۱۵ پاسخ

دقیقا ماهم

دقیقااااا ماهم
ما رابطه هم نداریم دیگه کل این یازده ماه ک پسرم دنیا اومده کلا شاید دوسه بار داشتیم همین😑

قصد دخالت و فضولی ندارم همه مرد ها ب خصوص مرد هایی ک دغدغه کاریشون زیاده فشار زیادیم تحمل میکنن و مغزشون دیگه کشش خانواده و نمیده ولی شما ی پسر کوچیک دارین الان دیگه متوجه ناراحتی مادر و پدرش میشه و اونم اون حسی ک شما دارین و میگیره اگه همسرتم نمیاد مشاوره خودت حتما برو ن بخاطر همسرت فقط بخاطر پسرت اون ب خواست خودش ب این دنیا نیومده زندگی همه بالا و پایین داره مخصوصا ما جوونا ک داریم تو این سختی دنیا زندگی می‌کنیم پس نزار کام پسر کوچولوتم تلخ بشه تو همه چیو درست کن بخاطر ایهان‌ جون🥲♥️

من فقط نمیدونم قدیمیا چرا میگفتن بچه میاد زندگی شیرین میشه بچه شیرینه درست ولی اختلافا دوبرابر میشع مام سربچه صب تاشب درحال دعواییم

عزیزم بجای این حس بشین با شوهرت صحبت گن بخاطر بچت هم که شده ، احتمالا از قبل باهم مشکل داشتین حالام ک بچه اومده دگ اوضاع خرابتر شده، پیشنهادم بهت اینه ی روز بدون تمام این حسای منفی کنارش بشینی و باعاش صحبت کنی ، من خودم این تجربه تورو ندارم چون بعد از بچه رابطمون از قبل هم بهتر شده اما طبق گفته های بقیه بهترین کار صحبته

سلام عزیزم من موقع پسرم که اولین بچمون بود دقیقا همین حس رو داشتم یعنی درحدی بود که میگفتم دلم میخواد خودم رو بکشم وراحتشم.همسرمنم حساس بود ولی نه اینکه فحش واینام بده ولی همش میگفتم سرش به اینجا نخوره اینجوری نشه اونجوری نشه.تا یک سال ونیم این وضعیت بود بعد اون کم کم دوباره بهم نزدیک شدیم رابطمون خداروشکر خیلی بهتر شد مثه اول نشد چون بعد بچه شرایط خیلی فرق می‌کنه ولی بهترشد

عزیزم وقتی بچه ای وارد دنیای ما میشه به طبع زندگیمون دیگه مثل قبل نیست و اذیت ها و بی قراری ها و مریضی ها و شب بیداری های بچه بخصوص روی روح و روان مادر و همینطور پدر تاثیر زیادی میزاره این تغییرات مستلزم آمادگی از طرف والدین هست وقتی آماده نباشیم با کوچکترین تغییری بهم میریزیم و بهمدیگه میپریم و هر کسی اون یکی رو مقصر میدونه بشین با همسرت حرف بزن مشکلتون رو پیدا کنید و حل کنید چون اگه حل نشه تاثیر بدی روی آینده دلبندتون از نظر روحی و روانی و اعتماد به نفسش میزاره

مشکل از اخلاق و ری اکشنای غلط شوهرته به بچه هیچ ربطی نداره بچه فقط شده بهونه ای برا خالی کردن خودشو عقده ها و خشماش سر شما

منم گاهی این حس و دارم و این قضیه من ریشه از خانواده همسر داره همسرم برای خانواده ش تقریبا لاله و وقتی یادم از کاراش میوفته عصبی میشم و تحملش برام سخت میشه

عزیزم تو خونه ذکر ( یا ودود )رو یکسره زمزمه کن خیلی تو زندگی تاثیر داره

امیدوارم مشکلت ب زودی حل بشه♥️

درد همه ی ما خانما همینه اینکه کسی درکمون نمیکنه و صدبار باید توی خونه یه حرفیو تکرار کنی مثه رادیو یا طوطی که آخر احساس پوچی دست میده منم همسرم همینجوریه صدبارباید یه چیزیو بهش بگم مثه جورابی که از سرکار میاد و مرتب کردن وسایل و ظروف غذا برای محل کارش.مریض هم که میشه بد مریضه بهش میگم سرفه هات موقع خواب شب اذیت میکنه و بچه رو بیدار میکنه پاشو یه دکتر برو میگه نمی ببینی من از ۸صبح تا۱۰شب سرکارم و یازده و نیم شب میرسم خونه😑😬

تو یکم آروم باش به قول خودتون اون ک نیستش اون تایم کم سعی کن اصلا باهاش حرف نزنی که اعصاب جفت تون بهم نریزه

وضعيت زندگي همه مون اينطوره بچه خيلي اذيتمون ميكنه و از هم دور شديم، ولي اين شدت از تنفر دوطرفه به نظرم يه مشاور برين بهتره

همشون همینن
هی کوتاه اومدم هی گفتن باشه تو راست میگی با فرمون تو بریم جلو اوکی تو خوبی خر تر یابو تر شد هوا برش داشت
انقد برای رابطمون فداکاری کردم که دیگه بریدم
با اینکه مقصر خوده خرشه
بره به درک واقعا توان تحمل کردنشو ندارم

سوال های مرتبط

مامان شيطونك مامان شيطونك ۱۴ ماهگی
بچه ها خیلی دلم گرفته
همش تو خونه با بچه تنهام. درسته عزیز و شیرینه برام، ولی انگار کم آوردم.
جایی هم که زندگی میکنم خیابوناش شیب داره، هم پله داره، نمیتونم برم کالسکه سواری.
ولی شوهرم میره سرکار. خب روحیه ش عوض میشه، میاد خونه هم خسته ست، باز تا اخر شب من با بچه سروکله میزنم.
منم قبلا سرکار میرفتم، دوست دارم بیرون خونه باشم، ولی نمیشه.
مسافرت زیاد میریم، تازه ۲ هفته ست برگشتیم، این هفته هم میخایم بریم باز. ولی!!!! خب تو مسافرت هم من بچه دارم!!!!! فرقی به حال من نداره! درسته حس و حالم عوض میشه ولی سخت تره. چون تو خونه هرچند یکنواخت، ولی یه روتینی برای خودم دارم. مسافرت سخت تر هم هست! تازه برمیگردی خونه خاک داره باید همه جارو مرتب هم بکنی…
بخدا که سرکار آدم خسته نمیشه، تو خونه سخت تره.
شوهرمم خیلی مهربونه ولی متوجه توضیحات من نمیشه که تو خونه با بچه چقد بیشتر خسته میشم.
درکنار این خستگی ها فشرده زبان هم میخونم، شب که بچه میخابه با خستگی زیاد تازه میشبنم سر درس. اونم چون خودم دارم خوداموز میخونم برام استرس میاره.
خلاصه خیلی دپسرده شدم😞