سلام مامانای عزیز
من 13روزه که زایمان کردم خیلی حال روحیم بده همش گریه میکنم همش فکرای منفی دارم همش فکر میکنم نمیتونم از پس بچه داری بربیام همش حس میکنم همه چی یه طوری شده اشتها هم ندارم حال جسمیمم خوب نیست چون هیچی نمیتونم بخورم خوابم که به خاطر نی نی کلا خواب ندارم ،میخوام ببینم طبیعیه حالتام یا نه؟
من هیچکسو ندارم کمک حالم باشه ازاینکه چطور باید یاد بگیرم کارای دهارمو انجام بدم و اصلا میتونم یا نه همش اشکام سرازیر میشه ازینکه تنهام و کسیو ندارم اشکام سرازیر میشه چیکار کنم حالم بهتر بشه ؟؟توروخدا کمکم کنید

متاسفانه افسردگی بعد از زایمانه، منم تمام این حالت هارو داشتم و جون کسی کنارم نبود استرس و حال بدم بدتر می‌شد احساس می‌کردم هر لحظه امکان داره یه اتفاق بد بیفته برا بچم نکنه تو خواب خفه بشه نکنه قندش بیفته اگه یه دیقه دیرتر شیر بخوره خدایا چرا بیداره چرا نمی‌خوابه چرا زیاد خوابید دیروز این‌موقع بیدار بود، اگه بچم یه چیزیش بشه من چیکار کنم ای خدا بزرگ میشه مدام‌مقایسه میکردم با بقیه بچه ها ، بعدشم که آیهان بستری شد حالم افتضاح شد جوری زار میزدم که کل بیمارستان جمع میشد دورم کارم حتی به خود کشی هم رسید جتی به مدت آیهان رو نمیخواستم دست خودمم نبود و کسی هم درک نمی‌کرد انگار شده بودم عین یه ربات
اینارو گفتم که تهش از زبون کسی که حال تورو درک میکنه بهت بگم هر چقدر سخت بگیری بیشتر بهت سخت میگذره برو توی جمع باش، برو بیرون و سعی کن کارهاتو به تنهایی انجام بدی و احساس خوب و قوی بودن بهت دست بده بزن بیرون با بچه ات سخت نگیر که دیر بهش شیر دادی پوشکشو عوض نکردی ۰را کم‌جیش کرده بیخیال نباش اما سخت نگیر

اره عزیزم طبیعیه منم همینطورم
منم ۱۷ روز شد دارم میترکم 😭😭😭بغض داره خفم میکنه نمیدونم کجا برم خودمو خالی کنم

بنظرم ک احتمال میدم چون شوهرم تو این چن روز اصلا بم توجه نمیکنه اینجور شدم آخه روزا میره کمک برادرش ک داره خونه میسازه فقط شبا میاد ک اونم خستس زود میخوابه امروز صب برام صبحونه داد و یکم کمکم کرد حالم یکم بهتره

وای دختر منم اینجوری شدم پیش خودم گفتم فک کنم افسردگی گرفتم خیلی ناامیدم بخدا همش فکرای بد میکنم 🥺

همینجوری میشه طبیعیه

طبیعیه عزیزم منم میونه خوبی با مادرم ندارم زایمان قبلیم یه چیزی ازش دیدم که با بچه چهار روزه اومدم خونه خودم بدون کوچک ترین تجربه بچه داری پسرمو بزرگ کردم
الان از شرایطم بسیار راضی ام چون محدودیت توانایی میاره من پسرم پنج روزش شد تا گردنش مدفوعش پس زد برای اولین بار بردنش حموم
اگه کسی رو داشتم و نیروی کمکی داشتم شاید تا شش ماهگی جرات نمی‌کردم بچه حموم ببرم
الانم برای زایمان دومم استرس ندارم که کسی نیست چون بچه داری رو یاد گرفتم
به خدا پناه ببر خداوند بهترین کس برای ما بی کس هاست⁦❤️⁩

سعی کن بزور هم شده اهنگ شاد روشن کنی بابچه بازی کن حرف بزن بلاخره که تا همیشه یکی پیشت نیست اخرس تنهامیشی عزیزم بایدخودتوالکی خوشحال نسون بدی دیگه کم کم این حالت هات ازبین میره

منم همش گریه میکنم ومیزنم ت سرخودم خیلی کمبود خواب دارم

عزیزم درک میکنم طبیعیه فکر نکن چیز عجیب و غریبی هست خیلی از خانوم ها درگیرش میشن. چون شما هم دست تنها هستی این حالت بیشتر شده.
پیشنهاد میکنم حتما برو پیش یه روانپزشک یه سری دارو ها هست که بخوری خیلی حالت رو بهتر میکنه. و اکثر خانوم هایی که تو این حالت هستن مصرف میکنن نگران نباش میگذره

همش حس میکردم از پسش بر نمیام....ولی ب مرور بهتر میشه

من بچم ۴۶روزشه هنوز نرمال نشدم....کمبود خواب دارم

عزیزم منم همین حس رو داشتم الان بهتر شدم،نباید به چیزای منفی فکر کنی و خودتو خیلی ناتوان ببینی،مطمئن باش خدا میدونسته توانایی نگهداری بچه رو داری که بهت داده،خیلی ها تنهان و کسی رو ندارن.اینم بدون که ( تو آنی که به آن می اندیشی)
پس همیشه به چیزای خووووب فکر کن

و واقعا سختخ

سلام عزیزم...کاملا طبیعی من زیر نظر پزشک دارم داروی ارامش بخش میخورم ک کمکم کنه.‌‌...وای در کل همش طبیعیه

وای منم اینطور بودم خیلی بده،