اونایی که دوتا بچه دارید توروخدا یه لحظه بیاین وقت بزارین تاپیک منو بخونین بدونم شمام وضعیتتون مثل منه یانه
پسربزرگه من چهارسالو هشت ماهشه دومیه یکسالو دوماه... صبح ساعت ۹ بیدارمیشن بزرگه که اصلا ظهرا نمیخوابه کوچیکم درحد یکساعت ..ازصبح که بیدارمیشن باید باهاشون سروکله بزنم کوچیکه یکسره بیقراره داره دندون درمیاره بزرگم یکسره درحال اذیت کردنش وآسیب رسوندن بهش خیلیم عصبی وپرخاشگره البت کوچیکه هم بی تقصیر نیست نمیزاره یه بازی باخیال راحت بکنه همش میره پیششو بازیشو خراب میکنه یعنی دیگه رد دادم بخدا اصلا وقت تمیزی خونه یا اینکه بخوام به خودم برسمو ندارم بزور یه حموم میرم شوهرمم بیچاره صبح ساعت ۵ بیدارمیشه میره سرکار ظهر خسته ازسرکار میاد بدون استراحت میاد کمک دادن به من ..واقعا منو شوهرم دیگه کم آوردیم ازدستشون یه ۵ دقیقه راحت نمیتونیم بشینم دوکلمه باهم حرف بزنیم.. دوروزه بزرگه یکسره رو اعصابمون داره راه میره لجمونو درمیاره حی هیچی نگفتیم اومد مارو زد وخیلی رفتارای زشت دیگه چندتا زدمش بهش گفتم ما ازدستت تو میریم بیرون توم حق نداری بیای واسه خودت تنها خونه باش خیلی ترسیدو استرس کشید آماده شدم شوهرم رفت بیرون فک کرد ما الان میریم ولی خب من پیشش موندم گفتم قول بده دیگه پسر خوبی باشی تا ببرمت ولی میدونم که اصلا فایدم نداره باز کار خودشو تکرار میکنه خسته شدم بخدا اعصابم ضعیف شده نه استراحت دارم نه جایی میتونم باخیال راحت برم نه میتونم واسه خودم وقت بزارم.. ولی الان عذاب وجدان گرفتم خیلی خودمو نفرین کردم بخاطر امروز

من بچه اولم 4 سال 7 ماه دومی دوسال ونیم
اوضاع مثل شما
از من به شما نصیحت خودت رو قاطی دعوا و کتک کاریشون نکن اینجوری بهتر باهم راه میان

عزیزم آدم ی وقتا کم میاره ناراحت نباش من که پسرم ۱۲ ساله بازم همین مشکل رو دارم

منو بگو میخاستم بعد از عید اقدام کنم برا دومی😕

سلام من یه بچه دارم و ۴ سال و ۱۰ ماهه ولی همه اینا که گفتی رو باهاش دارم .نه میزاره با شوهرم حرف بزنم نه چیزی.همش عصبی هست و به همه چی نق میزنه .

اگ توان مهد بردن داری بزرگه رو ببر مهد... میدونم اشکال نداره عصبی بودی ولی هربار خواستی تهدیدش کنی یادت بیاد ب استرسی ک کشیده... و منی ک سر اینک استرسی شد دخترم و لکنت گرفت و 8 ماهه دارم میبرمش گفتار درمان.... اونجا همش میگن استرس وارد نکنید ب بچه،،،، ک هر مشکلی تو بچه هست بیشترش مربوط ب استرسه

خواهر منم دوتا دارم ، اولی چهار سال و نه ماهشه دومی چند روز دیگه دوساله میشه ،
شلوغنا ماشاءالله، فعاله فعال هم بدو بدو داریم هم کلی حرف زدن، یعنی هرروز ما تلفات داریم

ولی میدونی مشکل ماها چیه که اعصاب نمیمونه برامون ؟؟
تجربه ی خود منه البته روزی که چند ساعت زود تر بیدار میشم ، غذامو آماده میکنم دستی به کارای خونه میکشم ، چند صفحه کتاب میخونم و کارای جانبی میکنم

چون تا بیدار شدنشون همه کارامو کردم براشون انرژی دارم ، نتیجه میشه حوصله دارم بازی کنم باهاشون

وقتی بازی میکنم هم انرژی تخلیه میشه هم روحیشون شاده اون روز روز منه ، چون هم خوش اخلاق میشن هم آروم

نگو نمیشه دیگه شرایط همودداریم حالا من کاااااملا دست تنها و تو غربتم سومی رم باردارو، چند روز فقط تنظیم کن باهاشون بازی کنی مخصوصا بزرگه ، خودبخود همه چی حل میشه

من ۴ سال و نیم و یکسال و ۸ ماه دارم ،خوابشون خیلی خوبه اما دعوا زیاد دارن ‌‌‌...

منم پسر دومم سه ماهشه انقد پسر بزرگم لجباز و شیطون و اذیت کن هست که واقعا کم میارم عصبی میشم از دستش.

شرایطمون مث همه منم بزرگه چهار سال و ده ماهشه کوچیکه یک ماهه دیروز بحدی اذیتم کرد ک نشستم ی دل سیر خودمو زدم و گریه کردم بشدت پرخاشگر و بهانه گیر شده اصلا حرف گوش نمیکنه واره ای نیست باید بسازیم تا بزرگ شن

منم همین وضعیتم با این تفاوت ک کوچیکه ظهر میخابه عصرا هم میخابه بزرگه رو هم با تلوزیون مشغول میکنم سال بعد بزار پیش حداقل نصف روز راحتی

بنده یه چهار سال و نه ماهه دوقلو شش ماهه و نیم پدرم در اومده

باید صبر کنی تا بزرگ شن اوضاع بهتر شه فکر نکنم هیچ راهکاری باشه .اعصاب خودتو تقویت کن

عزیزم شرایطامون تقریبا عین هم هست یه موقع ها آدم واقعا کم میاره خودت رو سرزنش نکن

آدم این چیزا رو میبینه میشنوه ازآوردن بچه دوم منصرف میشه واقعا سخته من هرکسی رو دیدم اینجوری بوده ی همسایه داشتیم دوتا پشت هم آورده بود بنده خدا ناراحتی قلبی اعصاب گرفته بود تحت نظر دکتر بود

عزیزم منم تو این وضعیتم .روان نمونده برام .ولی چندروزع زودتر بیدار میشم نهار میزارم بعذش با بچه هام .بهترع وضعیتم

منم بجه اولم ۴ سال و نیم.بجه دوم ۴ ماهه
دقیقا اوضاع شما رو دارم و دارم دیوونه میشم
بجه اولم فوق‌العاده بد و پرخاشگر و لجباز شده و منم خواب و یکم استراحت برام شده ارزو