۵ پاسخ

مادرشوهر منم فرشته هس قبل از ازدواج منو دوست نداشت بعداز ازدواج مثل دخترش شدم هرچی بشه میگه هرکاری از دستش بر بیاد می‌کنه البته منم برا اون اینخوریم واقعا دوستش دارم

خوشبحالت والا خدا شانس بده😂😉

کاش منم لاغر شم

چجوری لاغر کردید

خدابراهم نگعتون داره احترام احترام میاره خوبی ک خوبه باهات

سوال های مرتبط

مامان والاجان مامان والاجان ۲ سالگی
مامانا بیاین بهم دلداری بدین
من بنا بر دلایلی شاغلم که واقعا شغلم به روحیه م خیلی کمک کرده به خودم و زندگی و رابطم و همه چی
فقط یه مشکلی دارم اونم اینه که از وقتی میرم سرکار تا ساعت چهارو نیم ک برگردم یجوری دلشوره پسرمو دارم که میمیرم زنده میشم هزار تا فکر میزنه به سرم پسرم پیش مامانم و مادر شوهرم نوبتی میمونه خودش بهش خوش میگذره و اونا هم دوسش دارن ولی من انگار باید همش تحت کنترلم باشه با اینکه قبل سرکار انقد عصبی بودم ک شاید در طول روز حتی روش دست بلند میکردم و الان فقط باهاش بازی میکنم محبت میکنم میمیرم براش اما نمیتونم فکر خودمو کنترل کنم هزار راه نره
شوهرم همش میگه پسرمون بزرگ شد بهت افتخار میکنه که انقد مادرموفقی هستی اما من همش میگم من مادر بدیم ک پسرمو تنها میذارم میرم وقتی هم برمیگردم زیاد بهم محل نمیده یوقتایی باهام بازی میکنه بیشتر با بقیه دوسداره بازی کنه مستقله اما من حس بدی نسبت به خودم دارم
روانشناسم میرم میگه حتما کار کن و برای شرایط روحی تو واجبه و صرفا هرمادر خانه داری کاملا خوب یا هرمادر شاغلی مادر بدی نیست خلاصه که همه میگن تو هم کارتو داری هم زندگیت اما من خودم همش فکرای ناجور میزنه به سرم نگرانم
بیاین بهم دلداری بدین تورو خدا من خیلی حالم بده حس میکنم مادر ناکافی هستم 🥲
مامان رادوین مامان رادوین ۲ سالگی
سلام خانوما شبتون خوش
گفتم بیام یکمی حرف دلمو بزنم پسرم خوابه از وقتی خوابیده همش یه چیزی تو دلم داره یه طوری میشه انگار دارن تو دلم رخت میشورن خیلی حالم بده من خیلی مادر نالایقی هستم چند روزه اصلا حوصله پسرمو ندارم وقتی هم پسرم شیطونی میکنه یه چند تا حرف از حرصم میگم بعد پشیمون میشم خدا چرا من لال نمیسم‌اخه 😭😭
نمیدونم چرا اینطوری شدم اصلا حوصله خودمم ندارم شوهرم که هیچ اصلا هیچ حسی بهش ندارم انگار دارم با مرد غریبه زندگی میکنم ولی واسه پسرم خیلی دارم کم کاری میکنم نمیدونم چرا انرژی ندارم همش خستم دلم نمیخواد تو خونه خودم بمونم همش دلم میخواد برم پیش. خانوادم بدم پسرمو نگه دارن من استراحت کنم نمیدونم چرا حس تو خونه موندن و سر و کله زدن با بچه و شوهر رو ندارم
موندم چیکار کنم دلم واسه پسرم میسوزه اون الان بیش تر از هر چیزی به محبت و توجه من و پدرش نیاز داره ولی هیچ کدوممون بهش این ها رو نمیدیم پدرش که هیچ منم بعضی وقت ها باهاش بازی میکنم حرف میرنم بعدش دیگه حوصلم نمیکشه دلم میخواد چن ساعتی ماله خودم باشم بی خیال بشم استراحت کنم چیکار کنم که این حس بره بتونم پر انرژی واسه پسرم وقت بزارم تو رو خدا راهنماییم کنید 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
مامان حسام جون 🧸 مامان حسام جون 🧸 ۲ سالگی
کاش بعضیا سرشونو تو 🍑 خودشون بود نه اینکه تو زندگی دیگران😒😒😒

شوهرم دیشب رفته سوپری مای بیبی بخره فروشنده در اومده گفته وای هنوز برای بچت مای بیبی می‌خری😒 تا چشات در اد بچه‌ای که دیگه شروع کنیم به حرف زدن دیگه باید دستشوییشم بگه والا من بچه دیدم سه سال به بالا یا حتی ۳ سال دیدم بچه ای که دستشوییشو نمیگه بعدم شوهر من برا همه زبون داده‌ها ولی برات غریبه‌ها نه😒😒
اومده به من غرغر که ها تو نمی‌تونی بچه رو از دستشویی بگیری پس تو خونه چیکار می‌کنی صبح تا شب بیکاری..... منم قشنگ براش توضیح دادم گفتم که بعضی از بچه‌ها آمادگی دستشویی ندارند عین بچه ما من هم هیچی دارم یواش یواش یواش پیش میرم فعلاً دارم از شیر می‌گیرمش اول باید از شیر بگیرمش بعد از دستشویی گرفتنش طرف گفته ما بچه‌هامونو دیگه ۸ ۹ ماهگی می‌بردیم دستشویی😒😒😒
گفتم یعنی تو هیچی بهش نگفتی گفت چرا گفتم که نه فکر می‌کنی اشتباه می‌کنی فقط بلده سر من خالی کن😒
شماها بچه‌هاتونو چند سالگی از پوشک گرفتید؟؟؟
من پسرم از یک سالگی میگه جیش دارم حتی دستشوییم می‌کنه میگه دستشویی کردم حتی از یک سالگیم هی میومد توی دستشویی باهامون کلاً از کوچیکی میومد🤭 ولی وقتی می‌برمش میگم مامان جیش کن هی دست می‌زنه به این به اون اصلاً حس می‌کنم آمادگی نداره فعلاً چرا اذیتش کنم
مامان آنیلا مامان آنیلا ۲ سالگی