۶ پاسخ

ریدی به طرف عزیزم

دیگه ماهاکه بچه ها خودمونن..کلی سرد میشیمو فاصله میگیریم..شماکه بچه های خودت نیستن و عشق مادری بهشون نداری مجبور به تحمل نیستی چالش‌های بیشتری داری
من پسرم هفت سالشه وتاالان کلی حرصم داده..ومنه مادرمجبورم به فداکاری..پسرا خیلی بادخترا فرق دارن..لجبازترن..بی منطقترن..خشنترن..خصوصا تو این سنی که شما میگی..دیگه..شما باید تحمل کنی تا بگذره برن سرخونه زندگیشون

چیکار کنه بچه هاشو بندازه بیرون مثلا ؟ پسراش جز اون کسی و ندارن معلومه که طرفشونو میگیره .. میخوای بزن به بیخیالی با عقلشون میرسه بگو کاری به کارتون ندارم شما هم منو اذیت نکنین حق ندارین فحش بدین یا این چیزا داریم با هم زندگی میکنیم و... یه لقمه غذا درست میکنی با هم میخورین دیگه حداقل سعی کن یجوری باشی کوچیکه باهات خوب باشه بزرگه که تو سن وحشتناکیه طبیعیه .. هرچی با اونا خول باشی شوهرت با تو اکی میشه

ببین عزیزم خودت این شرایط رو قبول کردی.پس اگر میخوای با شوهرت زندگی گرم و خوبی داشته باشی به بچه هاش محبت کن.این بچه ها که گناهی ندارن بی مادر هستن.براشون مادری کن هم خدا ازت راضی میشه هم شوهرت.چرا؟چون من دیدم که میدم.مادرشوهرم فوت کرد پدرشوهرم بعدازیکسال ازدواج کردم یه برهدرشوهر۱۶ساله داشتم.روزهای اول این زن هی با برادرشوهرو خواهرشوهرهام میجنگید هیچکدوم آسایش نداشتن دیگه آخری پدرشوهرم گفت طلاقت میدم منم به زن پدرشوهرم گفتم به بچه هاش محبت کن ببین چی میشه اونم همین کارکرد حالا این زن داره تو خونه پدرشوهرم پادشاهی میکنه هم پدرشوهرم دوستش داره هم بچه هاش.چرا؟چون پدرشوهرم وقتی دید داره به بچه هاش محبت میکنه از این کار لذت میبره در عوض به زنش محبت میکنه.حالا شماهم به جای سرد شدن به بچه هاش محبت کن نوازش شون کن غذای موردعلاقه شون براشون درست کن ببرشون بیرون براشون هدیه بخر اینا میتونن داداش و پشتیبان خوبی واسه دخترت باشن.اونموقع عکس العمل شوهرت میبینی عزیزم.امتحان کن ضرر نمیکنی

عزیزم وقتی شما قبول کردید با این آقا ازدواج کنید یعنی شرایطش قبول کردید بچه هاش رو قبول کردید پس این حس رو به شوهرتون و بچه هاش منتقل نکنید که از بچه هاش بدت میاد و پدرشون دوسشون داره بچه آیی که از محبت یکی از والدین کمبود داره پدر یا مادر مجبوره جای دو طرف رو براش پر کنه من خودم یه مادرم که یه دختر دارم از ازدواج اولم تو بحث و دعوا شوهرم همش میگه تو به خاطر بچت پا روی همه می‌زاری در صورتی که این جوری نیست من مجبورم هم پدر باشم هم مادر شماام سعی کن با محبت شوهرتو بکشی سمت خودت این فکرا هم از سرت بیرون کن نزار رابطه بچه ها باهم خراب بشه

ببین مطمعن باش دوستت داره تو رنشی محرمشی اونا بچه هاشن مادد که ندارن میخای پدر هم نداشته باشن
منم شوهرم از زن سابق دو تا بچه داره که پیش زن سابق هستند یکی ۱۴ یکی ۸
ولی من خیلی دلم رحیمه سعی میکنم بگم این بچه ها حق دارن پدر داشته باشن توام با خودت راه بیا زندگیو ب کام خودت زهر نکن
و اینکه علت بحثت فقط پسرشه ینی چه چیزی باعث میشه این ناراحتی نیشه
۱۶سال ک بزرگه عزیزم مردیه واس خودش خدارو شکر کن ۴سالش نیس

سوال های مرتبط