۵ پاسخ

از کی شروع کردی ورزش رو که ۳۷ هفته به دنیا اومد

میشه اسکاتو یکم توضیح بدی منم بزنم بلکه بیاد انشالله

من بلد نیستم اسکات یکم توضیح میدی گلم

ممنون از توضیحاتت عزیزم

عزیزم همون مدل اسکات که دست به دیوار باید باشه ؟

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۵ ماهگی
سلام مامانا🥰
من ۵ خرداد زایمان طبیعی داشتم. اومدم از تجربه بگم براتون☺️
براساس قاعدگی ۲۹ اردیبهشت تاریخ زایمانم بود. ک به بیمارستان مراجعه کردم و بعد از معاینه و نوار قلب جنین گفتن بستری هست اما با رضایت خودم و همسرم بستری نشدم. چون میدونستم اگر بمونم اذیتم میکنن. چون گفتن ۳۹ هفته و ۴ روز هستم و هنوز وقت داشتم.
دو روز بعد مراجعه کروم و با اینکه پیاده روی و ورزش داشتم باز هم دهانه رحمم بیشتر نشده بود حدود ۱ونیم بود. بازم بستری نشدم. دو روز بعد هم مراجعه کردم و باز هم هیچ تغییری نکرده بودم و بازم بستری نشدم🙂
دیگه شنبه ۵ خرداد بدون هیچ درد و هیچ تغییری در دهانه رحم بستری شدم ساعت ۱۲ ظهر.
بعد بهم سرم زدن و یک قرص دادن گذاشتم زیر زبونم. ساعت های ۳ عصر به بعد دردام شروع شد و اوجش ساعت ۴ بود که معاینه شدم و گفتن ۴سانت دهانه رحمم باز شد و با ماما همرام تماس گرفتن. بعد از نیم ساعت ماماهمرام اومدن.
ماما همراهم از قبل گفته بودن که با خودم آب هویچ و آب سیب به و خرما و کاچی خیلی رقیق بیارم بیمارستان. ماما همراه ک اومد بهم آب هويج دادو خرما .‌دردام شدید بود. دیگه ماما همراهم گفت برو توو حموم زیر دوش. خودشم از پشت روو کمرم آب می‌ریخت و منم لگنم رو به راست و چپ تکون میدادم هر وقت هم که دردم شدید میشد می‌نشستم و بالا پایین میشدم. خداروشکر ساعت ۱۷ و ۴۵ دقیقه زایمان کردم. وقتی درد شدید داشتم هم تنفس عمیق خیلی کمکم کرد.
مامان هدیه خدا 💙👶 مامان هدیه خدا 💙👶 ۲ ماهگی
سلام سلام
تجربه زایمان من و دنیا اومدن پسرم😍
قسمت اول:
اولش بگم که من روز زایمانم طبق انتی ۳۸ هفته و ۳ روز و طبق پریود ۳۸ هفته و ۵ روز بودم، حدودا از ۳۴ هفتگی ورزش هارو از شدت کم و حالت گرم کردن شروع کردم و از ۳۷ هفتگی ورزش های لگنی مرتب انجام دادم و یه آبزن و دمنوش گیاهی دکتر بهم داده بودن که استفاده کردم هرروز و دو هفته آخر هرشب گل مغربی میذاشتم، روز قبل زایمانم رابطه بدون جلوگیری و دوش اب گرم نسبتا طولانی و اسکات زیر دوش داشتم (قبلشم داشتم اینارو ولی روز اخر بیشتر بود) و دو تا ۴۵ دقیقه پیاده روی تو خونه کرده بودم، پیاده روی رو از یک هفته قبل زایمانم به صورت مرتب روزی حداقل نیم ساعت و سه روز آخر روزی یک ساعت داشتم توی خونه. روز زایمانمم دیدم دردام منظم شد قبل رفتن به بیمارستان یه لیوان دم کرده تخم شوید خوردم. تا اخر فقط سرویس ایرانی استفاده کردم. دو شب قبل زایمانم سوره انشقاق رو همسرم نوشت و انداختم گردنم کنار حرزم. از دو روز قبل زایمانم هم حفظ کردم و مرتب تو خونه انشقاق میخوندم.
حالا این که کدوماش و چقدر موثر بوده نمیدونم، البته بدن با بدن هم فرق داره
خب بریم سراغ اصل ماجرا در تاپیک بعدی 😅
فقط چون خواستم با جزئیات بگم که سوالی نمونه شاید طولانی بشه، عذرخواهی میکنم
مامان پارسا مامان پارسا ۴ ماهگی
خانما میخوام تجربه زایمانم رو بگم
قسمت اول:
خوب من سرکلاژی بودم
تو ۱۵ هفته با طول سرویکس ۲۶ سرکلاژ شدم ،۳۷ هفته و یک روز سرکلاژم رو باز کردم.
