امشب خیلی خیلی دلم گرفته نیمدونم چرا یکسال گذشته از روزی که دختر کوچولوم به دنیا امده خیلی سختی کشیدم تنهایی خیلی وختا از تنهایی جوری هق هق زدم دلم به حال خودم سوخته سن کم تنهایی بچی کوچیکی که هیچی ازش نمیدونی من به تنهایی این جوجومو بزرگ کردم دختری که خیلی نازک نارنجی بود از همه چیز میترسید حتی تو عمرم یک بارم بچی کوچیک ندیده بودم یعینی جوری نبوده که با بچی کوچیکی که تازه بدنیا امده باشم تک فرزند باشی از روزی که دخترم به دنیا امد خیلی سرسخت شدم حتی مامانم میترسید لباساشو عوض کنه یا بلندش کنه من همی اینارو انجام میدادم نمیترسیدم بلندش میکردم یاداوری اون لحظات خیلی برام سخته زخم سزارین و زمستون باشه و بچه ای که بستری باشه فقط گریه میکردم اگه میرفتم ملاقاتش حتی پرستارا هم دلشون به حالم میسوخت اینارو نوشتم که بگم همه چی مگذره چ خوب چ بد دختر کوچولوی من خیلی دوست دارم از هرکسو هر چیز بیشتر تو دلیل نفس کشیدنو ادامه دادن زندگی من هستی همیشه خوشحال باشی الاهی مامانی😘🧸🌻

۳ پاسخ

سلام مامان سوین منم پارسال همین موقع دوتا دختر کوچولو تو بغلم بود دوقلوهای ریزه میزه که الان یکسالشون شده منم تنها بودم خیلی سختی کشیدم الانم سختیش بیشتر شده حس میکنم هیچ وقتی برا خودم ندارم دخترام همه زندگی منن ولی بعضی وقتا میگم کاش کسی بود کمکم میکرد

حال و روز من که از شماها خیلی خراب تره 🥀
اینجا گفتن توناله کنی از تو بدتراشم هست 💔😓
پس منی که بارداری سختی داشتم و مادر پرخطر بودم آخرشم زایمان کردم و صدای نی نی نازمو شنیدم گفتم خدایا شکرت با این همه دردسر به دنیا اومد چه میدونستم خدا میخاد ازم بگیره 💔😔
بچه م یک ماه و نیم بستری شد بیمارستان زجه میزدم روزی هزار بار میمردم و زنده میشدم میگفتم بچم زیر دست پرستارا درد نکشه بچه سه ماهه رو بعد از مدتی درد بردنش اتاق عمل گلوش و سوراخ کنن راه تنفسی براش باز کنن،هیییی خدااای من از زبون دکترا و پرستارا چه حرفایی که شنیدم ،دنبال دارو گشتم تهران و زیرو رو میکردم پیدا نمیشد آرزوی مرگ میکردم برای خودم خیییلی سختیها کشیدم یعنی بگم شیر مادر از دماغم میومد 🥺💔
این درد ها سختن نکه بزرگ کردن بچه
کاش بچه سالم باشه دردسر بده

دقیقا حال روز من
منم خیلی داغونم امشب خیلی دلم گرفته
همه چی و تک و‌تنها میگذرونم و با کلی فکرو خیال و گریه هفففف

سوال های مرتبط

مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱۴ ماهگی
یونس رو که میبرم کلاس
اونجا با مادر ها هم‌صحبت میشم
یکیشون ۴۴ سالشه اما بچه هامون همسنن
یه دختر بزرگ تر هم داره که ۹ سالشه
داشت تعریف میکرد که با یه خانومی دوست بود خیلی صمیمی بودن
اون خانم هم یه دختر توی سن ۱۵یا۱۶ داشت
انگار اون دختر دوستش خیلی روی دختر خودش تاثیر منفی میزاشت
خب به واسطه سنش زیاد در مورد پسر و دوست پسر و تنهایی بیرون رفتن حرف میزده
بعد می‌گفت یه روز دیدم تاثیرات منفی داره زیاد میشه به دوستم زنگ زدم گفتم بیا دیگه با هم رفت و آمد نکنیم دوستیمون سر جاش
اما دخترامون هم سن نیستن و اخلاق هاشون خیلی فرق می‌کنه دلم نمی‌خواد دخترم خیلی چیز ها رو از الان بدونه

خیلی کیف کردم از این طرز فکرش
که اینقدر حواسش به اخلاق بچش بود که داره عوض میشه
و بخاطر دخترش قید روابط دوستانه رو زده بود با اون خانم
از صحبت هایش متوجه شدم یه جورایی مثل عقاب بالا سر بچه هایش هست که کسی تاثیر بد روشون نزاره
یجورایی بخوام بگم تربیت درست داشت اما محدود نمیکردشون

امروز فکرم خیلی درگیر حرف هایش بود
گفتم اینجا هم بزارم
خیلی خوبه که توی هر سنی مراقب رشدشون باشیم
مخصوصا رشد اخلاقی


