دو بچه دوساله در حال دعوا بر سر یک توپ هستن
سارا مادر یکی از بچه ها زانو میزنه و با ملایمت میگه" پسرم ،مامان میدونه که اون توپ رو میخوای و عصبانی هستی اما نوبتی هم که باشه نوبت علی هست و ما باید توپ رو بدیم به اون باشه؟قول میدم نوبت تو هم میرسه اما الان نوبت علی هست باشه؟
حتما تعجب میکنین اگه بگم نوپای عنان گسیخته سارا تمام حرف های پرمهر مادر را نادیده میگیره و به طرف توپ حمله میکنه و صورت دوستشو چنگ میندازه و میگه مال منه

این راهکار خوب و منطقی به نظر میاد اما نه واسه وقتایی که کودک عصبانیه یا دچار هیجاناته. چرا؟
چون
۱-بچه های عصبانی و دچار هیجان نمیتونن خوب بشنوند
۲- اونا احساس میکنن کسی درک شان نکرده پس بیشتر داد میزنن

پس چه کنیم؟ از زبان ساده نوپاها باید استفاده کنیم
شما طی سه مرحله ساده میتونید هر جمله ای رو به زبان ساده نوپاها دربیارید
▪︎عبارات کوتاه
▪︎تکرار عبارات
▪︎منعکس کردن اندکی احساسات کودک در آن
مثل در پارت بعد

۲ پاسخ

ممنون از محتوای عالی و ب درد بخورر

ممنون واسه هپچین محتوایی..پارت بعدی رو منتظرم😍

سوال های مرتبط

مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
زمانی که نوپایان عصبی و آشفته هستند در پیدا کردن کلماتی برای برقراری ارتباط کلامی دچار مشکل میشن.یکی از راه های کمک به فرزند این است که شما به جای او صحبت کنین
مثلا
اگر کودک نوپای شما اصرار میکند خودش مسواک بزند بگویید:
سینا میگه میخوام مسواک بزنم...میخوام مسواک بزنم..
اگر به خاطر ریختن ابمیوه اش گریه میکند بگویید
سینا میگه آبمیوه...آبمیوه...من آب میوه میخوام
رفته رفته که کودک آرامش خودشو به دست میاره و آروم میشه نوبت شما و تربیت شماست
پدران و مادران موفق اینطوری احساسات کودک رو درک میکنن و رابطه موفقیت آمیزی با اونا دارن
زبان ساده نوپاها خیلی مزیت داره بیاین برگردیم عقب پیش سارا و کودک دوساله اش و دعوا بر سر توپ
اگر سارا از زبان ساده نوپاها استفاده میکرد چه اتفای میفتاد؟
سارا زانو میزنه در مقابل کودکش و به توپ اشاره میکنه و میگه
توپ...توپ...توپ...تو اونو میخوای...تو همین الان اونو میخوای...
پسرش کمی آروم میشه
سارا ادامه میده : اما نه...توپ نه...حالا نوبت علی هست...نوبت علی..
پسرش هنوز اوقاتش تلخه اما خشم به غرولند تبدیل شده
اینجاست که سارا میگه : وای ببینید سرسره..بهتره برید سرسره بازی کنید

