سوال های مرتبط

مامان فسقلی مامان فسقلی ۵ سالگی
سلام میخوام درد ودل کنم دلم گرفته هفت ساله ازدواج کردم ولی خیلی خیلی مشکلات زیادی پشت سر گذاشتم هیچوقت یادم نمیره حقوقمون ۲۰ تومن بود ولی قسط ۲۴ تومن باید میدادیم دیگه هر ماه یه وام رو پرداخت میکردم ماه بعد وام دیگه رو هیچوقت یادم نمیره بچه اول بدنیا اومد چه سختیا که پشت سر نگذاشتم خونمون تو حیاط خونه مادر شوهر بود وای که چقدر حرف و حدیث بود هر دقیقه میومد بچه شیر خورد نخورد دستشویی کرد نکرد تا آخری شوهرم گفت زنم حالش خوب نیست ولش کنین که دیگه قهر کردن نیومدن بعد چه بلاها سر خونه زندگیم اومد که قابل گفتن نیست حدود یکسال و نیم دارم رنگ آرامش میبینم خونمون جدا کردیم مشکلات اقتصادیمون حل شد زندگیمون تغییر کرد ولی الان حدود دو ساله بچه دوم میخوام مادر شدن برای بار دوم بدون اذیت شدن تجربه کنم لذت ببرم تو خونه ای دیگه از خودمه و هیچکس رد اعصابم نیست ولی خدا نمیده خدا ازم دریغ کرده نمیدونم دیگه اینماه دیگه ای یو ای کردم ولی جواب نداد منفی شد الان پریود شدم واقعا دیگه نمیدونم چکار کنم خستم دلم گرفته 😭😭😭😭دعا کنین واسم
مامان 🌺گلی جون🌺 مامان 🌺گلی جون🌺 ۴ سالگی
سلام مامانا... یه سوال و راهنمایی
دخترم وقتی میریم خونه نزدیکانمون به خصوص مامان و بابام و یکی از خاله هام،،،، موقع اومدن باز بهونه میگیره و میگه بازم وایسیم...کلا پامو از خونه میزارم بیرون و خونه اقوام حرف شنوی ازم نداره به خصوص وقتایی که مامانمم تو اون جمع و محیط باشه... در کل وقتی میریم جایی حرف اون کسایی که میدونه خونه اشون بچه دارن و یا باب دلش حرف میزنن و عمل میکنن گوش میکنه دیگه بیشتر و به حرف من و باباش بها نمیده... مثلا دیروز رفتم جایی خرید آنقدر تو مغازه بهونه اسباب بازی گرفت که یه سوتی دادم و مجبور شدم براش بخرم.. ولی اومدیم خونه هم اون اسباب بازی ازش گرفتم و دوساعت بعد بهش دادم بخاطر کارش و هم تا حدی یه‌کم جدی باهاش حرف زدم که دیگه این کارارو نکنه.. گفت باشه... امروز دوباره رفت خونه خالش و موقعی که رفتم دنبالش باز گفت من نمیام و منم به زور آوردمش خونه و دیگه عصبانی شدم که هرجا میره موقع برگشت نباید بهونه بگیره و یکم دعواش کردم... حالا این کارم اشتباه بود؟؟؟
کتک نمیزنم و وفقط دیگه یکم داد زدم که هرچقدر با مهربونی و صحبت کردن باهات حرف زدم فایده نداشته و باید یه مامان عصبانی باشم که حرف گوش کنی....
بخدا من و باباش باهاش بازی می‌کنیم و تا جایی که در توانمون باشه داریم ساپورتش میکنیم... ولی باز قانع نیست انگار یکی باید 24 ساعت باهاش بازی کنه و فقط حرف دخترم گوش کنه...
ممنون میشم راهنمایی کنید🌷🌷🌷
مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
وای که چقد عصبیم 😐
ساعت ۸ زنگ خونمون رو زدن دیدم خواهر شوهر کوچیکمه
اصلا هم خبر نداشتم میخوان بیان ما هم داشتیم شام میخوردیم دیدم تو دست شوهرش قلیونه 😕مصطفی اصلا اهل دود و دم نیست حتی قلیون هم نمیکشه نمیدونم چرا با خودش اون کوفتی رو آورده بود
وقتی دیدم عصبی شدم و حشتناک، ناخودآگاه اخمام رفت تو هم
هم بخاطر اینکه یهویی اومدن هم قلیون
ما نه قلیون میکشیم نه من دوس دارم تو خونه کسی قلیون بکشه
منم یکم میوه و چایی جلوشون گذاشتم و زیاد محل ندادم اونام ساعت ۱۰پاشدن رفتن
الان مصطفی میگه اصلا رفتارت خوب نبود می‌تونستی یکم بگی بخندی
حاله یهویی اومدنشون بکنار مشکلی نیست ولی واقعا قلیون تو دست زشت نیست خونه کسی بری ؟اونم خونه کسی که میدونی اهل قلیون نیستن
منم گفتم خوبکاری کردن تا آخرین بارشون باشه خونه من با قلیون میان
قلیون رو باید تو بیرون بکشی نه تو خونه
پدر خودم سیگاریه وقتی خونم میاد تحت هر شرایطی چه گرما باشه چه سرما میره تراس سیگار ميکشه اونوقت این بیاد خونه من قلیون بکشه
یجوری رفتار کردم آخرین بارشون باشه اینورا با قلیون آفتابی بشن
مامان علی کوچولو مامان علی کوچولو ۵ سالگی