سلام سلام
تجربه زایمان من و دنیا اومدن پسرم😍
قسمت اول:
اولش بگم که من روز زایمانم طبق انتی ۳۸ هفته و ۳ روز و طبق پریود ۳۸ هفته و ۵ روز بودم، حدودا از ۳۴ هفتگی ورزش هارو از شدت کم و حالت گرم کردن شروع کردم و از ۳۷ هفتگی ورزش های لگنی مرتب انجام دادم و یه آبزن و دمنوش گیاهی دکتر بهم داده بودن که استفاده کردم هرروز و دو هفته آخر هرشب گل مغربی میذاشتم، روز قبل زایمانم رابطه بدون جلوگیری و دوش اب گرم نسبتا طولانی و اسکات زیر دوش داشتم (قبلشم داشتم اینارو ولی روز اخر بیشتر بود) و دو تا ۴۵ دقیقه پیاده روی تو خونه کرده بودم، پیاده روی رو از یک هفته قبل زایمانم به صورت مرتب روزی حداقل نیم ساعت و سه روز آخر روزی یک ساعت داشتم توی خونه. روز زایمانمم دیدم دردام منظم شد قبل رفتن به بیمارستان یه لیوان دم کرده تخم شوید خوردم. تا اخر فقط سرویس ایرانی استفاده کردم. دو شب قبل زایمانم سوره انشقاق رو همسرم نوشت و انداختم گردنم کنار حرزم. از دو روز قبل زایمانم هم حفظ کردم و مرتب تو خونه انشقاق میخوندم.
حالا این که کدوماش و چقدر موثر بوده نمیدونم، البته بدن با بدن هم فرق داره
خب بریم سراغ اصل ماجرا در تاپیک بعدی 😅
فقط چون خواستم با جزئیات بگم که سوالی نمونه شاید طولانی بشه، عذرخواهی میکنم

۴ پاسخ

خداخیرت بده عزییییزم عالی بود

عزیزم برای ورزش ها کلاس رفتی یا دکتر بهت گفت یا خودت پیدا کردی؟

دمت گررررمممم خیلی خوب نوشتی جیگر میچسبه خوندنش

عالی👌

سوال های مرتبط

مامان آلبالوچه🍒 مامان آلبالوچه🍒 ۳ ماهگی
تجربــهـ زایمان❗
پارت1️⃣
اول از همه اینو جواب بدم؛پرسیده بودین چه کارها و ورزش هایی برای راحتی زایمانم انجام میدادم☺️👇🏻
من از اول بارداریم هر وقت میتونستم سوره انشقاق رو میخوندم،اواخر بارداری از ماه هشت به بعد دیگه ب شدت به خوندنش پایبند بودم و گاهی توی طول روز  چند بار میخوندمش
(حدیث داریم که هرکس سوره انشقاق رو بخونه زایمانش راحت میشه)
از ۲۴ هفته کلاس های بارداری و زایمان رو که توی اکثر بیمارستان‌ها برگزار میشه رو شرکت کردم....
و از همون هفته ورزش های سبک رو انجام می‌دادم برا تقویت عضلات کف لگن،عضلات پا،کمردرد و تنگی نفس و ازین قبیل مشکلاتی که تو بارداری پیش میاد...(همه ورزش هارو تو کلاس بارداری میگفتن)
از ۲۸ هفته پیاده روی میکردم هر چقدر میتونستم ولی اصلاااا خودمو خسته نمیکردم حداااقل سه روز در هفته میرفتم پیاده روی دیگه تایم زیادش نیم ساعت بود
از ۳۷ هفته تقریبا هر روز پیاده روی میکردم روزی نیم ساعت
و ورزش های زایمان رو انجام میدادم هر روز سه تا راند رب ساعته
ورزش هایی مثل اسکات،حرکت گربه،حالت دسشویی ایرانی نشستن و حرکت کردن، سجده و حرکت دادن باسن به چپ و راست،چهار دست و پا رفتن
اینها همه تو روند زایمانم واقعا تاثیر داشت...
مامان فاطمه🥰❤️ مامان فاطمه🥰❤️ ۵ ماهگی
تجربه زایمان قسمت ۱
سلام به همگی
من از اول بارداری چون دانشجوام دانشگاه میرفتم تا هفته ۳۸ و ۴ روز هم رفتم دانشگاه و فعالیت و اینا داشتم و خداروشکر اصلا استراحت مطلق هم نشدم
از هفته ۲۹، ۳۰ هم کلاسای ورزش رو شرکت میکردم
از هفته۳۶ هم دکترم گفت پیاده روی رو بیشتر کنم و کپسول گل مغربی رو از هفته ۳۷ یکی بخورم یکی هم شیاف بزارم که کپسول گل مغربی رو از ۳۸ هفته و سه روز شروع کردم
هفته ۳۷ معاینه که شدم ۱ سانت بودم هفته ۳۸ دو سانت شده بودم و هیچ دردی نداشتم فقط بعضی وقتا زیر دلم درد پریودی خیلی خیلی ضعیف میگرفت دکترم گفت از اون روز به بعد دوتا گپسول گل مغربی باهم بزارم هردوبار هم معاینه تحریکی کرد که دردش واقعا زیاد نبود
خلاصه گذشت تا رسید به روز پنجشنبه ۳ خرداد صبح که بیدار شدم ترشخ غلیظ زیادی رو نوار دیدم با عرض معذرت
بازم درد نداشتم ساعت ۱۱ صبح با مامانم رفتیم بازار و پیاده روی داشتیم از همون ۱۱ کمرم خیلی خفیف درد میگرفت و ول میکرد و هر ۵ دقیقه بود
حدودا ساعت ۲و نیم، ۳ ظهر بود که برگشتیم خونه باز درد خیلی خفیف داشتم که هر ۵ دقیقه بود به ماما همراهم اطلاع دادم و یه سری ورزش و دوش اب گرم و دود اسپند و اینا گفت انجام بدم تا زمانی که حدود ساعتای ۶ عصر بود که شدت دردام و طولشون یکم زیاد شد و شد هر سه دقیقه یه بار