از ۱۵ هفته تا ۳۰ هفته روزی دو تا قرص دوفامد ۱۰ میخوردم ، موقع سرکلاژم نزدیک ۱۰ تا شیاف پروژسترون مصرف میکردم
با اینکه دکترم گفته بود ک تا آخر قرص هامو بخورم ولی چون شنیده بودم که پروژسترون روند زایمان رو کند میکنه خیلی استرس داشتم خودم ۳۰ هفته قرصامو قطع کردم
اینم بگم کلی استرس هم میگرفتم با هر دردم که نکنه بچه چیزیش بشه.
خلاصه از ۳۷ هفته هر روز من بیرون بودم ،از ساعت ۶ و ۷ بعدظهر میرفتم بازار دور میزدم.
روز در میون هم نیم ساعت یوگا بارداری انجام می‌دادم
از ۳۷ هفته تا ۳۸ هفته هر روز روزی دو لیوان شربت خاکشیر میخوردم
همشم منتظر بودم که ۳۷ هفته زایمان کنم
چون زایمان دخترم ۳۷ هفته و ۵ روز بود
دیگه گد
ذشت تا ۳۸ هفته و ۵ روز بودم
روز چهارشنبه رفتم معاینه که ببینم چه خبره چرا بچه نمیاد
همین که معاینه ام کرد گفت اووه دختر ۳ و ۴ سانت بازی😍
مامان نون خامه ای مامان نون خامه ای ۲ ماهگی
پارت سه .
رسیدم اونجا گفتم من درد دارم که زودتر فرستادنم داخل دکتر معاینه کرد گفت دو سانتو نیم شدی گفتم این هممه ورزش تو ۱۰ روز فقط دو سانت پیشرفت داشتم خیلی نا امید شدم و ترسیدم که دکترم گفت عوضش بچه خییلی اومده پایین و دهانه خیلی خیلی نرمه خلاصه از مطب دکتر رفتم خونه مامانم مهمونی 😂😂 شام دعوت بودیم ماما همراهم زنگ زد که دردات شدید تر شد ؟ گفتم نههه بهتر شدم گفت حالا محض احتیاط فردا ۸ صبح برو ان اس تی بده گفتم باشه . اون شب بعد مهمونی با همسرم رفتیم پارک پیاده روی که یه انقباض دردناک دیگه ام موقع پیاده روی گرفتم دیگه اومدم خونه ساعت ۱ بود خوابیدم ساعت ۱ و نیم از درد بیدار شدم مثل پریودی بود فکر کردم بازم کاذبه اهمیت ندادم ولی دو بار تکرار شد و من بعدش خوابم برد ساعت ۲ بود که یهو گرررم شدم و سریع رفتم تو حموم دیدم شر شر داره آب میاد همسرمو بیدار کردم به ماما همراهم خبر دادم عقب ماشین دراز کشیدم و رفتیم تو راه مامانمو برداشتیم هی فاصله دردام تو ماشین کمتر میشد و دردا نزدیکای بیمارستان دیگه خیلی شدید بود تو بیمارستان وقتی رسیدم سریع معاینه کردن گفتن ۴ سانت .
مامان آلبالوچه🍒 مامان آلبالوچه🍒 ۳ ماهگی
تجربــهـ زایمان❗
پارت1️⃣
اول از همه اینو جواب بدم؛پرسیده بودین چه کارها و ورزش هایی برای راحتی زایمانم انجام میدادم☺️👇🏻
من از اول بارداریم هر وقت میتونستم سوره انشقاق رو میخوندم،اواخر بارداری از ماه هشت به بعد دیگه ب شدت به خوندنش پایبند بودم و گاهی توی طول روز  چند بار میخوندمش
(حدیث داریم که هرکس سوره انشقاق رو بخونه زایمانش راحت میشه)
از ۲۴ هفته کلاس های بارداری و زایمان رو که توی اکثر بیمارستان‌ها برگزار میشه رو شرکت کردم....
و از همون هفته ورزش های سبک رو انجام می‌دادم برا تقویت عضلات کف لگن،عضلات پا،کمردرد و تنگی نفس و ازین قبیل مشکلاتی که تو بارداری پیش میاد...(همه ورزش هارو تو کلاس بارداری میگفتن)
از ۲۸ هفته پیاده روی میکردم هر چقدر میتونستم ولی اصلاااا خودمو خسته نمیکردم حداااقل سه روز در هفته میرفتم پیاده روی دیگه تایم زیادش نیم ساعت بود
از ۳۷ هفته تقریبا هر روز پیاده روی میکردم روزی نیم ساعت
و ورزش های زایمان رو انجام میدادم هر روز سه تا راند رب ساعته
ورزش هایی مثل اسکات،حرکت گربه،حالت دسشویی ایرانی نشستن و حرکت کردن، سجده و حرکت دادن باسن به چپ و راست،چهار دست و پا رفتن
اینها همه تو روند زایمانم واقعا تاثیر داشت...