پارت اخر

من باز به عقب برگردم صد در صد طبیعی و انتخاب میکنم
اما خب اون مامایی که منو معاینه کرد و گفت به زور ۱ سانتی رو نمیبخشم🫠چون با معاینه غلطش باعث شد من بیشتر دردامو تو خیابون و ماشین بکشم درصورتی میتونستم تو بیمارستان باشم و زودتر برم تو وان و ماماهمراهم ماساژم بده🫠
دوسداشتم بدون بخیه باشه که نشد اما اصلا اهمیت نداره
کارایی که انجام دادم و باعث شد دردام شروع شه:
۱)پیاده روی از هفته ۳۵ که روزای اخر دیگه ۲ساعت پیاده روی میکردم و روزی ۱ ساعت ورزش که بچه درست بیاد تو لگن
۲)روزی ۲ تا کپسول گل مغربی میذاشتم
۳)هرشب در حد ۵دقیقه ماساژ پرینه داشتم که دکترم گفتن پرینه خیلی خوبی داری بخاطر ماساژ ولی خب بخاطر کوتاهی بند ناف برش خوردم
۴)و تحریک نوک سینه که روز زایمانم خیلی انجام دادم و خیلی خیلی تاثیر داره روی باز شدن دهانه رحم
۵)و نزدیکی بد‌ن جلوگیری
۶)و خوردن دمنوش که من فقط روز زایمانم بابونه خوردم قبل اون نخورده بودم
همه اینا باعث شد دختر من ۳۸هفته بیاد بغلم😍
بیمارستان هم نیکان حکیمیه بودم که خیلی خیلی راضی بودم از همه چیز

۱۶ پاسخ

منم 99 درصد درد رو توی خونه کشیدم، چون 34 هفته و 5 روز بودم اصلا وقت زایمان نبود، ان اس تی هم دادم گفتن ماه درده انقباض نیست، شب تا صبح فقط توی خونه راه رفتم و نفس عمیق کشیدم حتی شوهرمم صدا نکردم که درد دارم، تا 6 صبح تحمل کردم، 6 صبح یه درد پیچید توی تنم که ناله م بلند شد شوهرم اومد رفتیم بیمارستان، گفتن نیم ساعت دیرتر میومدی بچه ت توی خونه بدنیا اومده بود 🙄😁من نزدیک ساعت 7صبح رسیدم بیمارستان تا دوباره ان اس تی انجام بدن و اینا ساعت حدود 8 شد، من 8و 35 دقیقه زایمان کردم 😂

سلام بیمارستان نیکان قیمت زایمان طبیعی چقدر بود ؟

قدم نو رسیده مبارک
ممنون بابت اشتراک گذاشتن تجربباتت

تحریک نوک سینه چجوره؟؟

دقیق چند هفته و چندروز بودین؟

ولی من برگردم عقب انتخابم طبیعی نیس🤣

چه ورزشی اتحام میدادی عزیزم

سلام نه تروخدا از ۳۵ کاری نکنین ممکنه مثل من زایمان زودرس بگرین حدقل بزارین ۳۶ کامل شه من ۳۵ پیاده روی اینا شروع کردم همون موقعه نمیدونم بع چه دلیلی کیسه اب نشتی پیدا کرد و مجبور شدم ۳۵ هفته زایمان کنم

خوش بحالتون زایمان کردید من ک اصلن پیاده روی ندارم ولی تحرک زیاد دارم

عزیزم بسلامتی

کپسول گل مغربی رو از چند هفته شروع کردید؟
من میتونم از الان استفاده کنم ب نظرتون
۳۶هفته و ۴ روزم منم میخوام زودتر زایمان کنم🥲

عالی تعریف کردی گلم ، و مرسی که کارایی ک انجام دادی رو گفتی
خوشحالم که زایمان خوبی داشتی
خدا دختر نازتو حفظ کنه🥰❤️

ممنون میشم اگه بگین ماساژ پرینه چطوره میشه خود شخص هم انجام بده یا باید کسی واست انجام بده

