تجربه زایمان ۱
من ۳۷ هفته و ۳ روزم بود طبق انتی و هنوز نامه سزارینم نداده بود دکترم شکمم شل و سفت میشد و یه درد کمی هم تو کمرم میگرفت،منم میگفتم ماه درده و عادیه ،حرکات بچمم نسبت به قبل کمتر شده بود ،قرار بود شوهرم بیاد و برای زایمان خودشو برسونه،دیگه وقتی اومد بهش گفتم حرکات بچم کم شده،سریع رفتیم ماما صدای قلب بچه رو گذاشت گفت چیزی نیس خوبه ،منم فرداش نوبت داشتم پیش دکترم دیگه گفتم تا فردا صبر میکنم انشالله چیزی نیس
ولی شبش درد کمرم زیاد شده بود و نمی‌تونستم بخوابم ولی بازم صبر کردم صبح شد و رفتیم پیش دکترم ،قرار بود سونو ببرم که متاسفانه سونو برام نوبت نذاشته بود و اگه میموندم دکترم میرفت،منم رفتم پیش دکترم و بهش گفتم حرکات بچم نسبت به قبل کم شده،بازم صدای قلبشو گوش داد و گفت مشکلی نداره ولی بازم برو زایشگاه ان اس تی بده ،یه عالمم ترسوندم که بچت می‌ره دستگاه صددرصد ،منم با ترس و لرز رفتم بیمارستان

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط