۸ پاسخ

آه از آدمی
هیچی نمیمونه تو این دنیا غیر خوبی و بدی همه چه مثل خودمون به خاک سپرده میشه و ما تنها تنها میمونیم واسه آمرزیده شدنش صلوات بفرس عزیزم

خوشبحالت که حداقل یه چیز یادگاری برداشتی برای خودت این چیزا ارزش معنوی ش زیاده برای ما که انقد وراثش بدی کردن دریغ از ی قاشقش اون وسایل هیچ ارزش مادی نداشت خوب بود که همینجوری بدون اینکه دستش بزنن اون خونه و اون خاطرات میذاشتن که می‌موند افسوس و صد حیف خودشون که رفتن یادگاری هاشونم نذاشتن بمونه سه سال فوت شده حتی یک روزم نیست که چهره ش و خاطرش از جلو چشمم رد نشه🥺روح همه عزیزان آسمانی شاد 🥀

تا وقتی هستن متوجه نمیشیم چه نعمتایی هستن
وقتی که میرن تازه قدرشون دستمون میاد
منم دلم پر میزنه برا پدر بزرگ و مادر بزرگام

روحشون شاد

چه کار خوب و پسنده ای خدا رحمتشون کنه
بمونه برات یادگاری هر وقت چشت افتاد بهش یه صلوات بفرست براش

روحشون شاد خدارحمتشون کنه

بهترین یادگاریه بنظرم

روحش شاد و یادش گرامی 🖤🖤🖤🥺

سوال های مرتبط

مامان قند کوچولو🙆 مامان قند کوچولو🙆 ۲ سالگی
پسر من خیلی قدش کوتاهه و زیر نموداره و تقریباً نزدیک به یکساله که زیر نظر متخصص رشد و تغذیه اس
هرچیزی دکتر گفته تا تونستم انجام دادم هر شربت و دارویی داده بهش دادم با هر سختی ای که بوده ولی بازم روند رشدش خیلی کُنده
این سری که بردمش گفت حتما حتما شبا از ساعت ۹ بخوابونش که ۱۰ شب خواب عمیق باشه
الان یک هفته میگذره حتی نتونستم یک شب سر وقت بخوابونمش
هر روز مامانم زنگ میزنه میگه بیاین اینجا بیا کمک من هزارتا کار دارم ، بیاین بریم خونه مادربزرگ بریم خونه خاله بریم پارک بریم ... این از طرف من
از طرف شوهرمم اینجوریه که مادرشوهرم پنج سال پیش فوت کرد و پدرشوهرم تنهاست از طرفی پسر مارو هم خیلی دوست داره و دلش تنگ میشه
بقیه شبایی که اون طرفی نیستیم میریم طرف پدرشوهرم
و کلا هر شب تا بیایم خونه بالای ۱۱-۱۲ شب شده
هر روز میگم دیگه هیجا نمیرم و میمونم خونه بچه رو سر وقت میخوابونم ولی انگار اصلا نمیشه خیلی عصبی ام خیلی سر این موضوع ناراحتم و اعصابم خورده 😑😑
مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
چقذر وقتی بچه ها بزرگ تر میشن زندگی راحت تر میشه
حرف آدمو میفهمن. لازم نیست کل وسایل از ذستشون قایم کنی جمع کنی. مجبور نیستی ۲۴ ساعت چهار چشمی حواست بهش باشه
وای که چقدر قبل از هجده ماهگی زندگی با بچه کوچیک سخته. پسر من که کلا هم بچه سختی بود و تا یکسالگی اندازه ده سال پیزم کرد. و چقدر بعد از دو سالگی همه چی بهتر شده‌ با اینکه چالش ها متفاوت شده ولی همین که حرف ادمو میفهمن انگار آدم هزار پله افتاده جلو. ایندفعه پسرم مریض شده بار آخر شیش ماه پیش سرما خورده بود الان مقایسه میکنم که چقدر راحت تر دارم مریضی رو میگذرونیم باورم نمیشه. تصف شب بیدارش میکنم قبلا با جیغ و گریه نصف شبا دارو میخورد الان قشنگ میفهمه که تایم داروشه. خودش جاییش درد کنع بهم میگه و نود درصد میفهمم چشه. اونایی که بچه هاشون بزرگ میشن و خودشون میخوان و دومی رو میارن خیلی دل بزرگی دارن خدایی🤣 یه دوره سختی رو گذروندی چند سال تازه میخوای بری یکم استراحت کنی که از اول وارد سختی های دومی میشی
به نظر شما هم بچه تون بزرگ تر که شده و تو این سن زندکی خیلی راحت تر نشده؟ بچه داری منظورمه فقط که راحت تر میشه