۶ پاسخ

این متن رها بها بود استوری کرده بود😂

دقیقا آیهان هم تب کرده دو هفته اس هی نق میزد و عاجزی می‌کرد
از عصر تب کرده تب زیادش ۳۸ رو ۱ بود
منم نمیدونم دندونه یا ویروس 😞😭

عزیزم

منم میترسم از اینکە این روزا زود میگذره میخوام بغلش کنم بگم فعلا بزرگ نشو

پسر منم حس میکنم داغه ولی تب سنج ۳۶ونیم بود

کف پاش پیاز بزار
استا بده بعدم تا ۳۷ونیم دمای طبیعی بدنه از اون ب بالا تبه

سوال های مرتبط

مامان آ سید امیرعلی🩵 مامان آ سید امیرعلی🩵 ۱۳ ماهگی
سلام،
۱۳ روز دیگه پسر من‌ یک ساله میشه و من شدیدا دلم برای دوران بارداری و روزهای اول تولدش تنگ شده.

یادمه پارسال این موقع وقتی یه بارداری از احوالاتش میگفت
اونایی ک زایمان کرده بودن می اومدن میگفتن چقدر دلمون تنگ شده ...
تو دلمومیگفتم چقدر بهش خوش گذشته
یا اینا دیوونن ؟
دلشون برای چیه این دوران پر از درد و استرس تنگ میشه ؟
و ...
چون خودم خیلی روزای سختی رو میگذروندم
درد یبوست
درد کتف و عضلات پشت و پهلو
درد دنبالچه
درد به پهلو خوابیدن
دلتنگی برای به پشت خوابیدن
و همه ی کارهای روزانه ای که سخت شده بود


ولی الان
شدیدااا دلتنگم
دلم برای موقعی که امیرعلی وزنش قده یه عروسک بود
برای وقتایی که با ولع سینه مو میک میزد و ول نمیکرد
برای وقتایی ک انقدر شیر داشتم که پد سینه میزاشتم و باز لباسم خیس میشد
برای وقتایی که هی تند تند پشت گردنشو بو میکردیم
برای وقتایی ک دست و ماهاش انقدر کوچولو بود که پوستش چروک داشت و لباسای سایز صفر هم براش خیلی بزرگ بود،
برای وقتایی ک ورزش میکردم و هی به خودم امید میدادم که من از پس زایمان طبیعی بر میام
تنگ شده

ان شاالله همه ی منتظرا یه روزی حس و حال اون روزا رو بچشن
مامان امیر عباس 😍 مامان امیر عباس 😍 ۱۳ ماهگی
نمی‌دونم شمام این حس رو دارید یا نه!
ولی من از وقتی مادر شدم اخلاقم فرق کرده رفتارم فرق کرده
انگار یه خورده که چه عرض کنم بعضی مواقع خیلی زود حساس میشم عصبی میشم به کمترین توجه نسبت به بچم سریع جبهه میگیرم
نمی‌دونم این کارم درسته یا نه، ولی انگار کم لطفی نسبت به بچم رو نمیتونم تحمل کنم
انگار بعد از مادر شدن همه چیز فرق می‌کنه علایق سلیقه همه چیز انگار همه ی دنیات میشه یه موجود کوچولو که خودت پرورشش دادی و ۹ ماه خودت تغذیه اش کردی تا شده اینی که الان میبینی، چه صبوری هایی کردی چه دردایی رو کشیدی چه سختی هایی کشیدی ولی همه و همه رو به خاطر اون کوچولو که تو خونت تو دلت جا باز کرده تحمل کردی
یه کوچولویی که با اومدنش زندگی همه تغییر کرد یه فرشته!
یه فرشته ای که هربار نگاش کنی خدا رو به خاطرش شکر می‌کنی و خوشحالی از داشتنش، با خندش میخندی با گریه اش ناراحت میشی!
روزی که خدا فرشته‌اش رو بهم داد فکر میکردم از پسش برنمیام و نمیتونم ولی نمی‌دونم این حس مادری چیه که همه جوره داره منو میسازه اصلا انگار نسبت به دوران متاهل بودنم منو کلا عوض کرده، منی که حوصله بچه نداشتم الان دارم صبوری رو بیشتر میکنم منی که اونقدر خوابم سنگین بود حالا با یه صدای گریه از خواب بیدار میشم، منی که کسی موهامو میکشید سر و صدا میکردم ولی الان فقط میخندم به کاراش، نمی‌دونم خدا چی دید تو زن که این حس قشنگ و دلچسب رو قسمتش کرد، ولی هرچی بود خوشحالم از اینکه صاحب به این حس شدم 😍😍😍😍

