۲۴ پاسخ

ای جان سحر عزیزم تولدت مبارک گلم
ان شاالله همیشه تنت سالم باشه و لبات بخنده❤️😍

تولدت مبارک سحر عزیزم انشاالله امسال پر از دلخوشی باشه برات😍❤️✨

تولدت مبارک

ای جانم عزیزم
تولدت مبارک سحر جان
الهی همیشه تنت سلامت و دلت خوش در کنار خانواده باشی💋

من امسال برای اولین بار سالگرد عروسیمون یادم رفت😆😅

تولدت مبارک عزیزم آن شاالله امسال کلی حال دلت خوبباشه و به همه خاسته هات برسی چه عکسی ای خدا 💋 💋 💋فسقلی بودی براخودت

تولدت پرتکرارگلم 😘😘😘😘😘😘😘

خدووووو چ ناناز بودی پستونکشو 🥰🥰🤗🤗😋😋منم پستونکی بودم ☺😁

ای جووونم عزیزم سحر جون تولدت مبارک الهی که آرزوهات برات خاطره بشن بهترینا سهم قلب مهربونت ❤❤🌸🌸🤍🤍😘😘❣😍🥰💋💋🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎊🎊🎊🎉🎉🎉🎁🎀🎂😘😘
روزت هم مبارک بانوی مهربون مامان نمونه فداکار 😍

تولد و روزت مبارک قشنگ جان سایه ت بالا سر کوچولوت مستدام باشه انشاءالله 😘

تولدت مبارک سحر مهربونم انشالله آرزوهات خاطره بشن عزیزم ❤️🎂

تولدت مبارک مهربون 🥳🎂
روزت مبارک مامان صبور ❤️🫂
بهترین ها نصیب قلب مهربونت 🩷
چه بامزه پستونک داشتی 🤪

تولدت مبارک سحر جون🎉🎉🎉🥳🥳ولی من هیچ مناسبتی و یادم نمیره☹️

تولدت مبارک وپرتکرار عزیزم بهترینها رو برات آرزومندم 😘😘♥️♥️♥️

تولدت مبارک زیبا😍

تولدت کلیییییییییییی مبارکههههه

مبارکه❤️❤️❤️❤️❤️❤️

سحرجونم تولدت مبارک

تولدت مبارک خوشگل خانم انشالله سایت همیشه بالاسر نویان جان منم 29 تولدم بود

چه قشنگ گفتی 😍
تولدت مبااارک عزیزم

تولدتون مبارک عزیزم وهمچنین روز زن رو بهتون تبریک میگم

سحر جون قربونت بشم تولدت مبارک عزیزم .انشالله سالیان سال بالای سر همسرت و پسرت باشی عزیزم .
120ساله بشی عزیزم 🥰😍