دسر عربی👇
مامان 👧🏻🧑🏻❤️ مامان 👧🏻🧑🏻❤️ ۱۱ ماهگی
سلام مامانا نزدیکه عیده همه مشغول خرید هستن یا خونه تکونی انشاالله حال دلتون خوب باشه
عید داره نزدیک میشه تولد بچه ها هم همینطور خیلی ذوق دارم اصلا باورم نمیشه که یکسال گذشت و من از پسش بر اومدم 😍
با همه سختی و فراز و نشیب ها یک سال گذشت و خدا رو هر روز شکر میکنم بابت وجود این فرشته ها
خواستم به مامانای دوقلو بگم که کلا بچه داری سخته ولی اوایل خیلی سخت تر از الان بود به نظر خودم خداروشکر رفته رفته بچه ها میوفتن رو غلتک و بهتر میشن یه چند سال دیگه هم انشاالله کامل مستقل میشن😍
ولی دوقلو داشتن اونجاش خوبه که باهم بزرگ میشن و یه جا دو تا بچه داری
من قبلنا همش فکر میکردم فاصله سنی بچه ها چقدر باشه خوبه که خداروشکر خدا طوری برام رقم زد که دیگه فکرشو نکنم😅
من تو این یه سال خیلی بزرگ شدم و تجربه زیادی کسب کردم و شما مامانای گهواره خیلی ممنون ازتون که وقت و بی وقت سوالای منو جواب دادین منو بعضی وقتا دلداری دادین واقعا بعضیا مثل خواهر خودم به من کمک کردین انشاالله خدا اجرتون بده 🌹
مامان تبسم مامان تبسم ۱۳ ماهگی
الان تقویم و نگاه کردم دیدم شد ۱۴۰۳.۹.۲۸ چهارشنبه
تبسم ۱۱ ماهش کامل شد وارد ۱۲ ماهگی شد
نمیدونم چرا گریم گرفت ک دخترم ۱ ماه دیگ ۱ سالش میشه
چجوری اینقدر زود ۱ سالت شد مامانی جونم
چجوری داری اینقدر زود بزرگ میشی انگار همین دیروز بود ک تو بغلم گذاشتنت 🥲🥺
عشق قشنگم میدونی ک خیلی دوست دارم قلبم
ترو خدا بزرگ شدی مث بقیه نباشی باهام کنارم باشی مث کوه پشتم باشی بشی قوت قلبم
میدونی توواین زندگی خیلی نامیدی کشیدم خیلی تنهایی کشیدم ولی ته تهش وقتی فکر میکردم میدیدم تورو دارم باز بغلت میکردم اشکام می‌ریخت و حالم بهتر میشد 🥲🥲🥹🥹💕🍼
هر چی بگم از بودنت کمه دختر مامانی 🥲💕
ریزه میزه مامانی دختر فنچ مامانی جوجه مو طلایی مامانی دختر لب کوچولوی مامان دختر شیطون و در عین حال آروم ترین دختر دنیای مامان 🫶🦥💗
تبسم همینجوری عین اسمتی خنده از لبات نمی‌افته انشالله ک همیشه بخندی به قشنگی الان و مثل الان از ته دل🙂🥲🥹💗
بعد خدا تویی همه چیز برای مامان🫠👼
دوست دارم و سعی مو میکنم بهترین مو صدمو برات بزارم 👼💗🥹🥲🫶
قلب قشنگم منتظر تولدتم تا اون روز قشنگو کنارت جشن بگیرم💗🥹
یهویی اینارو برات نوشتم تا بمونه یه روزی ک نبودم بخونیشون فسقل من 🥲👼💗
مامان مهراب مامان مهراب ۱۲ ماهگی
میخوام از بغل مادر و محبت مادری بگم از چیزی که خودم تجربه نکردم مادرم دوست نداشت همش میگف این اداها چیه خوشم نمیاد مثل دخترای لوس از بچگی این کمبود رو داشتم که دوست داشتم مادرم بغلم کنه و نمی‌کرد چون مادربزرگمم اینطور بود و حتی نمیزاشت باهاش حرف بزنم و خیلی چیزهایی که مادرا به دختراشون یاد میدن مادر من به من یاد نداد همیشه میگفت برو بیرون یاد میگیری ولی من برای پسرم نمیخوام اینجوری باشم همه جوره بغلش میکنم و محبت میکنم بهش تا هروقت ترسید بیاد بغلم هروقت مشکل داشت و خواست آرومش کنم بیاد بغلم بغل مادر بهترین بغله آرومت میکنه که من تجربه نکردم من هر وقت دلم می‌گرفت مثلا مریض تومور بدخیم داشت میدونستم خوب شدنی نیست میگفت دعام کن خوش‌خیم باشه دعا کن خوب بشم یا پسر بچه کوچولویی که ۴تا آلت تناسلی داشت و به اشتباه دکتر ۴تا زده شد و پسر بچه میگفت میدونم که میمیرم یا پسر جوونی که دیابت داشت و پاش سیاه شده بود و قطع کردن و بدنش طاقت نیاورد و فوت کرد و خودم کفن کردمش. و...من میومدم خونه حالم بد بود خیلی بد دلم بغل مامانم رو میخواست که هیچوقت نمیزاشت و من روز به روز داغونتر میشدم.مادری کردن فقط زاییدن نیست فقط شب بیداری و شیر دادن نیست مادری کردن یعنی از خودت گذشتن یعنی هروقت بچت احتیاج به محبت داشت کم نزاری براش که بچه های دیگه رو که میبینه بغض کنه