ان‌شاءالله قسمت چشم انتظارا به حق میلاد حضرت مادر ♥️♥️

ببخشید اگه سر هم بندی شد ولی یه متن خوشگل می‌خوام واسه روز مادر بنویسم انشاءالله برسم بنویسم😊☺️
ببخشید اگه اشتباه و اشکال داره 🥰🥰☺️
مامان 👧🏻🧑🏻❤️ مامان 👧🏻🧑🏻❤️ ۱۲ ماهگی
سلام مامانا نزدیکه عیده همه مشغول خرید هستن یا خونه تکونی انشاالله حال دلتون خوب باشه
عید داره نزدیک میشه تولد بچه ها هم همینطور خیلی ذوق دارم اصلا باورم نمیشه که یکسال گذشت و من از پسش بر اومدم 😍
با همه سختی و فراز و نشیب ها یک سال گذشت و خدا رو هر روز شکر میکنم بابت وجود این فرشته ها
خواستم به مامانای دوقلو بگم که کلا بچه داری سخته ولی اوایل خیلی سخت تر از الان بود به نظر خودم خداروشکر رفته رفته بچه ها میوفتن رو غلتک و بهتر میشن یه چند سال دیگه هم انشاالله کامل مستقل میشن😍
ولی دوقلو داشتن اونجاش خوبه که باهم بزرگ میشن و یه جا دو تا بچه داری
من قبلنا همش فکر میکردم فاصله سنی بچه ها چقدر باشه خوبه که خداروشکر خدا طوری برام رقم زد که دیگه فکرشو نکنم😅
من تو این یه سال خیلی بزرگ شدم و تجربه زیادی کسب کردم و شما مامانای گهواره خیلی ممنون ازتون که وقت و بی وقت سوالای منو جواب دادین منو بعضی وقتا دلداری دادین واقعا بعضیا مثل خواهر خودم به من کمک کردین انشاالله خدا اجرتون بده 🌹
مامان 🫐رُهــام جون🫐 مامان 🫐رُهــام جون🫐 ۱۳ ماهگی
از اون روزی که دنیای ما تغییر کرد تقریبا12 ماه گذشته🥲
توی این روزا هر روز به خودم گفتم چقد قوی بودی که تونستی با این همه چالشای مختلف خودتو وقف بدی💪🏻
چقد حرفا و رفتارای دیگران ناراحتت کرد و فکر کردی بهش ولی با یه نگاه پسرت بیخیال همه این افکارای منفی شدی❤️‍🩹
چقد صبور تر، چقد مهربون تر شدی💗
چقد این روزا مادر،پدر و پدر شوهر،مادرشوهرمو بهتر درک میکنم💕👥
میفهمم چقد تا امروز برامون تلاش کردن،مث منو همسرم که همه زندگیمونو برای رهام گذاشتیم.🫂
چند روز بیشتر به یک سالگی پسرم نمونده🥹 و اگه بتونم یه توصیه به خودم هدیه کنم
اونم اینه که 💗هیچ چیز قشنگتر از وقت گذروندن با خانواده نیس💗
همه کارای دنیا که هر روز داره تکرار میشه رو متوقف کن بشین با بچه ت خونه سازی انجام بده، توپ بازی کن، شکلک در بیار، براش بغلش کن 💗
کاری کن که صدای غش غش خنده ش تموم خونه رو پر کنه😝
خنده پنج ماهگیش دیگه تکرار نمیشه🥲اینو اونایی که بچه شون بزرگتر شده درک میکنن😭
این بغلایی که باگریه ازت میخواد دیگه توی 14 سالگی و 20 سالگی و 30 سالگی شاید کم بشه یا اصلا دیگه تکرار نشه😭
پس تا بزرگ نشده از این زمان لذت ببر💕چون با یه چشم بهم زدن بچه ها بزرگ میشن🙂🥲
شاید یکی مث من این توصیه ها بدردش بخوره و قلبش آروم بشه💕💕
مامان ژیوان مامان ژیوان ۱۲ ماهگی
یکساله مادر شدم🤱🏻
عاشق شدم
یکساله‌ زندگیم‌ برای همیشه عوض شده، زیباتر شده
با همه‌ی سختیاش با همه غصه‌هاش شیرین ترین یکسال عمرم بوده 🥹
خیلی وقتا کم آوردم خسته شدم ولی قبل تو هیچوقت انقدر خوشبخت نبودم عزیز مادر
ممنونم اومدی پناه من شدی قلب مامان🫀
تو قشنگترین و با ارزش ترین دارایی منی جان دلم
فدای بودنت بشم فدای تولدت بشم ژیوانم، قربون ثانیه به ثانیه وجودت برم نفس پریسا. تولدت مبارک پسرکم🥹

از‌ دیروز که تولد دلبرکم بود الان یدفعه خواستم هرچی که به دلم و‌زبونم‌ میاد بنویسم یه بغضی دارم‌ دو‌ روزه‌ که درکش برای خودمم سخته باورم نمیشه یک سال گذشته و انقد بزرگ شده بچه‌م🥹🥲
روز دنیا اومدنش وقتی‌تو‌ اتاق عمل نشونم دادن باور نمیکردم یه بچه واقعی تو‌شکم‌من بزرگ شده
و‌الان هم دقیقا همین حس‌ رو دارم من تونستم یه نوزاد کوچولو رو بزرگ کنم و پرورش بدم و اصلا کار اسونی نبود و‌نیست ولی من عاشق این سختیام عاشق مادر بودنم عاشق بچه‌مم بدون هیچ حرف کلیشه‌ای‌و‌پر از اغراقی مادر بودنم رو با هیچی عوض نمیکنم هیچیی❤️

برای پسرکم دعا و آرزو‌های قشنگ کنید مامانای عزیز❤️