تولدت خیلی مبارک مامان مهربووون🌸🌸🌸💝💝💝🥰🥰❤️❤️🍬🍬🍬🫶🫶😍😍🌹🌹🌹

تولدت مبارک 🌹

تولدت مبارک گلم😍

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱۶ ماهگی
سلام . به وقت یک سال و یک ماه و بیست هفت روزگی ، بچه عزیز دل من ، راه رفتن به طور کاملا مستقل و به میزان زیاد رو آغاز کرد 😍🥹 🥰 حسم اون موقع این بود که از لحاظ عاطفی به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم ، نمی تونستم جلوی ریزش اشک هامو بگیرم ، خیلی خوشحال بودم و مدام ذکر خدا رو میگفتم و شکر گزاری میکردم . انگار قلبم از بدنم بیرون اومده بود و داشت جلوی چشمم راه می‌رفت 💓❤️😍 البته پسرم از یکی دو ماه پیش به صورتی که کمک می‌گرفت راه می‌رفت اما اینکه مستقل باشه و خودش بلند بشه ، همین سه روز پیش اتفاق افتاد خدا رو شکر 🤲⭐📿 مادر بودن خیلی شیرین و لذت بخش خدا نصیب همه آرزومندان کنه ، اما واقعا سختی های زیادی هم داره که خدا قوت مون بده ، برای مثال همین چند دقیقه پیش بچه ام با گریه خیلی شدید از خواب پرید چون در پروسه ادامه دندان در آوردن هست و واقعا سخت چون خیلی کم اشتها و بهانه گیر شده ، سختی مادر بودن به کم خوابی هست ، به این هست که آدم وقت برای خودش و رسیدگی به کارهاش خیلی کم داره ، به ریخت و پاش بودن خونه هم هست ، به اینم هست که آدم میبینه بچه اذیت میشه و درد می‌کشه به خاطر مثلا دندون در آوردن ، سال ها قبل فکر میکردم خب دندون شیری چه ارزشی داره ، تازه حالا درک میکنم که خیلی خیلی مهمه ، چون بچه ها واقعا به خاطرش اذیت میشن و بهش نیاز دارند . دیگه توکل به خدا ، خدا آخر و عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه .
مامان ماهلین خانوم👸 مامان ماهلین خانوم👸 ۱۶ ماهگی
من آدم آرومیم
کلا همیشه کارام رو با حوصله و آرامش انجام میدادم
خودمونی بگم فس فسو بودم😁
انقد که دوستام اسمم رو گذاشته بودن تصویر آهسته 😂
میخواستم خونه رو تمیز کنم دو روز طول میکشید
ی بار که برا یکی از دوستام که بچه داشت تعریف میکردم و میگفتم که خب من بچه دار شم چی کار کنم ؟؟ اینطوری نمیرسم که 🤕
گفت بزار بچه به دنیا بیاد چنان فرز میشی خودتم باورت نمیشه🤨
راستش اوایل همونطور که فکر میکردم شد من ۴ ماه تمام دست به هیچ کاری نزدم تو خونه چون خسته میشدم با بچه و هروقت میخوابید منم میخوابیدم 😮‍💨

اما دیشب که با ی آشپزخونه ترکونده رو به رو شدم ماهلینو بردم پیش مادربزرگش و در عرض یکساعت آشپزخونه شد مثل گل
آشپزخونه ای که اگه دوسال پیش بود قطعا ی نصفه روز ازم‌ وقت میگرفت😬

خلاصه که از این فرز و سریع بودنم خیلی دارم لذت میبرم😄
گرچه هنوزم بیام دو دیقه بشینم ی چایی بخورم یهو میبینم ۱ ساعته نشستم😶
و خب همیشه نمیرسم همه کارامو بکنم چون دخترم به شدت وابسته است و اگه خونه باشه میچسبه بهم و کارا کندتر پیش میره و گاهییی به شدتتت خسته میشم
اما اینکه کنارم حس امنیت میکنه خیلییی خلییی برام قشنگه 🥰
مامان امیرشایان مامان امیرشایان ۱۵ ماهگی
آره امسال بدترین سال تولدم بود غمگین بی روح مضطرب امیدوار ادامه دهنده و ادامه دهنده ، راستش بچم خرداد ماه ۸ ماهه که بود می‌خندید میخواست به پهلو برگرده تلاشش رو میدیدم شیر که میخورد بعدسیر میشد بلند میکردم بگیرم بغلم می‌خندید به نشانه خوشحالی که سیر شده اینقدر باهوش بود الآنم باهوشه قشنگ به صداهای ما عکس والعمل نشون میدادمیخندید حرف میزد به زبون خودش زرنگ وتیز بود فقط گردن نمی‌گرفت حرکت نمی‌داد تنبل بود ولی مرداد به کلی پسرم انگار شده بود یه تیکه گوشت بی حس انکار یه عروسک خوابیده بود فقط فرقش با عروسک این بود که نفس می‌کشید فقط حتی گریه هم نمی‌کرد اون مرداد ماه لعنتی برام با گریه وناراحتی گذشت و من شب و روز گریه میکردم غصه می خوردم هزارتا فکر بد میومد تو ذهنم که نکنه فیلم بچه ای که تو اینستاگرام دیدم فلج مغزی بود پسرمنم فلج مغزی باشه همش فکرای بد مرور میشد تو ذهنم . آخه بچه ای که خرداد ماه می‌خندید زرنگ بود حرف می‌زدی با زبون خودش جواب میداد به پهلو تلاش میکرد برگرده چیشد تو این فاصله یک ماهه که کلا ازاین رو به اون رو شد بچه ...