خانما اومدم درد و دل کنم
پسرم رفلاکس داره خیلی بیقراره همه ش تو بغلمه از صب تا شب
خواب نداره
خودم خیلی خسته م هر جور شده سرپا میمونم نگهش میدارم
روحیم خوب نیس همسرم زیاد همراهی نمیکنه فقط مامانم کمکم میکنه
بعضی وقتا احساس پشیمونی میکنم بچه دار شدم نمیدونم چمه
ناشکر نیستم نفسم ب نفس پسرم بنده
کلا از زایمان ب بعد حس خوبی ندارم خیلی شبا بعد اینکه پسرم میخوابه گریه میکنم
میگم خدایا من لیاقت مادر شدن ندارم فکر میکنم کوتاهی میکنم
نمیدونم اصلا چیکار کنم 😭😭😭😭😭

من که فقط میخوام این روزا بره رو دور تند . خیلی خستم

سلام عزیز دلم ایندحرف رو‌نزن
شما دیگه مادر شدی یعنی باید قوی باشی خوب باشی شاد باشی مجبوری که به خاطر بچت باشی چون اون طفل معصوم‌گناهی‌نداره
سعی کن میدونم‌سخته وای میشه
من پسرم الان چهل و سه روزشه از بدو تولد بیمارستان بود بک هفته ست که مرخص شده منم خیلی عذاب کشیدم و‌گریه کردم ولی بعد به خودم اومدم و گفتم بچم که گناهی نکرده من شدم مادرش باید خوب باشم
خداروشکر الان چند روزه مرخص شده
شب ها تا صبح نمیخوابه و منم خسته میشم ولی میگم خداروشکر که بچم الان پیشمه و سالمه
تمام سختی هاشو به جون میخرم

افسردگی بعدزایمانه خیلی حس بدیه منم اینجورم

اول اینکه تمام مادرا این حس ها را دارن
وقتی خسته باشی و نخوابی و وقتی خودتو تو اینه ببینی ببینی چقدر درهم و شلخته شدی
اینکه هنسرتون کمک نیستن باهاش حرف بزنید هر کسی باید وظایف تودشو بدونه شما وظایف مادری ایشون پدری
در مورد پسرتونم ببرید دکتر خوب تو سهرتون دختر بزرگ منم رفلاکس داست شیر خشک مخصوص داره و دادوهایی که خیلی تو این قضیه کمک حال هستن

همش بخاطر خستگیه
دختر من مدام تو بغلمه و وقتی میخابه اگر بزارمش زمین بیدار میشه همش تو خونه راه میرم و تو بغلم خابه ولی الان براش ننو بستم گذاشتم داخلش ک هم خودم بتونم استراحت کنم هم بچه راحت بخابه هم اینکه بتونم ب کارام برسم
اگر میتونی توام ببند بزار داخلش خوب ک خاب رفت از ننو بیارش بیرون جاش بخوابه