شیاف رو چطوری میزارین🤭

تحریک نوک سینه چطوریه🤭

ماساژ پرینه چطوریه🤭

سوال های مرتبط

مامان فسقلی ♥️ مامان فسقلی ♥️ روزهای ابتدایی تولد
تجربه و دیدگاهم از زایمان طبیعی
طبق چیزی که خونده بودم که. طرف ی سانته میره زایشگاه میبینه اعه‌ شده سه سانت !! بعدم با ورزش میشه پنج سانت و بعد دوساعت فول میشه و میزاد!! البته خب قبلشم ورزش کرده دیگه😉
خب منم از همون تول میرفتم سر کار و کارهای منزل و تا خونم پیاده میومدم تا ۳۱هفته که ی درد انقباضی داشتم و دکتر گفت فعلا زیاد راه نرو بعد دوباره شروع کن .منم ۳۶ هفته تا ۳۹ دوباره شروع کردم به ورزش و پیاده روی
روزی ۱۰۰تا اسکات /۲ساعت پیاده روی/ی ساعت ورزش لگنی مث گربه گاو و چمباتمه و پامرغی و ... /ماساژ پرینه و ماساژ بدن و اصول تغذیه مخصوص که پونصد فقط رژیم غذایی مناسب داشتم .
خیلی ماه درد داشتم مث درد پریود بود ولی شدید تر !! میگفتم خب خوبه لابد دو سانتی هستم موقع معاینه!!
بخاطر دیابنت بارداری ۳۸ هفته و پنج روز ختم بارداری رو از ماما خصوصی گرفتم .
چند سری معاینه شدم که بسته بودم روز اخرم که نامه رو گرفتم و بشدت انقباض و درد داشتم ۱ سانت بودم .
خلاصه قبل از بستری رفتم مطب و حدود سه ساعت دوباره ورزش لگنی و ماساژ تحریکی و معاینه تحریکی انجام داد و دردام شدیدتر شد و گفتم اخ جون لابد شدم سه سانت !!
و با دردی که هر لحظه شدتش میرفت بالا و هر سه دقیقه انقباض شدید داشتم رفتم برا بستری ولی چند سانت بودم؟؟!
مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
مامان دلخوشیام💙 مامان دلخوشیام💙 ۲ ماهگی
تجربه زایمان(طبیعی)
خب من ۲۱ ام معاینه شدم ۱ سانت بودم بعد دکتر برام معاینه تحریکی انجام داد که بعدش خونریزی گرفتم گفت برو بیمارستان شبش رفتم بیمارستان که باز معاینه کردن گفتن ۲ سانتم و چیزی نیست برم خونه گذشت تا دیشب من درد داشتم ولی نه خیلی شدید حرکات بچم هم نسبت به روزای دیگه کمتر شده بود دیگه باز رفتم بیمارستان که گفتن همون ۲ سانتم و ضربان قلب بچه هم خوب بود و دردام هم ثبت شد ولی گفتن درد زایمان نیست خلاصه ما باز برگشتیم خونه که از نصف شب دیگه دردام هی شدید شد که نمیتونستم نفس بکشم از صبح تایم گرفتم فاصله شون زیر ۸ دقیقه و ۵ دقیقه بود ولی نرفتم بیمارستان گفتم خوب دردامو خونه خودم بکشم بهتره دیگه ساعتای ۱۴ رفتیم بیمارستان تا معاینه کرد گفت ۶ سانتم و پذیرش شدم ساعت ۱۵ رفتم زایشگاه اونجا کیسه آبمو پاره کرد با یه میله فک کنم پلاستیکی بعد گفت ۷ سانتم دیگه مامایی که برا من بود بهم ورزش داد ولی تا خواستم انجام بدم دردام خیلی شدید بود احساس زور داشتم معاینه کرد گفت فول شدی همونجا رو تخت کمک کردم با معاینه و تحریک تا سر بچه اومد پایین پایین بعد دیگه بردنم اتاق زایمان اونجا چند تا زور زدم که پسرم دنیا اومد ساعت ۱۶ کلا با اومدنش سبک شدم بعد جفتمو دراوردن که دیگه بشدت سبک شدم حس خوبی بود بعد اون همه درد بعد رحممو ماساژ داد و رسید به بخیه که من گفتم بیحسی برام زدن ولی فقط برا داخلیا چون بیرونیا گفت چون پوسته بی حس نمیشه (۲ تا بخیه بیرونی خوردم و همینم گفتن که میخواستیم اصلا بخیه نخوری ولی خودم اشتباه یجا داشتن بهم میگفتن زور نزن من فک کردم دارن میگن زور بزن که نتیجش شد دو تا بخیه)
مامان فاطمه🥰❤️ مامان فاطمه🥰❤️ ۶ ماهگی
تجربه زایمان قسمت ۱
سلام به همگی
من از اول بارداری چون دانشجوام دانشگاه میرفتم تا هفته ۳۸ و ۴ روز هم رفتم دانشگاه و فعالیت و اینا داشتم و خداروشکر اصلا استراحت مطلق هم نشدم
از هفته ۲۹، ۳۰ هم کلاسای ورزش رو شرکت میکردم
از هفته۳۶ هم دکترم گفت پیاده روی رو بیشتر کنم و کپسول گل مغربی رو از هفته ۳۷ یکی بخورم یکی هم شیاف بزارم که کپسول گل مغربی رو از ۳۸ هفته و سه روز شروع کردم
هفته ۳۷ معاینه که شدم ۱ سانت بودم هفته ۳۸ دو سانت شده بودم و هیچ دردی نداشتم فقط بعضی وقتا زیر دلم درد پریودی خیلی خیلی ضعیف میگرفت دکترم گفت از اون روز به بعد دوتا گپسول گل مغربی باهم بزارم هردوبار هم معاینه تحریکی کرد که دردش واقعا زیاد نبود
خلاصه گذشت تا رسید به روز پنجشنبه ۳ خرداد صبح که بیدار شدم ترشخ غلیظ زیادی رو نوار دیدم با عرض معذرت
بازم درد نداشتم ساعت ۱۱ صبح با مامانم رفتیم بازار و پیاده روی داشتیم از همون ۱۱ کمرم خیلی خفیف درد میگرفت و ول میکرد و هر ۵ دقیقه بود
حدودا ساعت ۲و نیم، ۳ ظهر بود که برگشتیم خونه باز درد خیلی خفیف داشتم که هر ۵ دقیقه بود به ماما همراهم اطلاع دادم و یه سری ورزش و دوش اب گرم و دود اسپند و اینا گفت انجام بدم تا زمانی که حدود ساعتای ۶ عصر بود که شدت دردام و طولشون یکم زیاد شد و شد هر سه دقیقه یه بار



