۳۰ پاسخ

عزیزم هیچ وقت صدتو نزار مردا بی لیاقت تر از اون چیزی هستن که فکر میکنی شوهر من اصلا کمک نمیکنه حداقل روزی یه ساعت با بچه خودش بازی کنه نمیگم پوشک عوض کن یا حموم ببر و شیر بده فقط با دختر خودش وقت بگذرونی زورش میاد

الهی بگردم ک چرا عزیزم توام انسان هستی حق داری ناراحت بشی گریه کنی غر بزنی ،
خب عزیزم مشکل اینجاست مرد ها متوجه نمیشن، هرچی بیشتر کانجام میدی فک میکنه وظیفس .یبار شام درست نکن زنگ بزن بگو بچه ها نمیزارن شام بخر بیار ، یا اومد بگو با بچه ها بازی کن تا من شام درست کنم ، یا جمعه ک خونس بگو بچه ها خابن بیا کمک کن خونه رو تمیز کنیم ، شاید متوجه بشه کار تو از همه بیشتره ،یا اصلا بگو بچه ها رو نگه دار برم حموم برو خیلی راحت دوش بگیر و هرچه دیرتر بهتر از حموم دربیا

مادر نمونه ومهربون معلوم حق داری گریه کنی غر بزنی داد بزنی تخلیه روانی وروحی بشی ولی چون این خودگذشتگی که داشتی این مدت ۱۰۰ خودت گذاشتی همه این توقع ازت پیدا کردن که همیشه ۱۰۰ باشی اگه بشه ۹۹ همه جوره دیگه‌‌ای به این موضوع نگاه میکنن یکم به خودتت استراحت بده مگه چی میشه یه روز دیرتر از زمانی که همسرت میاد خونه تمیز باشه مگه چی میشه زمانی که همسرت رسیده ۱۰ دقیقه دیرتر غذا بخوره چی میشه لباس های چرک یک روز بعد شسته بشه این همه استرس و ناراحتی ارزش این همه فشار روحی و روانی رو نداره فرشته های کوچولوت فقط الان نیاز به مامان مهربون ندارن بعدها وقتی بزرگ شدن هم بهت نیاز دارن عزیزم مادر قوی همیشه اینقد قوی بمون و کمتر به خودت فشار بیار (همسرت هم اگه چیزی گفته به دل نگیر چون اونم دلش میخواد همون خانم همیشگی خودش ببینه که ولی آلان شرایط فرق کرده و فشار رو دونفرتون هست با زمان درست میشه عزیزم)
مراقب خوبیات ومهربونیات باش گلم چون همیشکی تو نمیشه

واقعا دوقلو داشتن سخته منم دوقلوهام تازه رفتن تو هشت ماه استراحت مطلق بودم بچهام نارس دنیااومدن تودستگاه بودن
وزنشون پایین
رفلاکسی شدید
حالا هم نمیخوابن تا صبح
یساعت میخوابن سه ساعت بیدارن
افسردگی بعدزایمان گرفته بودم خانوادم ازم دور بودن تویه استان دیگه
واقعا وضعیت سختی بود و هس
ولی شوهرم خداروشکر باهام پایس
کارهای خونه میمونه ظرفا همچی
میگه مهم نباشه برات میدونم خسته ای و داغون شدی
مهم نباشه گلی برات کارای خونه اولویت و بزار واسه خودت اگه تو قوی و سرحال نباشی ازبین میری و کسی دلش برات نمیسوزه

عزیزم منم با دوتا بچه و همه روزه خونه مرتب و غذا ب موقع لباسا همش اتوزده ولی امشب شوهرم رفت خونه مادرش اومد مث همیشه دق دلی ک ازطرف خانوادش داشت سرمن خالی کرد و گفت دوتابچه نمیتونی بزرگ کنی همش میگی خستم کمرم درد میکنه مادرمن ۶تا بزرگ کرده منم عصبی شدم داد زدم شرمنده من مادرت نیستم شیش تایی بزرگ کنم هیشکی مادرتو نمیشه والا نمیتونه غذادرست کنه همش من باید درست کنم بفرستم براشون ..چه رویی دارن این شوهرا

مقصر خودتی که از اول عادتش دادی خونه مرتب غذای خوب حال خوب
اگر واقعیتو نشون میدادی خودتو اولویت قرار میدادی درکت میکرد باید ازش کمک میخواستی