بقیه تو کامنتا:
مامان پناه مامان پناه ۸ ماهگی
من خودم چون از اول طرفدار زایمان طبیعی بودم و شهرمون هم امکانات درست و حسابی نداره و کلاس برگزار نمیشه همش توی گوگل در حال سرچ بودم چ ورزشی انجام بدم و چیکار کنم و فلان

از دکترم پرسیدم گفتم از کی ورزش و میاده روی شروع کنم گفت از هفته ۳۴

و از هفته ۳۴ ب طور جدی شروع کردم ب ورزش و پیاده روی هروز انجام میدم فقط تایمشون رو کم کم زیاد کردم هرچی ب هفته های اخر نزدیک میشدم تایمشون رو هم زیاد کردم

مثلا هفته ۳۴ اسکات ده تا میزدم الان ک هفته ۳۸ هستم روزی ۱۰۰تا اسکات میزنم
پیاده روی از روزی ربع ساعت شروع کردم الان روزی دو ساعت دارم میرم
ورزش هایی ک انجام میدم هم

اسکات
پروانه
قر تو کمر
چهار دست و پا توی خونه میرم
اردکی میرم تو خونه حالتی ک روی سنگی توالت نشستی و راه میری


گربه ای
سجده کوتاه (هی حالت سجده میرم زیاد مکث نمیکنم مثلا هر سجده سه ثانیه زمان میبره
سجده طولانی سجده میرم و سی ثانیه تو همون حالت میمونم و باسنمو هم تکون میدن😅

یک هفته ای هم هست شیاف مغربی استفاده میکنم روزی یکی

رابطه هم یک روز در میان
توپ هم ندارم لبه تخت خواب اروم اروم بالا پایین میشم
فعلا اینارو انجام میدم
مامان پارسا مامان پارسا ۴ ماهگی
خانما میخوام تجربه زایمانم رو بگم
قسمت اول:
خوب من سرکلاژی بودم
تو ۱۵ هفته با طول سرویکس ۲۶ سرکلاژ شدم ،۳۷ هفته و یک روز سرکلاژم رو باز کردم.
از ۱۵ هفته تا ۳۰ هفته روزی دو تا قرص دوفامد ۱۰ میخوردم ، موقع سرکلاژم نزدیک ۱۰ تا شیاف پروژسترون مصرف میکردم
با اینکه دکترم گفته بود ک تا آخر قرص هامو بخورم ولی چون شنیده بودم که پروژسترون روند زایمان رو کند میکنه خیلی استرس داشتم خودم ۳۰ هفته قرصامو قطع کردم
اینم بگم کلی استرس هم میگرفتم با هر دردم که نکنه بچه چیزیش بشه.
خلاصه از ۳۷ هفته هر روز من بیرون بودم ،از ساعت ۶ و ۷ بعدظهر میرفتم بازار دور میزدم.
روز در میون هم نیم ساعت یوگا بارداری انجام می‌دادم
از ۳۷ هفته تا ۳۸ هفته هر روز روزی دو لیوان شربت خاکشیر میخوردم
همشم منتظر بودم که ۳۷ هفته زایمان کنم
چون زایمان دخترم ۳۷ هفته و ۵ روز بود
دیگه گد
ذشت تا ۳۸ هفته و ۵ روز بودم
روز چهارشنبه رفتم معاینه که ببینم چه خبره چرا بچه نمیاد
همین که معاینه ام کرد گفت اووه دختر ۳ و ۴ سانت بازی😍
مامان کیان♡ مامان کیان♡ ۱ ماهگی
پارت ۱ زایمان طبیعی
سلام دوستای گلم بالاخره بعد چندروز تونستم ب خودم بیام کارهام و مدیریت کنم و بیام گهواره تا براتون تعریف کنم داستان زایمانم رو
داستان اینطور شد ک من
برای اولین بار دو روز قبل زایمانم درد و انقباض داشتم در حد معمولی
و ترشحات خیلی زیاد موکوسی،متوجه شدم ک زایمانم نزدیکه
هرروز ورزش های لگنی انجام میدادم و پله و پیاده روی کم
اون روز ک درد داشتم
فرداش رفتم و یک ساعت و نیم ورزش کردم
قبلش هم ب دکترم گفتم برام معاینه تحریکی انجام بده
خودم دو سانت بودم و معاینه تحریکی هم انجام دادم
بعدشم رفتم کلینیک برای ورزش های لگنی و یک ساعت و نیم ورزش کردم
اون روز رفتم خونه خیلی درد کمر و شکم داشتم اما انقباض نداشتم
خلاصه ک خوابیدم و صبح بهتر بودم
ولی دوباره ورزش و شروع کردم
اون روز خبری نبود
فرداش
ک میشد ۲۵ شهریور ماه
صبح بیدار شدم
صبحانه خوردم بعدش دمنوش گل گاو زبون درست کردم برای اولین بار با نبات خوردم
رفتم پیاده روی یک ربع الی ۲۰ دقیقه
بعد از ظهر هم ی لیوان چای زعفرون خوردم
یهو ساعت ۳و نیم ی درد پریودی و انقباض ریز داشتم ی حسی مثل دستشویی بزرگ داشتن