بقیه تو کامنتا:
مامان نون خامه ای مامان نون خامه ای ۳ ماهگی
پارت سه .
رسیدم اونجا گفتم من درد دارم که زودتر فرستادنم داخل دکتر معاینه کرد گفت دو سانتو نیم شدی گفتم این هممه ورزش تو ۱۰ روز فقط دو سانت پیشرفت داشتم خیلی نا امید شدم و ترسیدم که دکترم گفت عوضش بچه خییلی اومده پایین و دهانه خیلی خیلی نرمه خلاصه از مطب دکتر رفتم خونه مامانم مهمونی 😂😂 شام دعوت بودیم ماما همراهم زنگ زد که دردات شدید تر شد ؟ گفتم نههه بهتر شدم گفت حالا محض احتیاط فردا ۸ صبح برو ان اس تی بده گفتم باشه . اون شب بعد مهمونی با همسرم رفتیم پارک پیاده روی که یه انقباض دردناک دیگه ام موقع پیاده روی گرفتم دیگه اومدم خونه ساعت ۱ بود خوابیدم ساعت ۱ و نیم از درد بیدار شدم مثل پریودی بود فکر کردم بازم کاذبه اهمیت ندادم ولی دو بار تکرار شد و من بعدش خوابم برد ساعت ۲ بود که یهو گرررم شدم و سریع رفتم تو حموم دیدم شر شر داره آب میاد همسرمو بیدار کردم به ماما همراهم خبر دادم عقب ماشین دراز کشیدم و رفتیم تو راه مامانمو برداشتیم هی فاصله دردام تو ماشین کمتر میشد و دردا نزدیکای بیمارستان دیگه خیلی شدید بود تو بیمارستان وقتی رسیدم سریع معاینه کردن گفتن ۴ سانت .
مامان کوچولو مامان کوچولو ۳ ماهگی
پارت سوم زایمان


