آه آه آه که خدا لعنت شون کنه همین بالا رو سری خون گرفتن سری بچه منم آوردن یعنی صد بار تو سرنگ میگرفتن بچم سرش از تخت آویزون از بس گریه میکرد اون اندازه که میخواستن بگیرن نمیتونستن دوباره سرنگ نصفه رو مینداختن سطل آشغال دوباره خون میگرفتن چند بار همین کارو کردن بچه مو سراخ سراخ کردن آخر بایکی شون دعوا کردم نزاشتم خون بگیرن یکی دیگه شون بامعزرت اومد برد بچه رو خون گرفت هروقت یادم بیاد نفرین شون میکنم
😭چقد اذیت شده گل پسرم🌹من مطمئنم خوب میشه،عرپسک خالش
دختر منم حساسیت شدید داشت بردم بیمارستان گفتن بستری ۲ تا پرستار همش نگاه دست و پاش میکردن میگفت چاقه رگ نداره از دوتا پاش نتونستن بگیرن آمدن از ی دستشم نتونستن رفتن سراغ دست بعد بچمو از زیر دستشون کشیدم بیرون پرونده پاره کردم آمدم بیرون از بیمارستان شوهرمم خوب بهشون حرف زد آمد
هنوزم یادش میوفتم اشکم در میاد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.