سوال:امروز رفته بودم خونم فامیلمون اونم سه چهار تا بچه داره یکی دوتاشون خیلی بی ادبن خیلی دادو بیداد میکردن نمیدونم چرا میرم اینجا پسرم میچسبیه به من هر کی هم میومد پیشش میزد زیر گریه همشونم چسبیده بودن به این اینم بدش میومد هی گریه میکرد بعد دختر بزرگشون که ۱۶ سالش هی تکیه مینداخت که چرا پسرت عینه دختراست اصلا عینه پسرا نیست از اون دفع تا الان مثل دخترا ناز میشه هی هم تکرار میکرد نگاش کنین رو این حساب واه نکن منم با اینکه خیلی واسه مادرش احترام قائلم نتونستم تحمل کنم یه تیکه های بهش چسبوندم که انگار هم خودش ناراحت شد همم مامانش ولی خوبیش این بود دهنش تا آخر بست اصلا با هیچی حرف نزد حالا من ناراحت مامانشم از حرفام پشیمون نیستم ولی یکم از مامانش شرمنده شدم حالا شما بیاین بگین من کار اشتباهی کردم واینکه بچه های شما هم آنقدر مثل پسرم از همه چی میترسن و جرات ندارن ازتون دور بشن

خودت میگی بچه.بچه یه ساله هنوزدرکی نداره با۵ساله و۶ساله اینابپربپرکنه خیلیم خوب کردی بنظرم آدمای نفهم زیادن محل نده.من دختربزرگم خیلی بهم میچسبیدحتی بابچه هاهم بازی نمیکردزن دوست همسرم هی میگفت خیلی خشکه بچت همبازی نمیشه وایناالان این یکی دخترم برعکس اونه به اینم گیرمیدن میگن این ازپس خودش برمیادوال وبل.هرجورباشی یکی پیدامیشه فک بزنه😅

رفت و آمد نکن خیالتم راحت ناراحتم نمیشی

اول اینکه اصلا پشیمون نباش خوب کاری کردی آفرین ک دهنشو بستی پسرت هرجوری باشه ب خودت مربوطه و کسی حق حرف مفت زدن نداره..
بعدم من پسرمو چون باباش خیلی بیرون میبره کلا اجتماعیه اصلا نمی‌چسبه مگه اینکه دیگه خسته شده باشه یا شیربخواد

شما وقتی جنبه نداری و از حرف یه بچه ناراحت میشی و جوابشو میدی لطفا بشین تو خونت و اعصاب خودت و بقیه رو خراب نکن
میتونستی جای پاچه گرفتن بگی اره عزیزم‌پسر من لای پر قو بزرگ شده خیلی ناز داره.تموم شد رفت

بچه تو ی فرایند طبیعی داره ما ادم بزرگام جای غریبه میریم خ وقتا تاچنددقه طول میکشه یخمون اب شه خونخ ای ک بچهاه پشت هم تو تعداد زیاد باشن معمولا بی ادب تربیت میشن قدیم نیست بچه های امروزی خ متفاوت تر عمل میکنن وگرنه قبلن توهرخونه ۷و۸تابچه بود همه بادب و نزاکت

خب نرو خونشون هم خودت ماراحت نشی هم اونا