قشنگای من سلام
یه حیاط خلوت دارم درحد ۱۵ متر ،پشت به پشت اتاق خوابم هست و از اون طرف با یکی دیگه از اتاق ها هم مسیر داره و نورگیر اتاق دومی هست
من شدیدا کمبود جا دارم... کمد دیواری هام کمه، وسایل روی همدیگه چیدم... یه سری وسایلم ک جا نشده خونه ی پدرشوهرم بردم...
یه مدت میگفتم بیا این حیاط خلوت رو سقف بزنیم و مثل کلوزت بکنیم و داخلش کمد بزنیم تا وسایل رو بذارم... ولی اون یکی اتاقم ک نورگیرش از داخل این حیاط هست... دیگه نورگیر نخواهد داشت
امروز همسرم میگفت میخوای سقف این حیاط رو بزنیم و به اتاق اولی ک پشت به پشت حیاط خلوت هست... باز کنیم و یه اتاق خیلی بزرگ بشه؟ ولی بازم مشکل نورگیر همچنان باقی میمونه
اما فکر میکنم یه اتاق مثلا ۳۰ متری میشه و اون به چه کارم میاد؟
شما جای من باشید چیکار میکنید؟

راستی اینم بگم این حیاط برای این بود ک بعدا طبقه ی بالا رو بسازیم و اینجا راه پله بزنیم ولی فعلا طوری قیمت ها بالا رفته ک تا ۵ ۶ سال فکر نکنم بتونیم بنایی کنیم و فقط من از کمبود جا کلافه میشم

حالا بمونه برای اینده یا این ک کلوزت بکنم یا به اتاق اولی اضافه کنم؟

۳ پاسخ

خوب چرا برای اتاق هات کمد دیواری نمیزنی ؟ما یدونه اتاق داریم ولی کابینت کمد دیواری جا کفشی قدی مثل کمد زدیم انباری بالا حموم و دسشویی .کلا خونه رو جا دار کردیم و وسایل اضافه هم دادم رفت

معلومه بهترین ایده کلوزته

😁😁 یه دوره ای هم دوست داشتم یه حیاط این مدلی کنم و صندلی و میز بذارم و از محیط لذت ببرم ولی فعلا مشکل اصلیم با کمبود فضا برای وسایل هست

