سلام سلامی به بزرگی اسمان به تو ای جیگر گوشه ی. مادر پسرکم ازوقتی در اغوشم قرار گرفتی دنیا برایم رنگی دیگر گرفت زندگی منو پدرت را سراسر از رنگ و شادی کردی امروز که یازده ماه و یازده روزه شدی معنای زندگی را به من فهماندی به من نشان دادی که باتمام دردها میشود جنگید میشود ناتوان بود اما باانرژی روزم را سرکنم بخاطر عشقی ک ب تو دارم فهمیدم اگر حالم بدباشد اگر روحم خسته باشد اگر انرژی نداشته باشم بازهم موجودی در دنیا ب من نیاز دارد و او تویی قلب مادر تمام کلماتی ک ازقلبم سرچشمه میگیرد برایت مینویسم تازمانی که خودت ان هارا بخوانی الان ک به سینه من وصلی و باان چشمانت به دهانم زل زدی و معنی کلماتی. را ک دارم برایت میخوانم نمیدانی اما روزی میرسد که تو باان صدای قشنگت برایم بخوانی و نظرت را ب من بگی و روحم را به عروج برسانی قشنگ مادر دردهای دلم را نمیگویم اما بدان تو تمام روزهایی که سپری میکنم را قشنگتر. میکنی و بابت داشتنت ازخدا سپاس گذارم خدایا شکرت
سه شنبه21فروردین1403
#مادر_پسری

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط