سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی دوم #پارت دو
من از۳۶هفته این کار هایی که گفتم تو پارت قبلی رو انجام میدادم
ده روز بعد رفتم معاینه گفت دهانه رحم ۲سانت بازه و پیاده روی رو داشته باش که دردات خودشون شروع بشه
من بعد از معاینه پیاده روی رو کم کردم چون هوا سرد بود نتونستم برم زیاد کم‌و بیش پیاده روی میکردم و گل مغربی میگذاشتم و منتظر شروع درد ها ولی خبری نشد چون دو سانت باز بود توقع داشتم زودتر از اینا دردم بگیره
چهارشنبه رفتم یه پیاده روی طولانی
بعد از پیاده روی رفتم حمام آب گرم و شب نزدیکی عمیق که دردام شروع بشه
روز بعد که بیدار شدم پنج شنبه صبح
حس کردم واژنم شدید درد میگیره و ول می‌کنه چند دقیقه یکبار
ولی دل و کمرم درد نمی‌کرد
همینجور تا عصر نامنظم می‌گرفت و ول میکرد
منم با تنفس رد میکردم و عصر رفتم دوتا کمپوت آناناس خوردم که باعث تشدید انقباض ها بشه
و آماده شدم رفتم بیرون چندتا وسیله کم داشتم گرفتم و پیاده هم راه رفته باشم دیگه دردی نداشتم رفتم پیاده روی که درد منظم بشه
موقع برگشتن حس کردم دوباره درد میگیره قابل تحمل و ول می‌کنه ساعت ده شب بود نشستم کنار بخاری کمرم گرم باشه
ساعت یازده به ماما پیام دادم و شرایطم گفتم درد می‌گرفت واژنم و پایین تنه و شکمم سفت میشد هر ده دقیقه یه ربع
گفت تو ۱۵دقیقه سه بار دردت گرفت برو بیمارستان
تایم گرفتم یبار سر پنج دقیقه درد میومد ول میکرد یبار ده دقیقه میشد منظم نبود دقیق
از دوازده شب تا سه ۷دقیقه ای می‌گرفت ول میکرد به شوهرم گفتم کمرم با روغن زیتون ماساژ داد یه ربع
سرما خوردگی داشتم خیلی خوابم میومد گفتم بزار یکساعت بخوابم بعد بریم بیمارستان گفت باشه وسایلم آماده گذاشتم
مامان 🐣𝐛𝓐𝐑∂ί𝓪🐣 مامان 🐣𝐛𝓐𝐑∂ί𝓪🐣 روزهای ابتدایی تولد
مامان یوتاب مامان یوتاب ۲ ماهگی
مامان بشری سادات مامان بشری سادات ۱ ماهگی
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۴ ماهگی
تجربه زایمان۱
اول از همه بگم چکار کردم دردام منظم شد. شنبه لکه بینی قهوه ای و خونی ام شروع شد. روزای بعدش دردای پراکنده و چند ساعته پریودی داشتمگ بعضی روزا هم هیچ دردی نداشتم. ورزش لگنی میکردم ولی. سه شنبه دکتر معاینه کرد و گفت هنوز بسته ای. اگر تا دوشنبه آینده دردت نگرفت با نامه برو بیمارستان. منم تصمیم گرفتم تلاش کنم تا دوشنبه دردام شروع بشه. شب اومدم خونه و یه دمنوش رقیق تخم شوید خوردم، فردا صبح بیدار شدم که شیاف گل مغربی استفاده کنم اما ترشح تخم مرغی خونی زیاد داشتم و نشد. حالم یجوری بود. با سختی زیاد کارای عقب مونده خونه رو انجام دادم، یکم ورزش کردم، حمام رفتم و داخل آبزن نشستم. یهو دیدم ا چه جالب من تقریبا هر یک ساعت یکبار درد دارم. یکم مطالعه کردم و تصمیم گرفتم از نقاط فشاری و تحریک نوک سینه برای نزدیک تر شدن و مرتب شدن دردام استفاده کنم. هر یک ساعت یک دقیقه نقطه هوگو و نقطه روی ساق پا رو تحریک کردم، نیم ساعت بعدش هم یک دقیقه تحریک نوک سینه. هر بار تحریک نیکردم انقباض و دردم میگرفت. تا ساعت ۶ فاصله ها رسید به هر نیم ساعت، ولی خیلی منظم نبود.
ادامه تاپیک بعدی
مامان هامین💙🧿 مامان هامین💙🧿 ۳ ماهگی
خب اومدم از تجربه زایمان طبیعی بگم
من دیروز صبح ساعت ۵ ربع کم صبح رفتم سرویس بهداشتی ترشح زیاد آبکی دیدم با رگه های خونی زیاد توجه نکردم و گفتم حتما ترشحات موکوسی شروع شده و تا چندروز دیگه زایمان میکنم چون من ۳۹ هفته و ۴ روز بودم و هیچ دردی نداشتم هیچی معاینه هم نشده بودم تا حالا
خلاصه رفتم خوابیدم دوباره ولی دستمال هم گذاشتم برای احتیاط دوباره رفتم سرویس بهداشتی دیدم ترشحات قهوه ای همراه با لکه های خونی دارم یه دردای کمی هم داشتم ولی خب توجه نکردم دوباره رفتم خوابیدم که ساعت ۶ دردام شروع شد و هرچی تایم می‌گرفتم دردام منظم نمیشد و هی بیشتر میشد اما منظم نمیشد تا ساعت ۸ونیم تحمل کردم دردارو و دیگه گفتم پاشم برم حموم و بعدش هم یه صبحونه بخورم برم بیمارستان
رفتم حموم قر کمر رفتم زیر آب گرم کمرمو ماساژ دادم و بعدش اومدم بیرون از حموم و همچنان دردام ادامه داشت اما دیگه فاصلشون رو نمیگرفتم ببینم چقدره مامانم روز قبلش اومده بود خونمون برام صبحونه آماده کرد که نتونستم جز یه لقمه چیزی بخورم شوهرمو از خواب بیدار کردم و لباس پوشیدم رفتیم بیمارستان.....