سوال های مرتبط

مامان محمد حسن💙💙💙 مامان محمد حسن💙💙💙 ۲ ماهگی
مامان حُـسـیـن‌جانم ✨ مامان حُـسـیـن‌جانم ✨ ۲ ماهگی
من امروز که یکماه از زایمانم گذشت
اومدم یکسری تجربه هام رو درباره زایمان طبیعی بهتون بگم
امیدوارم مفید باشه ☺️

اول بگم که من از ۲۰ هفته یوگای بارداری میرفتم و
از ۲۹ هفته ورزش های لگنی رو شروع کردم
سه روز در هفته ورزش میکردم یکساعت
از هفته ۳۶ به بعد هم گل مغربی و آبزن مصرف میکردم
و خاکشیر و دمنوش گل گاو زبان خیلی رقیق
دونه به هم هرروز لعابش رو می‌خوردم

این شد که روز زایمان ماما گفت چقدر دهانه رحمت نرمه
بااینکه هنوز اصلا سر بچه هم نیومده بود پایین ...
از تاثیر ورزش ها هم باید بگم که روز زایمان واقعا کمکم کرد
و الان خداروشکر دچار عوارض تکرر و بی اختیاری ادرار نشدم
البته نمی‌دونم شاید در آینده بشم 😂
اما تا الان راضی ام که اون همه ورزش و پیاده روی میکردم
واقعا بعد زایمان نه کمردرد نه دل درد نداشتم
درد بخیه ها هم تا چند روز یکم اذیت میکرد ولی
غیر قابل تحمل نبود اصلا ....
من اصلا قصدم از این تاپیک این نیست که بگم حتما برید طبیعی
اما اگر مثل من دوست دارید زود مستقل بشید
و کمکی هم ندارید ، زایمان طبیعی واقعا خوبه 😍
درد زایمان طبیعی زیاده اما من معتقدم خدا توانش رو
به مامانا میده 🤌☺️

