مامان شاه👑 پسرام مامان شاه👑 پسرام روزهای ابتدایی تولد
پارت سوم :زایمان طبیعی
باکمک پرستارا رفتم روتخت زایمان ..دکتر گفت زور بزن ک بیاد و راحت شی اما تو اون حال و شرایط بدی ک داشتم خندم گرفت گفتم نزاشتی ب دنیا بیاد حالا لج کرده نمیاد ....دکتر حالت ماساژ پرینه هست رو رحمم پیاده کرد ک اه و نالم تا هفت اسمون رفت ...دوباره فشار اومد ک سه تا فشار ب خودم وارد کردم و بچه اومد خوشحال بودم اما ن ن ن ...ول کن نبودن ....دوباره معاینه میکردن گفتم مگه بچه نیومده دیگه چیکار میکنین خیال زایمان اول و داشتم ک پسرم ک دنیا اومد جفتشم باهاش بود ...اما زایمان دومم پسرم ک دنی اومد جفتم بالا بودو با کلی بدبختی و معاینه و چندین بار تکرار معاینه درش اوردن ....چند تا پرستار هم شکمم و فشار میدادن ک لخته و خون و ضایعات بیاد بیرون منم ب ناچار تحمل میکردم ....نوبت بخیه زدن شدنبهشون گفتم بدون بی حسی محاله بزارم بخیه بزنین ک گفتن حله ....۶ تا بخیه زدن ک اونم خیلی طول کشید چون توضیحم میداد ک برا تمیز کردن خودم و اینکه بخیه ها عفونت نکن و اینا چیکار کنم ....حالا دل تو دلم نبود ک پسرمو ببینم شبیه کیه ...دقیق شبیه پسر اولم😍💋...دیگه گفتم تموم شده و راحت شدم از این همه درد و ۹ ماه سنگینی ...باز اومدن معاینه ...منم ب بالشت تکیه زده بودم خواستم برم دراز بکشم دیدم خیلی داره ازم خون میاد گفتن مشکلی نیست دراز بکش ببینم چی ب چیه دراز کشیدم ....گفتن لازمه دوباره بری روتخت زایمان ...استرس دوباره افتاد ب جونم و بی دلیلم نبود استرسم ...با بخیه زدنی ک انجام داده بودن دوباره ی معاینه سخت انجام دادن ک هرچی بقایا مونده بود و دربیارن دل و رودمو کندن ب نظر خودم ...برگشتنی ی چهارتا قرص زیر زبونیم دادن گفتن نخور باید زیرزبونت اب شن ...
مامان کیانا..کسرا🤭😍 مامان کیانا..کسرا🤭😍 هفته بیست‌وسوم بارداری