یه تجربه دارم حتما به درد شما میخوره
چند شب پیش خونه مامانم بودیم لنا بازی هیجانی کرد و خواب از سرش پرید و ۱ شب جیغ میزد که نخوابه جیغ به معنای واقعی حدود ۱۰ دقیقه یه نفس من داشتم با صدای آروم باهاش همدردی میکردم و توضیح میدادم که دلیل خاموشی برق چیه
همچنان داشتم فکر میکردم چون صدای من خیلی پایین و داد و بیداد نمیکنم الان همسایه میگه مامانش چه بیخیال که بچه رو ول کرده جیغ بزنه نمیره بغلش کنه.
دقیقا امروز مامانم زنگ زد گفت همسایه منو دیده گفته لنا وقتی جیغ میزد چرا بغلش نمی‌کردین آروم بشه.
خواستم بگم خیلی وقت‌ها ما بچه ها رو دعوا میکنیم مخصوصا تو جای عمومی مثل پارک و سوپر مارکت که یه وقت بقیه فکر نکنن ما آدم بیخیالی هستیم
خواهشاً سر اعصاب و روان بچه چشمتون به تایید دیگران نباشه.
من تو جای عمومی وقتی لنا لج میگیره و گریه می‌کنه اصلا به اطرافم نگاه نمیکنم فقط به خود لنا و باهاش حرف میزنم.
خلاصه اصلا تایید دیگران برای شما نباید مهم باشه.
من خودم به چشم یه سریا خیلی سنگ دلم و احساسات بچه به چشمم نمیاد چون سر شیر و خواب شب و خوراک خیلی حساسم و اجازه نمیدم خیلی بی نظمی صورت بگیره
از یه طرف خیلی تعریف و تمجید میشه ازم که حوصله دارم و با آرامش باهاش حرف میزنم.پس تنها کسی که باید راضی باشه خودت شما هستین

نتیجه ی کاری که ادم انجام میده مهم. نه نظر دیگران... افرین بر تو👏

آفرین نکته خیلی خوب بود ممنون ازت👍♥️

افرین دقیقا درسته

واسه منم اتفاق افتاد اطرافیان هی منو مادر بیخیال جلوه میدن
مثلا بچم چندوقت پیش خونه مادرشوهرم پارچه مبل بلند کرد زیرش قایم شد با من دالی موشه بازی می‌کرد خواهرشوهرم داد شئون تازه مرتب کردم چرا خراب کردی
ازاون ورم پدرشوهرم چه قدر بیخیالی بیا بچه رو بگیر 😑

من ادامه بازی انجام دادم بعد جوری که دخترم اذیت نشه ازاون بازی خارج کردم رفتیم سراغ بازی دیگه بعد بچه رو سپردم به شوهرم حواسشو پرت کنه روکش مبل مرتب کردم به همین سادگی نمیدونم چرا اطرافیان واسشون آزار بود

منم خیلی باید رو خودم کار کنم

آفرین 👌👌👌👍🔥

خانمی بیا وبگو چطوری صبرتون زیاد کردین؟؟
چطوری باارامش با دخترم حرف بزنم؟؟
من انقده توی خونه غر میزنم دعواش میکنم دست نزن ونکن و...بهش میگم.
خودم ازخودم متنفر شدم.جوری شده باکوچکترین کاراشتباهیش دادو....میکنم
خیلی بهم ریخته شدم داغونممممم

فکر میکردم من ادم بیخیالی ام اما این بیخیالی نبود واقعا 😊
رفتار منم با دخترم همینه

والا با ۴۰ سال سنی ک دارم در هیچ زمینه ای نظر دیگران برام مهم نبوده و نیست و برا کار دیگران هم نظر نمیدم تا ازم مشورت و راهنمایی نخواست

افرین مهسا جون ، دقیقا منم بارانا از وقت خوابش بگذره دیگ تموم بزور راضی میشه واسه خواب ، منم هرچی ب ارومی صحبت میکنم باز اون داد ، گاهی بلند صحبت میکنم اون اروم حرف میزنه برعکس میشه ، البته گاهیم دیگ کم میارم بهش میگم مامان بخدا دیگ من کشش ندارم بیدار بمونم بخواب عزیزم زود میخوابه ، نمیدونم حرف درستی بهش میزنم ی ن