امروز یکماهگی پسرم هستش و من خیلی خوشحالم،دلم برا لحظه زایمانم که بعده زور زدن و درد پسرم اومد و دیدمش یه ذره شده،واقعا لحظه فوق العاده ای بود،الانم که بیداره قربونش برم تا صبح🤣❤️

۲ پاسخ

لحظه درد لحظه فوق العاده بود 😐☹️

واقعا چه لحظات خوبی بود وقتی فکرمیکنم لبخند میاد رو لبام

مقالات مرتبط

علت زور زدن نوزاد و قرمز شدن صورت
علت زور زدن نوزاد و قرمز شدن صورت چیست؟
خواص زنجبیل
خواص زنجبیل برای زنان و مردان که معجزه می‌کند!
زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...
آیا بخیه زدن در زایمان طبیعی درد دارد
آیا بخیه زدن در زایمان طبیعی درد دارد؟

سوال های مرتبط

مامان امیر حسین🦉🦋🧸 مامان امیر حسین🦉🦋🧸 ۱ ماهگی
چقدر دلم برای لحظه زایمانم تنگ شده برا موقعی که بچم رو روی سینم گذاشتن💔🥺 واقعا دلم اون روز رو میخواد 🥹
مشاهده ۴ پاسخ
مامان کیان🐣 مامان کیان🐣 ۳ ماهگی
فردا نوبت سزارینم بود و قرار بود پسرم رو به دنیا بیارم ولی عجله داشت و اول مهر اومد...امشب دیدم نافش افتاده قربونش برم🥰این لحظه هارو برای همه کسانی که نی نی میخوان آرزو میکنم🥰🥰🥰
مشاهده ۶ پاسخ
مامان هامین مامان هامین ۸ ماهگی
پسرم امروز یک ماهه شده و خیلی خیلی زور میزنه وفشارمیاره به خودش که رنگش عوض میشه علتش چی هستش
مشاهده ۳ پاسخ
مامان فندوقی مامان فندوقی ۶ ماهگی
سلام ،به پسرم شیر دادم خورد بعد که گذاشتم رو شونه ام که اروغ بگیرم همون لحظه از بینی شیر ریخت یه ذره یعنی از اونجا بالا اورد علتش چیه یعنی برا کسی اینجور شده؟
مشاهده ۷ پاسخ
مامان رادین مامان رادین ۷ ماهگی
منم دیشب ساعت یک ربع به نه زایمان کردم 😍 زایمانم طبیعی بود هر یک ساعت اپیدورال میگرفتم واقعا هیچی نفهمیدم به جز یک ساعت اخر ک دکتر گفت دیگ نمیزنیم جون زور زدن داشته باشی ، بخیه نخوردم وقتی هم بچه اومد همه چیز تموم شد انگار یه ادم معمولیم ، بیمارستان ارام بود با دکتر غلامپور مامام خانم جهان بودن که فوق العاده مهربون و صبور بود پا به پام اومد تا بتونم یه زایمان خوب داشته باشم ، خدایا شکرت🙏😍
مشاهده ۲۵ پاسخ
مامان حبه قند🫀 مامان حبه قند🫀 ۷ ماهگی
بالاخره روزی که براش لحظه شماری میکردم اومد🥹
خیلی حس شیرینیِ خیلییییییی 😍
دلم واس حاملگی تنگ شده درست
ولی از این که الان دارم عطرشو بو میکنم خیلی بیشتر خوشحالم🥹😍🧿
خیلی خیلی دوست دارم دخترم خیلیییییی
مشاهده ۲۸ پاسخ
مامان بابک مامان بابک ۸ ماهگی
امروز ۱۴۰۴.۲.۷ یه ماهه شدن پسرم که ختنه کردیم طفلک از صبح بیقراره امروز واقعا از اینکه مادر بودم ناراحت شدم از اون لحظه ای که صدای گریه اش میومد دوس داشتم من نبودم آدم چقدر میتونه نگران یکی باشه داشتم گریه میکردم😥مادربودن سخته امروز مامانمو تونستم بفهمم که چقد سختی کشیده🤱
مشاهده ۱ پاسخ
مامان نور ✨ مامان نور ✨ ۵ ماهگی
با وجود همه سختیاش و خستگیش و ... دلم برا وقتی که تازه بدنیا اومده بود تنگ شده ♥️🥹
برا بارداریم دلم خیلییی تنگ شده با وجود اون همه دردی که داشتم
خانوما از لحظه لحظه ش لذت ببرین 🥺
با وجود شیرین بودن دیدن بزرگ شدنشون ولی هر لحظه ش دیگه تکرار نمیشه 🥲♥️
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آتوسا‌وآرتا♥️ مامان آتوسا‌وآرتا♥️ ۸ ماهگی
