2
روح روانمو با حرفاشون بهم میریزن منم سعی میکنم با خنده جوابشونو بدم شوهرمم پشتمه دستش خالیه ولی زمین و شده چاه میکنن ما چیزی بخواییم میگیره واسعه سزارین اینقدر دویید اینور اونور تا پول جور کرد
هفته ای یکبار منو از شهرستان میبرد مشهد که همش دکتر عوض میکردم بلکه یکی قبول کنه سزارین کنم خدا خیرش بده منم با دنیا عوضش نمیکنم
یا واسعه همین شیر خشک دادن به بچها همش میگفتن چرا شیر خشک میدی. چرا فلان میکنی شیر خودتو بده من جدا از اینکه متنفر بودم از شیر دادن واسعه زردی بچهام شیر خشک میدادم بچهام رفلاکس داتشن جفتشون خلاصه صلاح منو همسرم این بود هم پسرم هم دخترم شیر خشک بخورن بعدی هم ان شاءالله شیر خشکیه تا میگن شیرب ده بعدیو همسرم میگه همین که داره 9ماه تو شکمش نگهش میداره خیلی داری ازخودگذشتگی میکنه نمیخوام شیر بده که چند سال دیگه دنون و استخوناش کامل نابود بشن عوض اینکه خوشحال شن که همسرم پشتمه همش مسخره میکنن خستم کردن
حالا رفت و امدم نمیهش قطع کرد
ناگفته نماند منو شوهرم بیتشر از بچهای دیگش بدردشون خوردیم ولی راسته هرچی بیشتر باشی کمترن برات
3
منو جفت زایمانام مامانم 3روز ازم نگهداری نکرد اونم خونه خودش نه خونه من که اطلا نیومد گفت کار دارم حالا شاغلم نیست زایمان اولم جفت موند بود با خونریزی شدید من تنهام امدم خونه منو همسرم بودیم فقط دو روز خونه مامانم بودم بعدشم مامانم یه زنگ نزد مردی زنده ای زایمان دومم که سزارین بودم روز اول بیمارستان بودم روز دوم و خونه مامانم سوم امدم خونه خودم بهم یه زنگ نمیزد که من با دوتا بچه کوچیک با شکم باز چیکار میخوام بکنم زایمان اولم 15سالم بود دومی 17سالم بود خداازشون نگذره که نذاشتن در بخونم بعد ازدواج کنم ولی خداراشکر همسرم گذاشت ادامه تحصیل بدم
بعد واسعه هرچی نظر هم. میدن با اینکه ما اصلا گوش نمیدیم
امروزم برم. مطمئنم قرار این بیعقلی هاشون ادامه داشته باشه چطور برخورد کنم نگین نرو با دختر هالم رفیق شیش دنگیم خیلی دلم براش تنگ شدع چندین ماهه همو ندیدیم بگین با خانوادم چیکار کنم
پنج تا بچه ایم من دختر اخرم بعد منم یه پسره
ببین یبار که گفتن و جواب بدی همون موقع دیگه نمیگن من بچه دومی ک باردار شدم پنج ماهم بود مادر بزرگم رحمت خدا رفت بعد یهو جلو همه دختر عموم بهم گفت بچه برا چیت بوده و بچت کوچیکه و...حالا بماند که خودش هم دوتا دختر داره من فاصله سنی بچه هام سه سال هست
من جلو همه گفتم والله من میخام زور بزنم و پول من خرج بشه من میخام تر و خشکشون کنم نمیدونم چرا مردم زورشون میاد
عزیزم ی چیزی بگم آدم اول از همه خودش باید جلوی حرف دیگران رو بگیره. حالا هرکی میخواد باشه خانواده باشه فامیل باشه فامیل شوهر باشه فرقی نمیکنه. هرکسی پرسید یا حرفی زد یکبار برای همیشه جواب بده بزار ناراحت بشن بزار قهر کنن ولی دیگه بار آخر میشه. بگو دوس داشتم انتخاب خودم بوده که سزارین کنم و پشت هم به دار بشم بگو مگه شما داری خرجشون رو میدی مگه شما داری میای کمکم. بگو این تصمیمات رو خودمون میگیریم و به هیچ کسی ربط نداره. دقیقا این جمله ها رو بگو و دقیقا بگو که به کسی ربطی نداره بزار ناراحت بشن. ولی این حرفا تموم میشه
منم تا حدودی شرایطم مثل شماست تا الان جواب ندادم ولی تازگیا چون خیلی رو مخم بود مجبور ب جواب دادن شدم
متاسفانه دلیلش هم فقط حسادت هست تو متنی ک نوشتی متوجه شدم اینکه شوهرت پشتته . برات هر کاری میکنه . زمین و زمانو یکی کرده برا زایمانت . یا شوهرت چطوری تو جمع صدات میکنه . حتما تو جمع هم کلی نگاه محبت آمیز بهم دارین . همین چیزا ک ب چشم خودت نمیاد اونارو خیلی اذیت میکنه
عزیزم چقدر سختی کشیدی ..خدا بهت توان و انرژی بده باهمچین ادمایی….مادر واقعا هم چیز ادمه ..چطور دلش اومد🥲
مهم خودتونین گلم..اینکه شوهرت باهات خوبه..یه دنیاست..منم بچه دار نمیشم..همه سوال میکنن و حرف میزنن بم..یا حتی بقول خودشون دلسوزن میگن بیاین بریم یزد و فلان جا ..نمیدونن ادمو ناراحت میکنن خب..ولی شوهرم میگه منو تو مهمیم نه بقیه..گور پدرشون..
حالا تو هم عزیزم.جوابشون رو بده..و دلتو آروم کن..
حالا اگر شرایط شیر دادن رو داری.مال خودتو بدی به بچه ها هم بهتره..وگرنه شیر خشکم شیر مگه اب نبات اینجور میگن..
بچه ی سومتو بارداری؟
اون دوتا کوچولوت چندوقتشونه؟
خودت چندسالته؟
ول کن فقط جواب نده کار خودتو بکن چون جواب بدی دلشونو میکشنی هر چی گفتن بگو چشم ولی میای خونه کار خودتو بکن
بهشون بگو نسخه های کم عقلی خودتونو برا من نپیچین، هرکیو تو قبر خودش میزارن ما به شما چه مربوطیم، به مامانم بگو من اگه قرار بود مثل تو بچه بزرگ کنم که تو سن کم باید شوهرش بدم بره از سر خودم بازش کنم که به خاله بازیام برسم، بهشون بگو اگر که بدردت نمیخورن لااقل خودشون بدرد بخور باشن برای کمک به خودشون، همینقدر صریح محکم و جدی، وقتی بدونن تو برخورد میکنی باهاشون دستو پاشونو جمع میکنن
وای متنفرم از دخالت های دیگران،بابا روزی بچه رو خدا میده سختیشو مادر تحمل میکنه ب اونا چ
خیلی هم کارت عالی بوده ک سومی رو اقدام کردی ادم تا جوونه حوصله برای بچه دار شدن داره
همین ک شوهرت پشتته ب دنیا می ارزه...
وقتی زود زود بری و اعصابت خرد کنن چه فایده، همون بهتره واسه آرامش خودت و بچه هات دیر دیر در خد سر زدن برین،
منم زایمان اولی طبیعی دومی سز
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.