واي دوقلو مغزم سوت كشيد! معلومه كه حق داري! بخدا كه كار تو خيليييي سخت تره، من با يه بچه كم آوردم، مگه بچه فقط برا شماست؟ چرا مردا اينجوري شدن، از خونه بابامون نياورديم كه ! بايد درك كنه .. بچه داري سخت ترين كار دنياست.. وقتي هردو آروميد و فرصت مناسبيه درموردش حرف بزنيد

فقط میتونم بگم دمت گرم
من با یدونه بچه واقعا کم آوردم قبلا یکسره بیرون و تفریح و مسافرت بودم الان حتی از خونه بیرونم نمیتونم برم
حق داری خیلی سخته خیلی

عزیزم کاملا درکت میکنم ولی سعی نکن همچی تموم باشی گاهی شل کن اهمیت نده آسون بگیر
گاهی

عزیزم خونه مرتب نکن. فقط به بچه ها و خودت برس.
فک کردی جاتون عوض بشه شوهرت صدتا کار انجام میده باهم؟
معلومه که حق داری غر بزنی و گریه کنی.
خسته میشی.
مگه آهن هستی.

فقط میتونم بگم ماهایی ک دوقلو داریم از نظر روحی خیلی توفشاریم کاش اینو مردا هم میفهمیدن

خدا ازش نگذره ببخشید ولی فقط این جمله آرومم میکنه

منم دوقلو دارم و واقعا خستم
انقدر اعصابم ضعیف شده که با هر ناراحتی به فکر خودکشی میوفتم
حق داری عزیزم ولی کاش اطرافیان یکم درکم میکردن
توکلت به خدا باشه

عزیزم منم شدم مث تو، ولی ب این نتیجه رسیدم زیاد خودمو اذیت نکنم چون اینجوری تموم میشیم، رو کارای خونه حساس نباش، حتما نباید هر روز هر وعده غذا بزاری، از خانواده کمک بگیر، نخواه همه کارا رو خودت تنهایی کنی، مشاوره هم حتما برو، منم مث تو استراحت مطلق بودم، ضعف اعصاب گرفتم بعد زایمان همش یجام میزنه بیرون مشاوره رفتم یه دل سیر هرچی تو دلم بود گفتم باید ادامه بدم

سلام
من که روانی مطلقم
اون کسی که بهم نگفته بی اعصاب دیگه نیست
منم شوهرم دم به دقیقه بهم میگه
ولی دیگه یه جورایی بی عار شدم 🙃
تو خیلی کارت سنگینه
چطور به کارت میرسی
من شوهرم کمکمه ولی

فقط میتونم بگم خدا بهت قوت بده

من شوهرم هر از گاهی یه کمکی میده با این حال حرف بچه دوم میشه جیغ میزنم
بار دوم حاملگی ناخواسته بوده؟

منم مث تو از شوهر حرف مفت دری وری میشنوم خاهر جان :)

منم دوقلو دارم سخته واقعا شوهرمم از این حرفا زیاد میزنه جوابشو بده خودتو ناراحت نکن گلم

مردا همشون بی درکن ،من الان دارم زارمیزنم آقاخوابیده،واقعازنها خیلی مظلومن

خیلی حق داری

واقعا خدا بهت توان بده من با یه بچه همش خونه ام بهم ریخته هست و کلافه ام تازه شوهرمم خیلی کمکه ولی بازم به هیچکارم نمی‌رسم
به حرف شوهرت اهمیت نده عزیزم تو دعوا که حلوا پخش نمیکنن آدم عصبانی میشه یه چیزی میپرونه

به دل نمیر بچه بزرگ کردن همینه منم یه ادمی بودم خدایی همه میگفتن بهم تو خوب جونی داری با سه تا بچه هم شیر اینقد عجلی میکنن تحمل میکنی ولی الان جوری شدم اعصاب یزره صدا بلندشون ندارم شوهر منم پریشب بهم گف تو بی اعصاب شدی زن اصلا اعصاب ماهارو نداری خودتو کمی کنترل کن اینجوری ک نمیشه برو یه چکاپ کن خودتو دکتر اعصاب اینا بچه ان نمیفهمن گفتم خوب تو که میفهی بردار منو ببر به دکتر خوب من بعد زایمانمک سومم اینجوری شدم شبی رفتیم دکتر گف افسردگی بعد زایمان گرفتی ک پیگیر نشدی کهنه شده کمی طول میکشه باز به روال قبلت برگردی ولی برمیگردی نگران نباشه خدایی داروهامو خوردم امشب ایتقد اروم بودم و بیخیال ک نگو