تصویر

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری

سوال های مرتبط

مامان امیدو آرزو مامان امیدو آرزو ۵ سالگی
سلام مامانا من پسرم ۷سال دارع دخترم ۵سال خونمون دوخوابه یکی که برای خودمون میمونه یکی موندم بدم به دخترم یا پسرم یا دوتاشون بفرستم تو یه اتاق به نظر شما چکار کنم آیا اشکال ندارد چند سالی تو یه اتاق با هم باشن
مشاهده ۴ پاسخ
مامان رها مامان رها ۵ سالگی
سلام مامانای گل خوبین ، یه چی میگم بهم نخندیدا ، من کلا دخترم تو اتاق رو تخت پیش خودم می‌خوابه ، حالا میخوام یه چند روز دیگه که وقت بشه اتاقش رو‌مرتب کنم رنگ کنم کمد و تخت و ایناش رو وسیله هاش رو اسباب‌بازی و عروسکاش و لباس و خلاصه هر وی داره انتقال بدم اتاق خودش ، این چند سال همه چیش تو اتاق خودمون بوده 😁
حالا اگه بهم نخندید ، از حالا ناراحتم که برا چی میخوام همچی کاری کنم 😶 فقط وسیله هاش رو میخوایم جدا کنیما ، خودش رو نه
حالا بنظرتون ببرم یا نه 😬😂 پنچرم نکنید 🥴
مشاهده ۷ پاسخ
مامان dokhtaram مامان dokhtaram ۵ سالگی
سلام مامانا من به امید خدا قراره یه واحد خونه درست کنیم که نقشه رو میخوام شما به من کمک کنید💚
خونه ۱۴۰متر هست
مستطیل هست
باید از سمت پشت ساختمون راهرو و راه پله بخوره برای داخل
و سه خوابه میخوایم بسازیم لطفا اگه سررشته ای دارین یکم منو راهنمایی کنید مرسی
مشاهده ۵ پاسخ
مامان رایان و رونیا مامان رایان و رونیا ۵ سالگی
خانوما ی سوال نمیدونم چطوری بپرسم بخدا میگم پسرم با دختر عموش داشتن تو اتاق بازی میکردن یهو دیدم ساکت شدن بعد ک رفتم تو اتاق یهو پریدن از پشت پرده بیرون گفتم چیکار میکردین گفت دعوام نمیکنی گفتم ن بگو گفت دختر عمو گفته بیا اینجای همو بو کنیم
دخترا من الان چ غلطی بکنم پسر من اصن نمیدونه این یعنی چی بنظرتون اجازه ندم دیگ با دختر عموش بازی کنه؟؟؟؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان نفسم مامان نفسم ۵ سالگی
شماها برای شیر دادن بچه جلو بقیه راحتین؟
من اصلا نمیتونم بذارم کسی بدنمو ببینه دختر اولم که دنیا اومد میرفتم تو اتاق شیر بدم از اون طرف دختر برادرشوهرم که دوازده سالش بود مدام با مادرشوهرم میومد خونمون هر دو ثانیه یه بار صدام میکرد میگفت شیرخورد؟ شیرخوردنش تموم شد؟ و....
چقد از دستش حرص میخوردم و خجالت می‌کشیدم چیزی بگم هی سکوت کردم
الان که دومی دنیا اومده این یه ماه که خونه خودم بودم تو شهر دیگه خداروشکر خیالم راحت بود از این نظر
ولی چند روز دیگه قراره بریم شهرمون و چند روزی باید برم خونه مادرشوهر از الان استرس گرفتم
چون می‌دونم این یکی جاریم و بچه هاش اصلا مراعات نمیکنن بدون در زدن بدون اجازه گرفتن میان تو اتاق
چندماه پیش که باردار بودم رفته بودم خونه مادرشوهر، یه اتاق اونجا برای ما هست جهیزیم و تختمون و یه سری وسایلمون توشه هروقت میریم اونجا میخوابیم، بخاطر بارداری حالم بد بود رفتم رو تخت دراز کشیدم چشامو بستم چند دقیقه بعد چشممو باز کردم دیدم جاریم بالای سرم وایساده بدون در زدن اومده بود تو
بقیه جاری هام خداروشکر از این نظر خوبن بدون اجازه نمیان
نمی‌دونم شایدم من زیادی برای شیر دادن دارم سخت میگیرم ولی واقعا نمیتونم جلو بقیه شیر بدم
مشاهده ۱۹ پاسخ
مامان fandogh مامان fandogh ۵ سالگی
