه لحظه پرت شد یهو بچه فامیل دخترمو لگد انداخت با پشت سر محکم خورد زمین ، کلی گریه کرد ، الان هی بیدار میشه دنبال من میگرده ، با اینکه بغل میگیرمش بازم صدام میزنه با استرس ، خیلی حالم گرفته س ، معلوم نیس حواسم کجاست ، شوهرم هم که کلا هیچی ـ دعوا کردم باهاش همش سرش تو گوشیه ،گفته بودم حواست باشه بهش ، من امروز کلا یه جوری بودم اصلا حواسم جمع نبود، برا اولین بار گفت میکوبم دهنتا ، میخواستی خودت حواست باشه

نمیشه ک ۲۴ ساعتی حواسمون ب بچه ها باشع پیش میاد خودت مقصر ندون
ولی با شوهرت سرسنگین باش یکم بخاطر این حرفش

ببین واقعا میفهمم چی میگی ها...از ناراحتی زیادته اما عذاب وجدان نداشته باش....منطقی تر فکر کن چون واقعا نگهداری از بچه اینجوریه که تو حتیچشمت هم بهش باشه اتفاق میفته چون هر لحظه پیشش نیستی اگرم باشی، این به بچه استرس و وابستگی میده......سعی کن تو اتفاق ها دنبال مقصر نباشی، فقط دنبال راه حل باشی که دفعه ی بعد چیکار کنم بهتره.....

پیش میاد دیگه بچه ان انقد خودتو سرزنش نکن انشالله ک هیچی نشده وزوداز سرش می‌ره این حس

اي خدا اگه بالا مياورده حالت گيجي نداره احتمالا ترسيده بچه واقعا يه موقعايي از خستگي ادم حواسش جمع نيست

عب نداره یادش می‌ره بچه اس
شوهرتم لابد خیلی دیگه رفتی رو مخش اگه همیشه اینجوری نیس ولی رفتار کن بفهمه حرف زشتی زده و ناراحتی

الان اندازه یه جوش رو سرش درومده هی دست میزنه هر ۵ دیقه بسدار میشه گریه مسکنه چیکار کنم ببرم دکتر؟