من دوتا بچه دارم دوقلو هم نیستن به خدا آنقدر سعی میکنم صبور باشم آخه بزرگه چهار سال و نیمش اوج لجبازیشه ولی بازم یه جا از کوره در میرم همش دارم به شوهرم غر میزنم.خونمم انقدرا مرتب نیست.وجدانا حق داری.من شبا نئشه میشم شما که دیگه دو قلو داری هیچی

آره عزیزم خیلی مصعولیت مادرشدن سخته و پر حاشیه خدا صبرت بده گلم حق داری

می‌دونم بااین همه تحمل و صبر ب دلت میاد ولی مردها نمیتونن درک کنن اینو😔

سلام چرا حق داری خیلیم حق داری اگه حالت بده از درون از بیرونم نشون بده نه که همیشه همه چیز بی نقص باشه یه بار غذا درست نکن بگو حال ندارم یه بار بگو همسرت پوشک بچه عوض کنه و...
این طوری ایشونم یه کم بیشتر متوجه احوالت میشه

الهی فداتشم عزیزم منم دوتا دارم خیلی سخته میفهمت،ببین مردها درک نمیکنن منم مثل شما قبلش بادخنرم بیرون برم خیلی خوب بودم الان ناراحتی اعصاب گرفتم و هیچکی خبرنداره شوهرم اصلا درک نمیکنه +حلما تو بیداری نه شیر. خودم میخوره نه شیر خشک حتی با سرنگ وقاشق هیچ جا نمیتونم برم

چرا حق داری

الهی بگردم عزیزم چرا تو حق همه چی داری خداییش سخته با سه تا بچه من با یکی به هیچ کار نمیرسم بخدا

سوال های مرتبط

مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۰ ماهگی
صبح زود پاشدم برا خودم آش پختم بخورم
فکر میکنم ب زندگیم
خداروشکر میکنم راضی ام
دارم سعی میکنم زندگیمو برگردونم ب قبل بچه داری
سخته
به دیروزم فک میکنم غرغر نکردم خونمو مرتب کردم میز چیدم برا شوهرم و دز تمام طول روز سعی کردم لبخند بزنم یا بخندم تمام تلاشمو کردم با جانم و عزیزم صداش کنم نتیجه عالی بود کاری که مدتها بود میخاس برام انجام بده رو انجام داد
عصرش گفت بریم خرید رفتیم و ی دوری زدیم و شوهرم و بچم برگشتن تو ماشین تا من راحت خرید کنم و وقتی برگشتم دیدم بچه گریه میکنه لبخند زدم و بچه رو گرفتم کالسکه بچه قفل شده بود و بچه مدام گریه میکرد و شوهرم عصبی بود اگر اون بهار قبل بودم منم عصبی میشدم و ب دنیا و زمین و زمان فحش میدادم و دوتا عصبی برمیگشتیم خونه
اما لبخند زدم و سعی کردم پسرمو اروم کنم و ب شوهرم کمک کنم درحالیکه کالسکه بعد نیم ساعت ور رفتن قفلش باز شد و تونستیم برگردیم خونه توی راه شوهرم مدام میگف سردردم و من با ارامش میگفتم عزیزم ما بچه داریم طبیعیه و سعی میکردم ارومش کنم و میگفتم حق داره ولی باید عادت کنه
رسیدیم خونه و گفت شام نمیخوره منم سر به سرش نذاشتم و رفتم شام بخورم درکمال تعجب ده دقه بعد اومد گفت که میخاد شام بخوره با لبخند گفتم بشین تا اماده کنم و موقع مسواک زدنش یکم سر ب سرش گذاشتم و با لبخند و خستگی رفت خوابید
امروز هم حال من بهتره هم بچه هم شوهرم و من تازه دارم سعی میکنم برگردم ب روزای خوش و عمرمونو قدر بدونم❤️