سلام مامانای گل من یه مشکلی همیشه دارم اینه دائم فکر میکنم باید یه کاری کنم احساس ناکافی بودن دارم همش میگم یعنی ته زندگی من همینه یه زن خونه دار معمولی از اون طرفم به هر کاری فکر میکنم به بن بست میرسم تو خونه یسره کار میکنم وسایلا رو جابه جا میکنم اگه نکنم ساعتها میشینم تو گوشی تو رو خدا بگید شما تو خونه یا تو کل روز چکار میکنید ؟؟؟
مشاهده ۸ پاسخ
مامان جوجه مامان جوجه ۵ سالگی
روز همگی‌بخیر.ماماما اگه از این مشکل اطلاعی دارین خواهشا کمکم کنید‌.دیروز دخترم اسکنی ک انجام داده بود رو دکتر دید.گفت از هر دو‌طرف برگشت ادرار داره.اما شکر خدا ب کلیه تسیبی نزده.اگه‌اسیب دیده بود باید همین الان میرفت اتاق عمل اما ما بازم صبر میکنیم تاچند ماهه دیگه اگه خوب نشه باید جراحی بشه.کسی بوده خدایی نکرده بچه ی‌خودش یا اطرافیانش این مشکل رو داشته باشه ک برگشت ادرار داشته باشه عملش سخته.میتونه مشکل ساز بشه براش.من خیلی نیترسم.اخه پدرمو بخاطر سرطان مثانه از دست دادم دیروز دکتر میگفت این مشکل ارثی و مادر زادیه.میگم نکنه از سمت پدرم خدایی نکرده زبونم لال ب ارث برده.اصلا این‌مشکل میتونه ربطی ب مریضی پدرم داشته باشه؟میخواستم از دکتر بورسم چون همسرم داخل اتاق بود نپرسیدم گفتم بنده خدا فکرش درگیر میشه از بس ک در گیر مریضیایی مختلف دخترمه پیر شده.😔😔😔😔
مشاهده ۷ پاسخ
مامان رادین ❤️💙دریا مامان رادین ❤️💙دریا ۵ سالگی
امشب بعد از اینکه بچه ها خوابیدن این فیلمو دیدم بعد از اینکه تموم شد یه بغضی دارم که دوست دارم بشینم ساعت ها گریه کنم . قدر اینکه تمام وقت کنار بچه هام هستم رو بیشتر فهمیدم داستان به پدر و مادر که هر دو پزشک هستن مادر بچه رو چون شیفت شب بود بیمارستان میبره خونه ی پرستار مهد بیمارستان که نگهش داره خود پرستارم بخاطر یه حادثه از خونه رفته بوده بیرون بچه ی اون پزشک اون شب فوت میکنه بخاطر افتادن از پشت بوم . چقدر برای کسایی که شاغلن سخته بچه شون رو بسپرن به مهد کودک یا پرستار . این پستو گذاشتم تا به همه ی مادرایی که میخوان بخاطر درآمد بیشتر و مستقل شدن برن سر کار در حالیکه حقوق همسرشون کافیه بگم کنار بچه هاتون بمونین . هیچ چی تو این دنیا از دادن آرامش و امنیت به بچه مهم تر نیست حتی پول .
مشاهده ۷ پاسخ
مامان دوتا گل مامان دوتا گل ۵ سالگی
سلام خانم ها من به شدت استرسیم یه مشکلی پیش آمد الان از اون روز به بعد پشت گردنم خواب میره وتنگی نفس دارم طوری که نفسم بالا نمیاد نمی دونم چه کار کنم کسی تجربه در مورد راهکار کاهش استرس داره راهنماییم کنه ممنون میشم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان حدیثه جون مامان حدیثه جون ۵ سالگی
سلام خانما ... دیشب رفتم مهمانی
دخترم روی مبل ال کنارم نشسته بود مبل از این فنری ها بود
رو بروی من بود نشسته پایین بالا میکرد که یهو به پشت افتاد
تا گرفتمش از پشت سرش خورد سرامیک
نه بالا آورد نه تهوع داره ورم و باد ام نشد
الانم حالش خوبه . فقط میگه جلوی سرش یکم درد می‌کنه
بنظرتون ببرم دکتر یا استامینوفن بدم بهش ؟!
مشاهده ۱ پاسخ
مامان رادین ❤️💙دریا مامان رادین ❤️💙دریا ۵ سالگی
