۱۰ پاسخ

قطعا شاغل بودن

شاغل بچه اول و آخرش بزرگ میشه
ولی این شمایی که فردای روز باید دستت تو جیب خودت باشه
من مامانم قدیم کار میکرده به خاطر اینکه پدر نظامی بودن ومناطق جنگی مجبور بوده بره شهرستان پیش پدرم دیگه سرکار نرفته و استعفا داده
هنوز که هنوز همش بهمون میگه برین سرکار بخاطر پول ببخشید یک نواربهداشتی دست جلوی شوهر دراز نکنید

شاغل بودنو دوست داشتم
چون حقوقم خوب بود بعد فقط هم برای خودم بود هر چی میخواستم میخریدم همه چی عالی بود
الانم خوبه ولی کلا اگر کسیو داری نگهداره شاغلی خوبه
ادم تو خونه خیلی خسته میشه به نظرم

مگ چیکار میکنی بیرون

کیه ک بعدش بیاد خونه بمونه کنار بچه هاش عشق کنه ولی شرایط زندگی سختع . اما باید ادم به خودش نگاه کنه ببینه میتونه یا ن

وااای اصلا خونه داری خوب نیست،کار خیلی خوبه،به غیر از این که کار می‌کنی دستت تو جیبه خودته ولی آرامش فکری هم داری،تو خونه که هستی هزارتا فکر و خیال داری

من اصلا ادمش نیستم ی چندماه کار کردم دیدم نمیتونم بعدشم حامله شدم واقعا تنبلم تو کار کردن
کارکردن خیلیییی سختهههه
منم حقوق شوهرم اندازه حقوق شوهرشماس مستاجرم هستیم با کلی قسط
الان دارم حقوق مرخصی زایمان میگیرم ولی دیگ اینم تا ازدیبهشت تموم میشه
من بدون بچه تنبلیم میومد کارکنم بعد چ بزسه با بچه
تو خیلی قوی بودی و با اراده ک با بچه‌ از همون اوایل رفتی سرکار

عاشق کارکردنم ولی شوهرم دوس نداره خسته شدم از خونه بودن هرکسی ازیچی میناله من از خونه بودم و کارای تکراری

وقتی میبنی کفایت نمیکنه یدونه حقوق شرایط کار کردن داری چرا ک ن اینجوری زندگیتو بهتر هست و پیشرفت میکنید تا یه نفر حقوق بیاره

اگه بچه شیر خشکی هست و کسی رو داری چند ساعتش مراقبش باشه برو سرکار اما مثل آرایشگری که برای خودت کار کنی مثلا برو کاشت ناخن یاد بگیر یه سالن میری لاین اجاره میکنی و پول خودت میگیری و کسی میشی برای خودت یا مثلا اصلاح ابرو که فقط لاین اصلاح ابرو کار میکنی من یزدم و اینجا خانوم ها یزدی خیلی شاغلن و تو کار آرایشگری هستن