پاریس یک بچه ۲۰ ماهه به خاطر شیرینی گریه میکنه: میخوام‌..میخواااام‌..من میخواااام
مادرش در حالی که زانو زده به ظرف شیرینی اشاره میکنه و با لحن تقلیدی از صدای کودک میگه...تو میخوای...توی میخوای...تو همین الان شیرینی میخوای
پاریس به طرف ظرف شیرینی میره و غرولند کنان میگه ..اه..اه..
مادر دوباره تکرار میکنه با همون لحن کودک...تو میخوای ...تو میخوای...
شیرینی...شیرینی...میدونم ..میدونم...اما. نه..نه...حالا شیرینی نه
با لحنی شاد موضوع را عوض میکند..بیا توپ بازی...بیا اینجا...بگیرش
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
تصور کنین هوا بارونیه و سام پسر دوساله شما میخواد بره بیرون و گِل بازی کنه
جلوی در ایستاده و گریه میکنه
با استفاده از زبان ساده نوپاها ( در پارت قبل،) شما به این ترتیب عمل کنید :
زانو زده و خودتون رو هم قد او کنید
بگید: توی میخوای...تو میخوای...تومیخوای...همین حالا بری بیرون...
سام میگه بریم بیرون....بریم بیرون...بریم بیرون
اگه به الم شنگه خود ادامه داد...کلماتتون رو چندبار دیگر تکرار کنین
(عبارات کوتاه باید بین سه تا هشت بار تکرار بشه تا کودک عصبانی متوجه بشه)
دیری نمیگذره که کودک رو به شما میکنه گویی میخواد بگه چیه ؟ داری با من حرف میزنی؟
با کم شدن شدت گریه کودک بگید" سام میگه الان بریم بیرون..تو خیلی دلت میخواد بری بیرون..تو میگی مامان بیا بریم بیرون بازی کنیم
اگر دقیقا احساس اونو بیان کنین بیشتر آروم میشه گویی با خودش میگه مامان فهمیده من چی میخوام
بیشتر که آرام شد حالا نوبت شماست که پیام خود را منتقل کنین( توضیح دادن،پرت کردن حواس و راه های دیگر را به کار ببرید)
مثلا بگید " اما نه عزیزم نه داره بارون میاد..خیس میشی وای وای
با من بیا ..بیا با هم بالش بازی کنیم..وای چه قدر کیف میده
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
پارت ۳۲
تکه هفتم " حتما در خانه قوانین مشخصی وضع کنید"
داشتن قوانین در خانه حیاتی است.شناگری را در نظر بگیرید که تازه شنا کردن را آموخته.اگر به او بگویند قسمت عمیق و کم عمق آب نشانه گذاری نشده، شناگر احساس ناامنی میکند و ممکن است از شنا کردن در آن استخر صرف نظر کند.
کودکان ما هم نیاز دارند چهارچوب های مشخص و البته محدودی را در زندگی تجربه کنند‌.این چهارچوب ها به آن ها احساس امنیت میدهد.
اما چند نکته مهم در مورد قوانین:
▪︎وضع قوانین تا حدود چهارسالگی، تقریبا یک طرفه و از سوی والدین است اما با ورود به دنیای استقلال چهارسالگی، برای اینکه او را ترغیب به رعایت قوانین کنیم باید برخی قوانین را با تبادل نظر با خود کودک وضع کنیم.
▪︎تعداد قوانین نباید زیاد باشد. زیاد بودن قوانین همان قدر مضر است که نبودن قوانین.
▪︎همانطور که گفتیم در هر شرایطی باید دو پیام را به فرزندمان منتقل کنیم:
درکت میکنم و در کنارت هستم.باید مراقب باشیم نگاه از بالا به پایین نداشته باشیم.هر چه ارتباط عاطفی ما عمیق تر باشد کودک بیشتر به قوانین احترام میگذارد.
▪︎همه اعضای خانواده باید به قوانین عمل کنند.وقتی قانون برای همه باشد کودکان بیشتر تمایل به رعایت دارند.
▪︎اگر قانونی وضع میکنید، مقتدرانه باید به آن عمل کنید.اگر دیدید قانون کارایی لازم را ندارد انعطاف پذیر باشید و قانون رو تغییر دهید.