بابونه رو خوردم و رفتم بیمارستان که معاینه کردن و گفتن به زور ۱ سانتی😑بااون همه درد ۱ سانت اخه؟
به ماماهمراهم گفتم و گفت خانم دکتر میگه برو سونو ببینیم چخبره وضعیت بچه چجوریه
تو ترافیک و هوای گرم و دردای شدید رفتم سونو و فقط به خودم میپیچیدم از درد که دکتر به منشی گفت بهم یه قند بدن سونو خوب بود و بچه تو لگن بود
رفتم سمت مطب دکترم که گفت بیا معاینت کنم معاینه که کرد گفت وای تو ۵ سانتی🫠
باهم راه افتادیم سمت بیمارستان و وقتی رسیدیم دکترم به اون مامایی که منو معاینه کرد گف این ۵سانته چجوری معاینه کردی
سریع لباسامو در اوردم و رفتم تو وان و اب گرم ارومم میکرد حدود یه ربع تو وان بودم که گفتن بیا معاینه که گفتن ۸سانتم
و همه پرستارا و کسایی که کنارم بودن تعجب کرده بودن شکم اول اینهمه زود دارم پیشرفت میکنم
همسرمم امد کنارم که دستمو گرفته بود و باهام هی حرف میزد و دلگرمی میداد
سریع فول شدم و گفتن وقت زوره…

ادامه تایپیک بعد
مامان محمد مهدی 💙👶 مامان محمد مهدی 💙👶 ۲ ماهگی
سلام سلام
تجربه زایمان من و دنیا اومدن پسرم😍
قسمت اول:
اولش بگم که من روز زایمانم طبق انتی ۳۸ هفته و ۳ روز و طبق پریود ۳۸ هفته و ۵ روز بودم، حدودا از ۳۴ هفتگی ورزش هارو از شدت کم و حالت گرم کردن شروع کردم و از ۳۷ هفتگی ورزش های لگنی مرتب انجام دادم و یه آبزن و دمنوش گیاهی دکتر بهم داده بودن که استفاده کردم هرروز و دو هفته آخر هرشب گل مغربی میذاشتم، روز قبل زایمانم رابطه بدون جلوگیری و دوش اب گرم نسبتا طولانی و اسکات زیر دوش داشتم (قبلشم داشتم اینارو ولی روز اخر بیشتر بود) و دو تا ۴۵ دقیقه پیاده روی تو خونه کرده بودم، پیاده روی رو از یک هفته قبل زایمانم به صورت مرتب روزی حداقل نیم ساعت و سه روز آخر روزی یک ساعت داشتم توی خونه. روز زایمانمم دیدم دردام منظم شد قبل رفتن به بیمارستان یه لیوان دم کرده تخم شوید خوردم. تا اخر فقط سرویس ایرانی استفاده کردم. دو شب قبل زایمانم سوره انشقاق رو همسرم نوشت و انداختم گردنم کنار حرزم. از دو روز قبل زایمانم هم حفظ کردم و مرتب تو خونه انشقاق میخوندم.
حالا این که کدوماش و چقدر موثر بوده نمیدونم، البته بدن با بدن هم فرق داره
خب بریم سراغ اصل ماجرا در تاپیک بعدی 😅
فقط چون خواستم با جزئیات بگم که سوالی نمونه شاید طولانی بشه، عذرخواهی میکنم