سوال های مرتبط

مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۱۳ ماهگی
خانما اصلا اصلا نمیخوام ناشکری کنم بچمو خیلیم دوس دارم ولی کسی هس از اینکه بچه دار شده پشیمون شده باشه من بچه زیاد حداقل تا ۳ تارو همیشه دوست داشتم و دارم ولی به خاطر شرایط فعلی و بحث ژنتیک و اینا و سختی حاملگیای بعدی کلا قید بچه دیگه رو زدم و بعضی وقتا میگم اگه بچه نمیاوردم الان این وضعم نبود بعد به نبود بچمم فک میکنم غسم میگیره اه قرارم باشه با یه بچه تا آخر عمر ادامه بدم بازم احساس بدبختی میکنم میگم بچهنیارم بیشتر از این اذیت نشم باز میگم من همونی بودم که عاشق دختر بو اگه یه روز یدختر نداشته باشم دلم واسه اون روزای ی ه بچم تو شکمم تکون میخودد تنگ شده ولی از یه طرف میگم اگه دوباره بچه بیارم اینحوری شه جیکار کنم آزمایشاشونم که هیچیو نشون نمیده چون همه جی دست خدایه لازم بدونه ۵۰۰ تا ازمایشم انجام بدیم اگه قرار باشه یه بچه بیپار به دنیا بیاد میاد اگه قرارم باشه بچه سالم باشه فاسد ترین روش زندگیم داشته باشیم بچه سالم میشه من الان احساس سردرگمی بدی میکنم احساس پوچی احساس بدبختی احساس گناه از اینکه تو این برزخ گیر کردم داره نابودم میکنه از اینکه اگه خدا نخواد بچمو شفا بده بعدش باید چیکار کنم ادامه بدم؟! ۲۳ سالمه ولی ۸۰ سال عمرمه کاش خدا بهم یه چیزی بگه یه ندایی برسونه پاهام دیگه نای ادامه دادن ندارن💔
مامان ❤️زندگی مادر❤️ مامان ❤️زندگی مادر❤️ ۱۰ ماهگی
خانما شما بیاید قضاوت کنید
پسر من پنج ماهش که بود تشنج کردم ما بردیم بیمارستان اونجا بستری شد بدون تب تشنج کرد یهو
بعد از اون دارو بهش تجویز کردن دکترا
مرخص که شد از بیمارستان سرما خورد چون تو بیمارستان ویروس بود پسر منم گرفت مت گفتم می خوام ببرم مطب خصوصی
شوهرم گفت می بریم دولتی رایگان خوبش می کنیم
مادرم گفت خودم پولشو میدم
بزار بچه رو ببریم دکتر
بماند چقدر من دلم خون شد تو این مدت بااین بچه
بماند
الانم پسرم دوباره سرماخورده از صبح آبریزش و سرفه داره
به شوهرم که گفتم می خوام ببرمش دکتر چون خونه بود شوهرم
گفت نمی خواد ببری گرونه مطب خصوصی
بعد زنگ زدم به مادرشوهرم
اونم برگشته می گه ببرنش بیمارستان دولتی
خصوصیا گرونه
من که ۳۰ سال پیش بچه هامو می بردم مطب خصوصی ارزون روده قدیم
الان گرونه ببرمش دولتی

منم به شوهرم گفتم شما خانوادگی گدا گدولین
یعنی انقدر بدم اومده از خودشو خانوادش که یعنی داد می خوام بکشم
خودم مریضم پاهام واریس داره خیلی ببخشید
تو خونه مثل سگ دارم کار می کنم خیلی اذیتم می کنه
تیکه زیاد می ندازه
دیگه امروز گفتم طلاقم بده نمی تونم
مامان ❤️زندگی مادر❤️ مامان ❤️زندگی مادر❤️ ۱۰ ماهگی
خانما شماهم مثل من هستین ؟
پسرم سیستم ایمنی قبل از پنج ماهگی خیلی خوب بود
تا اینکه وقای ۵ ماهه شد بدون تب تشنج کرد
۲۶ روز بستری شد تو بیمارستان
از ۶ ماهگیش دیگه لاغر و ضعیف شد وزن نگرفت
مشکل گوارش داشت
همش یبوسته
غذا کمکیش رو شروع کردم هرروز بهش شیره بادوم میدم
آب ماهیچه میزارم تو شیشه با بلدرچین
ولی چیکار کنم پسرم همکاری نمی کنه
هیچ کدوم رو نمی خوره
بعضی وقتا بزور چند قاشق
فقط دوست داره شیرمادر بخوره
منم شیرم قوی نیست به اونصورت
الان داشتم یه تاپیک تو گهواره می خوندم
می گفت بچه های من سیستم ایمنیشون خیلی قویه همه چی می خورن و اصلا مریض نمی شن
تو دلم گفتم منم همه اینایی که این خانمه درست می کنه دوبرابرشو تهیه می کنم
اما پسرم استقبال نمی کنه و سیستم ایمنی پایینی داره
وقتی شوهرم می گه دوروز بریم مسافرت وحشت می کنم
بهم می گه ۲۰ دیقه بریم مهمونی می ترسم
چون پسرم سیستم ایمنی قوی نداره
همکاری هم نمی کنه باهام
دوروزه دارم با بدبختی بهش با قاشق ۳۰ سی سی شیرخشک میدم
چون می گن شیر خشک ویتامین های زیادی داره
بزور می خوره