دیروز مشغول شستن ظرفا بودم که رادین اومد گفت مامانی بیا برات یه سوپرایز داریم وارد اتاق شدم و با این صحنه روبرو شدم . داد نزدم پرخاش نکردم گفتم چه سورپرایز جالبی هر کی اتاقو مرتب کنه یه ماه تو جدولش میچسبونم دوتایی با دریا مشغول جمع کردن شدن و هر کدوم یه ماه و ستاره گرفتن. مامان عزیز منم قبلا تو این موقعیتا پرخاش میکردم عصبانی میشدم و غر میزدم ولی چند وقتیه دارم خودمو کنترل می‌میکنم. مراقب روح و روان بچه هامون باشیم اتاق نامرتب تمیز میشه ولی روح و روان بچه هامون به سادگی ترمیم نمیشه
مشاهده ۷ پاسخ
مامان آوین مامان آوین ۵ سالگی
سلام‌ خوبین خوشین انشاالله
مامانا من‌ دخترم تو مهدشون ناهارمیخورن و مهدشونم مهد خیلی خوبیه بعد چن روز پیش ک از مهد اومد بهم گف ک مامان منو دوستم غذای مونده بقیه بچه هارو خوردیم من تعجب کردمو با دخترم حرف زدم ک درست نیستو اینا امروز با مدیر مجموعشون صحبت کردم و گفتم ک حواستون باشه ب بچه هاو بهداشتی نیس اینکارو من بچمو ب شما سپردم اعتماد دارم بهتون گفتن ک امکان نداره همچین اتفاقی افتاده باشه گفتن ما ب تعداد همه بچه ها غذا سرو میکنیم و بعد بچه هارو صدا میکنیم بیان سر میز و ممکنه چند نفر غیبت کنن غذاشون رو میز میمونه و حتمااز اون خورده و ما ب بهداشت و اینا وسواسی عمل میکنیم و ازاین حرفا ک واقعا تمیز هم هست مهدشون..بعد گفتم باشه و گفتمم ک کلا دوبار برا دخترم نریزن غذا و ی دفعه بخوره کلا چون یکم اضافه وزن داره..خلاصه الان باز از دخترم پرسیدم گف نه مونده غذای بچه ها بود ک یکم تو بشقابشون مونده بود و اینکه بقیه مربیاو بچه ها رفته بودن ی اتاق دیگه دخترمنو یکی دیگه از بچه ها با اشپز سر میز بودن ک دخترم میگه خاله ک خانوم اشپزه حواسش نبود ب ما ندید و دوستم گفت ک بیا این پلوهارو بخوریم منم خوردم کسی ندید مارو..دخترم طفلکی گفتم‌اون غذاها دهنی بود شوک شد اصلا چون از رو ندونستنو حرف دوستش اینا این کارو کرد بقیه باید حواسشون میبود..حالا بنظرتون من مدیرش پیام بدم‌بگم ک واقعا همچین اتفاقی افتاد و انقد با اطمینان نگه و حواسشون بیشترجمع باشه
مشاهده ۶ پاسخ
مامان سعید و یاسی مامان سعید و یاسی ۵ سالگی
پیش دبستانی ها دو نوع هستن
یه نوع مثل مدرسه هستش قانون دارن زنگ تفریح دارن میرن حیاط
ولی یه نوع دیگش مثل بازی خونه مثل مهد هستش
حس میکنم مدل اول رسیدگی بیشتری دارن به بچه ها از لحاظ آموزشی
ولی گزینه دوم حس میکنم زیاد با بچه کار نمیکنن فقط نگه میدارن زنگ‌تفریحم تو همون بازی خونه بازی میکنن
گزینه اول از پسرم تست گرفت مقل سنجش قبول نشد
گزینه دوم که خیلیم زیاده هرجا رفتم قبول کردن تست نگرفتن
ولی پیش دبستانی ک آزمون گرفت از پسرم خیلی باحالتر بود دوس داشتم بره اونجا با اینکه شلوغتر بود
مشاهده ۹ پاسخ
مامان مهرزاد🫀رادمهر مامان مهرزاد🫀رادمهر ۵ سالگی
سلام ❤️ من حدود یه ماهی هست معدم همش حس سنگینی میکنه و گاهی حالت تهوع دارم رفتم دکتر این قرص معده رو داد من روزایی ک حالم بد بوده فرداش ازقرص رو خوردم بهتر شدم ، معدم عادت نکنه به این قرص
معده ؟؟
مشاهده ۵ پاسخ
مامان محمدجواد و ملکا مامان محمدجواد و ملکا ۵ سالگی
سلام خانما وقت بخیر ۱۱ روزه ک بچمون از شیر گرفتن
روزای اول خیلی خوب بود آرون حتی موقع خوابم خودش براحتی میخابید اما الان ی سه روزی ک خیلی گریه میکنه و آروم نمیشه چکار کنم ک آروم بشه وقتی گریه میکنم ک دیگه به هنس هنس میفته میبینی یکساعت پشت سر هم‌جیغ و گریه میکنه
مشاهده ۴ پاسخ