سلام خانوما من زایمان کردم خیلی درد داشتم ولی خب انرژی خودمو واسه لحظه زور گذاشتم و با چهار پنج تا زور درست حسابی بدنیا اومد ولی خیلی عذاب کشیدم من
مشاهده ۶ پاسخ
مامان دیان مامان دیان ۴ ماهگی
سلام خانوما ..پسرم فوق العاده دلش درد می‌کنه چیکار کنم آروم بشه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان فاطمه‌ نورا🌿 مامان فاطمه‌ نورا🌿 ۷ ماهگی
سلام مامانا
من 23 روزه زایمان کردم زایمانم خیلی سخت بود درد طبیعی رو کشیدم ده سانت باز شدم و بخیه هم خوردم اما سزارین شدم
خیلی درد کشیدم چه حین زایمان چه بعدش
از یبوست بعد زایمانم خیلی میترسیدم بخاطر بخیه هام، نیومد سراغم تا امروز که رفتم سرویس خیلی بهم فشار اومد الان سمت مقعدم خیلی درد میکنه یه ذره هم خون اومد ممکنه مشکلی برای بخیه هام به وجود اومده باشه؟
خیلی استرس و درد دارم الانم تو وضعیتی ام که تا یکشنبه نمیتونم نوبت دکتر گیر بیارم🤧
مشاهده ۸ پاسخ
مامان الینا مامان الینا ۲ ماهگی
سلام خانما یه لحظه بیاین لطفا
من ۱۵ روز از زایمانم که گذشت خونریزیم کلا تموم شد ولی الان دوباره
خونریزی افتادم ببخشید ولی خون خیلی قرمزه و زیاده یعنی میگم خون قهوه ای یا لکه بینی نیس و زیر دلم درد میکنه
کسی بوده اینطوری شده باشه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان کوچولو مامان کوچولو ۳ ماهگی
خانما. بچه هاتون رو چجوری میخوابین. من. توی ننو. خواب. نمیره. نمیدونم چجوری بخوابونمش. لحظه ای. که خواب میره نیم ساعت بعد بیداره دیشب تا الان بیداره.
مشاهده ۳ پاسخ
مامان رقیه سادات مامان رقیه سادات ۵ ماهگی
قسمت ۸
.۱۱ونیم بیحس شدم همون لحظه که سوزنو زد به کمرم بیحس شدم و اصلا هم سوزنش درد نداشت خوابوندنم رو تخت یه چی زدن جلو صورتم و شروع کردن ۱۱ ونیم که شروع شد ۱۱و ۴۰ دقیقه صدای گریه دخترم اومد و من با ارامش ترین بودم از اون لحظه به بعد و هیچ دردی نداشتم ولی هی از حال میرفتم حین عمل که دکتر بیهوشی میگفت چی زدن به این تو زایشگاه که این هی از حال میره ولی اون لحظات انقدرررر اروم بودم بعد اون همه درد شدید که دلم میخواست بخوابم دکترم گفت بخواب .ولی نمیتونستم اب دهنمو قورت بدم اصلا حس نمیکردم گلومو .۱۲ اومدم ریکاوری بهم پمپ درد و اینا وصل کردن که خیلییییی خوب بود پمپ درد و پیشنهاد میکنم حتما درخواست بدید دردتون رو فوق العاده کم میکنه .دیگه اونجا گفتن باید بتونی پاهاتو تکون بدی تا ببریمت بخش دخترمم فقط تو اتاق عمل چند ثانیه دیدمش .شکمم رو یه بار تو ریکاوری فشار دادن که هیچ حسی نداشتم تا ساعت ۱ونیم دیگه حس پاهام برگشته بود و یکم درد داشتم که هی برام مسکن زد ۱ونیم اومد ببرنم بخش دوباره شکممو فشار داد که یکم درد داشت ولی بهم گفت شکمتو تا میتونی بده تو مثل وقتی میخوای بگی شکم ندارم تا کمتر دردت بیاد که واقعا کار ساز بود .۱ونیم دیگه رفتم بخش وتا حدود ۷ صبح ۳ بار دیگه شکممو فشار دادن که دردش خیلی قابل تحمل بود .پمپ درد و شیاف نمیزاشت درد داشته باشم.
مشاهده ۰ پاسخ
مامان محمدمهدی مامان محمدمهدی روزهای ابتدایی تولد
خانما زایمان طبیعی لحظه ای که میگن زور بزن سر بچه ییاد بیرون خیلی دردناکه مگنه؟؟من انقد استرس دارم
مشاهده ۱۸ پاسخ