مامان قند عسل مامان قند عسل ۲ سالگی
سلام من یه زمین خریده بودم و جاریم به شوهرم گفته که نسازش و اینارو شوهرم به من خبر داده بود ( دوتا هم گوسفند خونه پدر شوهرم دارم و یه بار با همسرم بحثم شده بود به پدر شوهرم گفته بودم که اون دوتا مال منه و به اسم شوهرم زدم تا احساس ضعف نکنه بخاطر کمبود مالی و...)جاریم گفته زمین رو خونه نساز وقتی زنت سرکوفت دوتا گوسفند رو میزنه بهت فردا هم زمین رو میزنه رو سرت و...
حالا من اومده بودم خونه پدر شوهرم و بحثش باز شد و من گفتم تو چرا اینجوری گفتی و... و شوهرم هم با من بد حرف زد و به اونم گفت که من نگفتم حال من نمی‌دونم چیکار کنم و شوهرم عصبانیه و جاری هم ناراحت شد رفت خونشون. دوباره همسرش اومد نشست من توضیح دادم که از من ناراحت نباش و... به من توپید که من اونم از خونه میندازم بیرون تو رو هم منم گفتم تو در رابطه با من همچین حقی نداری و... حالا اومدیم ماشین کلی شوهرم داد زد و گفت که پرویی چرا پیش پدر و خانوادم منو ضایع کردی و.. الآنم قهره منم از وقتی اومدم گریه میکنم بگین چیکار کنم تروخدا استرس فردا رو دارم که شوهرم چیکار می‌کنه و اینکه با گریه از خونه پدر شوهرم اومدم گفتم دیگه نمیام اینجا و... حالا من چجوری برم و....🥲🥲
مامان فندق مامان فندق ۱۲ ماهگی