دوباره ساعت ۵ اینا ی درد و انقباض شدید تر داشتم
و بعد پشت هم شد مثلا هر نیم ساعت و هر بیست دقیقه می‌گرفت و ول می‌کرد با درد
ساعت ۶ شدید شد
گفتم تحمل کنم تا ۷
نشد تا ۶ و نیم تحمل کردم و ساکشو گرفتم و رفتیم بیمارستان
پارت ۲ رو هم توی تایپیک بعد مینویسم
یهو
مامان کوچولو مامان کوچولو ۲ ماهگی
پارت اخر

من باز به عقب برگردم صد در صد طبیعی و انتخاب میکنم
اما خب اون مامایی که منو معاینه کرد و گفت به زور ۱ سانتی رو نمیبخشم🫠چون با معاینه غلطش باعث شد من بیشتر دردامو تو خیابون و ماشین بکشم درصورتی میتونستم تو بیمارستان باشم و زودتر برم تو وان و ماماهمراهم ماساژم بده🫠
دوسداشتم بدون بخیه باشه که نشد اما اصلا اهمیت نداره
کارایی که انجام دادم و باعث شد دردام شروع شه:
۱)پیاده روی از هفته ۳۵ که روزای اخر دیگه ۲ساعت پیاده روی میکردم و روزی ۱ ساعت ورزش که بچه درست بیاد تو لگن
۲)روزی ۲ تا کپسول گل مغربی میذاشتم
۳)هرشب در حد ۵دقیقه ماساژ پرینه داشتم که دکترم گفتن پرینه خیلی خوبی داری بخاطر ماساژ ولی خب بخاطر کوتاهی بند ناف برش خوردم
۴)و تحریک نوک سینه که روز زایمانم خیلی انجام دادم و خیلی خیلی تاثیر داره روی باز شدن دهانه رحم
۵)و نزدیکی بد‌ن جلوگیری
۶)و خوردن دمنوش که من فقط روز زایمانم بابونه خوردم قبل اون نخورده بودم
همه اینا باعث شد دختر من ۳۸هفته بیاد بغلم😍
بیمارستان هم نیکان حکیمیه بودم که خیلی خیلی راضی بودم از همه چیز
مامان ماهان مامان ماهان ۶ ماهگی
سلام خانما من۱۱روزه زایمان کردم خواستم تجربه زایمانم رو با شما درمیون بزارم من زیاد ورزش نکردم درطول بارداری ولی تحرک داشتم یه روز درمیون هم پیاده روی داشتم درحدیه ربع بیست دقیقه حرکت پروانه رو تو خونه خیلی میرفتم و اینکه چهاردستو تو خونه راه میرفتم شب راطه داشتم صبح ساعتا۵و نیم بیدارشدم دیدم درد دارم یکم ولی کم بودو غیرمنظم دیگه گفتم شاید ماه درد۳۸هفته۵روز بودم تا ساعتای۹زمان گرفتم دیدم داره کم کم منظم میشه با همسرم رفتم بیمارستان گفتن۳سانتی راه برو تا دکتر بیاد معاینه کنه منم پله رفتم رو جدول راه رفتم اسکات زدم دیگه وقتی رفتم دکتر اومده بود ساعت۱۰ونیم ۵سانت شده بود دردام شدتش بیشتر شده بود دکتر بهم گفت روند زایمانم سریعه یه نیم ساعت یه ساعت آخر دردم خیلی زیاد بودساعت۱۲و۲۰دقیقه زایمان کردم پسرم۳۴۰۰وزنش بود کلا از زایمانم راضی بود خیلی درد نکشیدم کل ساعتایی که درد داشتم۶ساعت بود اونم قابل تحمل امیداورم شماهم زایمان خوبی داشته باشی.