اگر سوالی داشتید همینجا ازم بپرسید تاجایی که بتونم
راهنمایی میکنم ☺️☺️
مامان سلین🩷 مامان سلین🩷 ۱ ماهگی
خب بالاخره منم تجربه زایمانمو بزارم بعد حدود یک ماه😅#پارت اول
تو هفته ۴۰بودم ک هیچ دردی نداشتم و از هفته ۳۸معاینه تحریکی هم شروع شده بود اما تاثیری نداشت و هرسری ب زور معاینه تحرکی یذره دهانه رحمم نرم میشد با اینکه کلی دمنوش خوردم و توی جوشونده نشستم پیاده روی داشتم شیاف گل مغربی میذاشتم نزدیکی و هرچی ک فکر میکردم تاثیر داره امجام دادم بازم هیچ دردی نداشتم تا سه شنبه ۲۳بهمن دکترم نامه بستری داد ک برم بیمارستان با امپول فشار زایمان کنم
ساعت ۱۰صبح رفتم تا ۱۱کارای بستریم انجام شد و ۱۱بستری شدم از ساعت۱۲کم کم تزریق اموول فشار شروع شد یواش یواش درد داشتم تا ساعت۲دیگه دردام تقریبا پشت هم شد و هر ۳.۴دیقه از ساعت۵.۶به بعد دیگه دردام تند شد ولی هرسری ماماهمراه یا دکترم میومپ معاینه میکرد(که میمردم از درد)میگفتن۲سانتی۳سانتی تا ساعت ۹شب درد کشیدم هرسری هم دکترم همینو میگفت ساعت۹شب اومد ک معاینه کنه گفتم من دیگه نمیتونم تازه من اتاق شخصی هم داشتم
مامان سپیدار👼💕 مامان سپیدار👼💕 ۲ ماهگی
خب بالاخره من وقت کردم بعد از دوماه تجربه زایمانمو بزارم براتون 😄😊
تجربه زایمان طبیعی پارت 🌸اول🌸
خوب جونم براتون بگه که من اول بارداریم قصدم زایمان طبیعی بود
از شیش ماهگی رفتم تحت نظره ماماهمراه تا رسید به سونوگرافی اخر رو که رفتم انجام دادم گفتن بچه سرش پاینه سونو رو نشون ماما دادم از ۳۶ هفتگی مراقبت های من شد دو هفته یک بار به ۳۷ هفته و ۴ روز که رفتم پیشش یه سری ورزش مثل اسکات پیاده روی از پله بالا پایین رفتن چهار دسته پا و دارو هم برام قرص گل مغربی و روغن کرچک و گل گاوزبون و تخم کتان برام نوشت طبق دستوراش عمل کردم یه روز قبل زایمانم مراقبت داشتم رفتم گفت میخوام معاینه کنم ببینم چند سانتی منم نمیدونستم میخواد معاینه تحریکی انجام بده فقط خیلی نسبت به سری قبل درد داشت معاینه که کرد گفت خوبه سه سانتی احتمال همین چند روز دردات شروع بشه از مطب که اومدم مهمونی دعوت بودم آماده شدم رفتم مهمونی دوسه ساعت بعدش کمر درد شدیدی گرفتم منم از همه جا بی خبر خبر نداشتم که قرار صبحش زایمان کنم گفتم حتما طبیعیه بخاطره معاینه که انجام داده شب که اط مهمونی برگشتم ساعت دوازده بود دیدم باز درد دارم ولی شدید تره اومدم یخورده جوشونده دم کردم خوردم رفتم که بخوام دیدم نه فایده نداره انگار درده هعی داره بیشتر میشه.؛
امیدوارم تا اینجا خسته نشده باشین از خوندش🥰🌸
مامان آیه مامان آیه ۲ ماهگی
تجربه زایمان
قسمت اول
من زایمانم طبیعی بود
این تجربه ای که دارم تعریف میکنم به معنی این نیست که میگم زایمان طبیعی بد هست یا خوب…
هرکی باید با توجه به روحیات خودش و البته مشورت با پزشک‌ نوع زایمانش رو انتخاب کنه ، و این به نظرم بهترین راهه! تجربه من صرفا تجربه منه و امیدوارم برای کسی اتفاق نیوفته….
من هفته ٢٣ بارداري با طول سرويكس ١٩ سركلاژ شدم با استراحت نسبي بيرون رفتن هم در حد دكتر رفتن بود
و ٣٧ هفته سركلاژم رو باز كردم، اين مدت پياده روي و ورزش هايي كه ماما همراهم بهم داده بود رو انجام ميدادم
از دم نوش و خوردنى هايي كه ميگن براي باز شدن دهانه رحم خوبه هم اصلا استفاده نكردم چون شنيده بودم باعث ميشه كه جنين مدفوع كنه، حالا درست و غلطش رو نميدونم ولى من استفاده نكردم،
هفته بعد رفتم براي معاينه که دکترم گفت دهانه رحمت ۲ رو به ۳ سانت باز شده! و کاملا لگنت مناسب زایمان طبیعی هست.
و من بدون درد به ۲ سانت رسیده بودم
از اون روز با انگیزه تر ورزش میکردم و امیدوار بودم تا فرداش زایمان میکنم
مامان 🩷mohana🧿 مامان 🩷mohana🧿 ۲ ماهگی
مامان جیگر💙 مامان جیگر💙 ۴ ماهگی
#تجربه زایمان
پارت 1
سلامممممم اومدم تجربه زایمانمو بهتون بگم
خب از اونجا شروع کنم که من از هفته 15 شروع کردم ورزش کردن با یه تیم عالی که توی اینستاگرام پیدا کرده بودم زایمانمم با همون تیم انجام دادم، هر روز 10 دقیقه هم تنفس‌های مخصوص زایمان طبیعی رو انجام میدادم، ورزش برای واژن و مقعد همچنین ورزش برای قوی شدن گردن هم هفتگی میکردم، تقریبا از هفته 12 روزانه پیاده‌روی داشتم و اواخر بارداری به روزی 1ساعت و نیم رسیده بود
اینم بگم من جثم ریزه و همش استرس اینو داشتم شاید نتونم زایمان طبیعی کنم
خلاصه 13 آبان رفتم برای معاینه‌ی آخرم چون دکتر گفته بود اگر دردات شروع نشه باید با القا بریم برای زایمان
دکتر معاینه کرد گفت 3سانتم با افاسمان 40، گفت خیلی امید دارم زایمانم خوب باشه، دیگه منم انقدررررر خوشحال شدم توی پوستم نمیگنجیدم، ‌فردای اون روز 40 هفتم پر میشد که دکتر گفت اگر امشب دردت گرفت که هیچی برو بیمارستان اگرم نشد نامه داد 6 صبح بیمارستان باشم برای القا، گفت برم 2ساعت پیاده‌روی کنم یه سوپ مقوی بخورم توش روغن کرچک بریزم و دوش بگیرم بخوابم
منم همه‌ی این کارارو کردم ساعت 12 رفتم تو جام بخوابم که یکم گذشت دیدم دردام داره شروع میشه رفته رفته شدید میشد و نمیتونستم بخوابم، ساعت 4 یکم خوابم برد و 4:40 دقیقه پاشدم صبحانه خوردیم با همسرم رفتیم به سمت بیمارستان
رسیدیم بیمارستان پذیرش کردن و رفتم بلوک زایمان