۶ پاسخ

ولی خوب گفتی

بنظرم خوب و منطقی و به موقع جوابشو دادی

خوب کردی از دخترت حمایت کردی

خوبه تو جوابشو دادی یبار داداش شوهرم بچم بغلش بود از دستش کم مونده بود بیوفته زمین هیچی نگفتم فقط چون من ترسبده بودم بچمم گریه میکرد از ترسش از بغلش گرفتم الانم که الانه هی حرف درمیارن که بچه رو از بغلش گرف😑😑

خوب کردی جوابشو ندادی ابلهه دیگه چی بهش بگی اما سعی کن رو خودت کار کنی بالا خره بچه ات بزرگ میشن و توباید حامیشون باشی

منم همینحوری ام خیلی بده و منم‌ناراحتم. بعد هی حرص میخورم چرا فلان چیزو نگفتم درست

سوال های مرتبط

مامان مهرا مامان مهرا ۱ سالگی
مامانا سلام
امروز با دخترم رفتیم خانه بازی
کلا دوسه بار رفته
امروز بچه هایی رو که میدید به وسیله ای که بازی کرده باهاش دست میزنن
جیغ میزد و میرفت که مثلا بگیره
من درگوشش میگفتم باید نوبتی باشه و از کسی وسیله نگیریم و از این حرفا
یه زنه که پسرش خیلی مظلوم بود و دختر من چیزی ازش میخواست سریع میداد
یهو اومد در نقش مادر خیلی خوب و گفت الان وقت اموزش نیست
تو گوشش نخون
گفتم پس کی وقتشه !
خونه که تنهاست
الان که تو موقعیت باید بگم
بعدش گفت من تو خونه صبح تا شب دارم با بچم حرف میزنم لبم خشک میشه
گفتم والا ما هم همینیم
تو خونه گفتن یه طرف الان که تو شرایط و داره میبینه بطرف
بعدم اول باید بذاریم خودشون باهم کنار بیان شابد بتونن حل کنن و دپست شن
خیلی ناراحت شدم
از اینکه همه شدن متخصص بچه داری و به خودشون اجازه میدن به دیگران راه یاد بدن
دختر منم تجربه های اولشه
خیلی دوست دارم تو این موقعیت ها فرار بگیره و خودش حل کنه مشکلو یا اگر منجر به درگیری چیزی بود خودم ورود کنم
مامان السا🤰 مامان السا🤰 ۱ سالگی
سلام صبح بخیر
السای من از نوزادی پستونکو قبول کرد و به چند دلیل خیلی کمک حال من بود این قضیه
خلاصه من از شش ماهگی حتی خواب مستقل رو انجام دادم و حتی اونم اوکی شد. ولی بعدها بخاطر دندون و مریضی باعث شد روی پا با خیلی کم تکون دادن البته، بخابه
خیلی مردد بودم که الان بگیرم ازش یا بذارم دوسالگی
چون کلا دندون دیر دراورد و هنوز تو پروسه اش هستیم
اما کلا از دید من اعتیاد پیداکردع و ربطی ب دندون نداره
البته از دوماهگی کلا روزا بهش ندادم و فقططط موقع خواب
خلاصه پریشب نصف شب ب بهانه پستونک بلندشد از خواب. افتاده بود پشت تختش و من نتونستم بیارمش بهش بدم
یدونه خونه مامانمه زاپاش
یدونم خونه خودمون زاپاس هست ولی پیداش نکردم
همونجا گفتم این بچه رو دیگ باید از پستونک بگیرم
نصف شب چون خواب الود بود با یکم پیش پیش تکون دادن خوابید. بماند که چندبار ناله کرد..
روز هم بدون پستونک خوابید
اما امان از دیشب که یکساعت التماس و مامان مامان و گریه هرکار کردم نخوابید و منم پا ب پاش گریهههه میکردمااا
انقد خسته شده بود که تا گذاشتم دهنش بدون مک زدن خوابش برد
روانم ریخته بهم نمیدونم چکار کنم . ولی ادامه میدم
چون دوسالگی هم همینه شرایط بنظرم