من بدترین خاطره رو از زایمانم دارم تنها بودم ب یه خانومی هم پول دادم بیلد کمکم نیم ساعت اوند و رفت مادرشوهرم گفت خودت ب موش مردگی نزن بلند شو کاراتو بکن همراهای هم تختیام اومدن بلندم کردن بردنم دسشویی
کمر درد بعدش هنوز هست چون تا اومدم خونه با شکم پاره وایسادم کار کردن چون مادرشوهرم مدام شکایت ب شوهرم میکرد وای وای وا نگم خدا نیاره برام اونروزا رو دیگه
الحمدلله بابت وجود دخترم
وای یاد اولین راه رفتنام بعد از سزارین افتادم که دکتره گفت باید راه بری و منی که حتی نمیتونستم از جام بلند شم سه چهار نفری دست و پامو میگرفتن میگفتن از تخت بلند شو بازم نمیتونستم خیلی درد داشتم یادش میوفتم دیگه دلم نمیخواد بچه بیارم
مامانا حالا شما بگید از عشق مادری 😢
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.