یادتان باشد هدف ما از وضع قانون ایجاد امنیت و آرامش بیشتر است اما بعضی قوانین، بیشتر از آن که آرامش ما را تامین کند، باعث ناراحتی و دلخوری و کشمکش در خانه ی ما میشوند.
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
انواع بازی های تقویتی مهارت های ظریف کودکان
اگر ما فقط بازی های آسون انجام بدیم امکان داره دیگه بچه علاقه به بازی نشون نده اگر هم خیلی سخت باشه احساس شکست میکنه و اعتماد به نفسش رو از دست میده
حالا حرکت های ظریف یعنی کارهایی که بچه ها با انگشتاشونانجام میدن
ما چجوری حرکت های ظریف رو تقویت کنیم؟
برگه های رنگی رو میچسبونیم به اجزا مختلف صورتمون یا جاهای دیگه و میگیم برو بکنشون و براش جذاب میشه و میکنه
توپ ها را با چسب میزنیم به یا کاغذ یا هرجایی و میگیم برو بکنشون
چوب یا پلاستیکی رو تو یه سطحی که سوراخ داره فرو میکنیم تو اسباب بازی فروشی ها هست خودمونم میتونیم درست کنیم و اون بچه دوست داره اون هارو در بیاره و حلقه بندازه داخل اون ها
در بطری رو باز و بسته کنن در قابلمه رو بردارن و بزارن
بازی نخ و مهره》نخ پیپاکن(تو خرازی ها دارن)و مهره های بزرگ رو یه سری ما میکشیم تو اون و بقیش رو اون میکشه بیرون و ما سطح توانمندی بچمون رو ارزیابی میکنیم
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۳ ماهگی
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
تولد تا دوسالگی:
توی زبان مهم نیست بچه به بابا یا مامان میگه ب ب ن ن ا ا مهم اینه به پدرش یا مادرش یا اون شخص یا اون چیز یه واژه ای رو اطلاق کند
و قبل یکسالگی مهمه بچه یک کلمه معنادار بگه و تا ۲.۵سالگی بتونه جملات رو تلگرافی بگه بتونه بگه مامان آب و تا ۲سالگی ۵۰کلمه معنا دار بتونه بگه که این ها در فرم asq هست
که بهداشت هم میپرسه ازتون
و تا ۲ سالگی وابستگی کودک به مادر عجیب نیست و طبیعیه و بعد ۲ سالگی باید این وابستگی رو کم کنیم
تو قسمت شناختی حتما برامون جالبه میگیم کودک اگر میتونست مادر و پدر هم جا میشدن دوست داشت بکنه تو دهنش😂چون جهان رو با دهانش میشناسه
پس مهمه تو محیط امنی باشن که وسیله هایی را تو دهانشون بزارن
برای کنجکاوی میره وسایل کابینت و ظرف ها را بهم میریزه میره سراغ کمد و لباس ها را بیرون میریزه چون میخواد همه جا را کشف کند و اگر ما در اتاق را ببندیم و بچه نتونه از چیزی سر در بیاره چطوری میخواد باهوش بشه؟
بازی های پرورش حواس مثل رنگ انگشتی یا چیزهایی که اشکال نداره بکنه دهنش بزاریم جلو دستش بازی های کثیف کاری ماست رو با رنگ خوراکی قاطی کنیم بدیم بهش آرد بازی آب بازی یا چند تا توپ بندازید تو یه ظرف آب با اون بازی کنه به این بازی ها میگن مسی پلی
و یادبگیرید همه چیز را برای کودک توضیح بدهید و نه غم و رنج و نداری رو
و شیر بچه اگر بالای دوسالگی ادامه داشته باشه ممکنه غذا خوردنش به مشکل بخوره و سخت از شیر بگیریمش
و هیچ قانون صد در صد نیست بچه تا دو سال باید شیر بخوره
مثلا بچه مشکلی دارد یا تفاوتی داره اینجا باید با پزشک یا روانشناس صحبت کنیم
مامان دردونه مامان دردونه ۱۷ ماهگی
نکته جالب درباره بارداری
دیروز یه پادکست گوش میدادم.
میگفت تو دوران بارداری بدن مادر و فرزند با هم ارتباط پیوستا ای داره. طوری که حالات جسمی و روحی مادر روی فریند اثر میذاره (تا اینجا رو همه میدونستیم)
ولی ایک ارتباط اینطوری نیست که مثلا اگه مادر غمگین بود جنین هم غمگین بشه یا اگه مادر عصبانی بود جنین هم عصبانی بشه‌. یا اگه مادر یه درد جسمی داشت همون درد رو بچه حس کنه. این ارتباط به این صورته که در اون لحظه جنین در حال تشکیل یا تکامل هر عصوی باشه این عضو دچار نوعی اختلال میشه‌. حالا تو هر مرحله ای که هست همون مرحله مختل میشه‌
