تا ساعت دو گرفتم برای خودم خوابیدم درد هم نداشتم ماما هم نیومد برای معاینه. ساعت دو بیدار شدم ماما گفت اگه میتونی بیا راه برو ورزش کن. رفت یه توپ بزرگ اورد با اون ورزش کردم از لبه تخت گرفتم اسکات زدم کلی تو زایشگاه راه رفتم تا ساعت چهار ولی درد خاصی نداشتم ماما هم معاینه کرد گفت پنج سانتی هنوز. منم خسته بودم اساسی دیروزش از صبح کوهنوردی و خونه تکونی و اینا رفتم رو تخت گرفتم خوابیدم تا شش صبح. یهو ساعت شش دکتر شیفت اومد اخمالو بداخلاق که توکه درد نداری برای چی اومدی بیمارستان خونه تون میگرفتی میخوابیدی دیگه. معاینه کرد گفت خانم هفت سانتی چجوری درد نداری خوابیدی. گفتم بخدا درد ندارم چیکار کنم. ماما هم از پشت من دراومد گفت کلی ورزش کرد راه رفت دیگه خسته شد خوابید. دکتر گفت امپول فشار بزنین تا زایمان کنه . یه امپول تو پام زدن به پنج دقیقه دردام برگشت . سر نیم ساعت فول شدم گفتن بشین ویلچر بریم رو تخت زایمان. اونجا هم با زور اول آوینا دنیا اومد بدون هیچ بخیه ایی. با اینکه اوینا ۴۰۰ گرم از لیانا درشت تر بود. ساعت ۶.۵ امپول فشار زدن. ساعت ۷ فول شدم و ۷.۵ هم برگشته بودم رو تخت قبلیم با شکم خالی و همه چی تموم
کلا خوش زای عزیزم وگرنه من کل دنیا رو گشتم اخرشم ۵روز درد کشیدم هی هوون ۱ سانت بود 😂😂😂خدا کنه رو این دخملی خوب باشه زایمانم
خداکنه برا منم انقد راحت باشه
الان بچه سومته؟
عزیزم لایک کن ادامشو بخونم ❤️
عزیزم کدوم بیمارستان رفتب واسه بچه هات
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.