برای خودم بنظرم درست بود. چون رشد پسرم از همون اوایل جلوتر از هفته اش بود. حتی تاریخ زایمان دو هفته جلوتر افتاده بود ولی از ماه هفت به بعد من به شدت استرس داشتم و اغلب در حال گریه بودم. از اون ماه به بعد وزن گیریش دچار اختلال شد و برای سونو که رفتیم رشد دستگاه گوارشش از سنش دو یا سه هفته عقب افتاد‌. و طوری که اوایل و اواسط بارداری داشت پیش میرفت پیش بینی میشد حدو ۳ونیم حتی ۴ کیلو با دنیا بیاد ولی با وزن ۳و ۹۰ کرم به دنیا اومد.
نمیگم که خودتو سرزنش کنین. خودمم سعی میکنم شرایط خودمو درک کنم و خودمو سرزنش نکنم. مهم اینه که بچه ام الان یک سالشه و صحیح و سالمه‌. ولی اگه باردارین یا بارداری رو اطرافتون دارین به هر نحوی شده کمکش کنین آرامش دوران بارداریش رو داشته باشه.
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ما لازمه کودک رو به خوبی بشناسیم در هر سنی چه ویژگی هایی داره و ما بر اساس اون ویژگی ها چطور رفتار کنیم
مثلا ۳سالگی بله سن لجبازی بچست و ما باید رفتار درست رو بدونیم و کاری نکنیم بچه باهامون مقابله کنه و یاد بگیریم چطور بهش نه بگیم که لجبازی به سنین بالاتر کشیده نشه که اونوقت تبدیل میشه به یک زنگ خطر
خب حالا ما میایم یک ویژگی رو در بچه می‌بینیم که اون متناسب سنش نیست مثلا ۶سالشه خیلی داره لجبازی میکنه یا ۳ سالشه خیلی کتک میزنه یا شدیدا گاز میگیره
این هارو چیکار کنیم؟
آیا این ها طبیعیه؟
بچم خیلی نق میزنه غر میزنه اینم طبیعیه؟میخوایم یه سری زنگ خطر هارو بگیم که اگر در فرزندتون دیدید باید چه رفتاری داشته باشید و آیا لازمه با روانشناس صحبت کنید یا نه؟
و یا خودمون یاد بگیریم و با رفتار درست اون ها رو حل کنیم
کودک مشکلات رایج رفتاری داره پرخاشگری،دعوا چیکار باید بکنیم؟
وقتی لجبازی و غر میزنه چطور این ها را حل کنیم؟
)تمام این ها در تاپیک های بعد توضیح داده میشه)
کتاب ها:بهداشت روانی و روانپزشک کودک و نوجوان کمک به کودک مضطرب کودک و ذهن و آگاهی فرزند پروری کتاب خود الهه آقایی ترجمه لندرس هست پرورش هوش هیجانی در کودک تربیت کودک برای مغز یکپارچه فرزند پروری مبتنی بر دلبستگی ایمن فرزند پروری از درون به برون نه به تنبیه و تشویق فرزند پروری بدون شرط
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبل (فرزند پروری )
و اون عشق بدون قید و شرط رو از مادر و پدرش نمیگیره اما کودکی که این رفتارها را پدر و مادر ندارن باهاش
و باهاش گفتگو میکنندو از روش های صحیح تری استفاده می‌کنند که اون کودک رفتار خوب رو یاد بگیره این کودک عشق بدون قید و شرط رو تجربه می‌کند
یعنی عشقی که بده بسطونی نداره این رو از مادر و پدرش یاد میگیره
ما انسان ها یکجا میتونیم عشق بدون قید و شرط رو بگیریم و اون در رابطه با پدر و مادره و اینجوری بچه خودش رو دوست خواهد داشت و عزت نفسش شکل میگیره
و در آینده با انسانی روبه رو می‌شویم که خودش برای خودش ارزشمنده و از خودش مراقبت میکنه و با خودش رفتار صحیحی داره و با دیگران هم همین رفتار رو داره و این با خودشیفتگی فرق داره
چطور رفتار خوب رو به کودک یاد بدیم؟
در رویکرد رفتار گرایی گفته میشه که تا کودک کار خوبی میکنه سریع بهش جایزه بدیم تا دیگر پیوسته اون رفتار رو انجام بده مثلا اگر مهد رفت بهش جایزه بدید که دوباره تکرار کنه و مهد بره
در رویکرد انسان گرایی میگه نه ما از جایزه استفاده نمی‌کنیم از گفتگو و توصیف و ترغیبش استفاده می‌کنیم
مثلا بهش میگیم که تو چقدر توانمند شدی میتونی تنهایی بری توی کلاس،دلتنگ میشی ولی دلتنگی رو میپذیری مامان ظهر میاد دنبالت
تازه داشتی با بچه ها بازی میکردی خیلی بهت خوش گذشت
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم