امشب که داشتم پادکست گوش میکردم ی قسمتش خیلی خوب بود راجب خلق و خوی بچه ها که خواستم بنویسم اینجا هم بمونه
در قدم اول باید پدرو مادر خلق و خوی فرزند خودشونو قبول کنن نباید بگم شبیه پدری ،شبیه خاله ات شدی ، این ابلاهانه است چون ناقل خلق و خوی فرزندمان ما(والدین) هستیم ما اونارو بوجود آوردیم پس هر طوری هست باید بپذیریم که بعله فرزند من پرخاشگره، فرزند من خجالتی است....
نپذیرفتن خلق فرزندیعنی ترد کردن خود بچه
آقای ریبرد : همه ی فرزندان شازده و شاهزاده خانوم بدنیا میآیند پدرو مادر او را می‌بوسند و تبدیل به قورباغه میکنند.
رفتارهای فرزندان شما حاصل سیستم خانواده ی شماست و در قدم اول باید خانواده اصلاح بشه ....
فرزندان املاک شما نیستن و شما مالک تونلها نیستین شاید ازبدشانسی آنها باشد که پدرو مادرش شمایین ، پدر مادر هوایی که ازخشم پر هستن و زمینه ای برای حکمرانی ندارند و الان برای بچه هامون حکمرانی می کنند
من که خیلی خوشم اومد تأثیرگذار بود 😊

تصویر
۶ پاسخ

عالی بود عزیزم مرسی که گذاشتی ❤️💋

چقدر عالی اینو واس همسرم فرستادم همیشه از بچم ایراد میگیره🥴😂

عزیزم اسم برنامه یا سایتی که این پادکست ها رو گوش میدی میگی بهم؟

چه حرفای قشنگی واقعاااا👏🏻👍🏻

عکس گرفتم بفرستم برای شوهرم
هرچند ک فایده ای نداره

پادکست چ کتابیه؟

سوال های مرتبط

مامان آریاخان و آرتا مامان آریاخان و آرتا ۱ سالگی
❌سی ویژگیِ کسانی که کتاب نمی‌خوانند


۱- خیلی راحت تحتِ تأثیر تبلیغاتِ و پروپاگاندا قرار می گیرند. (پروپاگاندا گونه‌ای از ارتباط و جوسازی است که در آن، اطلاعاتی هماهنگ و جهت‌دار برای سمت و سو بخشیدن به افکار عمومی از طریق فرافکنی های همه جانبهٔ سیاسی و تبلیغاتی، تولید و پردازش شده در فضاهای فرهنگی و رسانه ای قرار می‌گیرند.)
۲- حرف‌های تکراری می زنند.
۳- دایره واژگان آنها بسیار محدود است.
۴- حتیٰ خود را هم نمی شناسند.
۵- با هیجان و احساس زندگی می کنند.
۶- بخش استدلالی ذهنِ آنها تقریباً تعطیل است.
۷- استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند.
۸- قوای عقلی آنها پرورش نیافته است.
۹- بر آن چه می گویند خیلی کنترل ندارند.
۱۰- گوش کردن به دیگران را نمی آموزند.
۱۱- مستعد پذیرشِ شایعات هستند.
۱۲- اهمیت متفاوت بودن انسان‌ها را کشف نمی‌کنند.
۱۳- مغزِ آنها حالت سولفاته پیدا می کند.
۱۴- غلظت یادگیری آنها به شدت کاهش می یابد.
۱۵- فرصت فکر کردن در زندگی را از دست می دهند.
۱۶- با واژه ی «انتقاد» بیگانه‌اند.
۱۷- زمینه های تداومِ اقتدارگرایی را فراهم می آورند.
۱۸- حرف های نسنجیده زیاد می زنند.
۱۹- منافع خود را به خوبی تشخیص نمی‌دهند.
۲۰- با واژه ی «مشورت» ناآشنا هستند.
۲۱- علیرغم تصورشان، حکومت ها را خوشحال می کنند.
۲۲- باعث می شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد.
۲۳- زود عصبانی می شوند.
۲۴- برخلاف ادعا از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند.
۲۵- برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی کنند.
۲۶- در همه زمینه‌ها اظهار نظر می کنند.
۲۷- راحت بر دیگران القاب می گذارند.
۲۸- تفاوت بین توهم و غیر توهم را نمی‌دانند.
۲۹- تعریف‌شان در خصوصِ زندگی از غرایز انسانی فراتر نمی‌رود.
۳۰- نمی‌دانند جهل چیست.
مامان مهرا مامان مهرا ۱ سالگی
مامانا سلام
امروز با دخترم رفتیم خانه بازی
کلا دوسه بار رفته
امروز بچه هایی رو که میدید به وسیله ای که بازی کرده باهاش دست میزنن
جیغ میزد و میرفت که مثلا بگیره
من درگوشش میگفتم باید نوبتی باشه و از کسی وسیله نگیریم و از این حرفا
یه زنه که پسرش خیلی مظلوم بود و دختر من چیزی ازش میخواست سریع میداد
یهو اومد در نقش مادر خیلی خوب و گفت الان وقت اموزش نیست
تو گوشش نخون
گفتم پس کی وقتشه !
خونه که تنهاست
الان که تو موقعیت باید بگم
بعدش گفت من تو خونه صبح تا شب دارم با بچم حرف میزنم لبم خشک میشه
گفتم والا ما هم همینیم
تو خونه گفتن یه طرف الان که تو شرایط و داره میبینه بطرف
بعدم اول باید بذاریم خودشون باهم کنار بیان شابد بتونن حل کنن و دپست شن
خیلی ناراحت شدم
از اینکه همه شدن متخصص بچه داری و به خودشون اجازه میدن به دیگران راه یاد بدن
دختر منم تجربه های اولشه
خیلی دوست دارم تو این موقعیت ها فرار بگیره و خودش حل کنه مشکلو یا اگر منجر به درگیری چیزی بود خودم ورود کنم
مامان علیرضا مامان علیرضا ۱ سالگی
سلام مامانای گل،اومدم کمی حرف بزنم
وقتی که علیرضا کوچیکتر بود میومدم گهواره از هر ده تا تاپیک هشت تاش این بود که بچه های شما غلت میزنن؟؟مستقل میشینن؟؟وای بچه ی هشت ماهه ی من چهار دست و پا نمیره خیلی نگرانم چون بچه ی دوستم از هفت ماهگی میره،بعد شد راه افتادن،بچه ی دخترخاله م یازده ماهش بود راه افتاد پسر من ۱۴ماهشه فقط با کمک راه میره،الانم شده حرف زدن(حالا این وسط مسط ها همیشه نگرانی راجع به قد و وزن و تعداد دفع هم بوده)
عزیزای من،میدونم نگرانید،میدونم مادرید،میدونم از بس صبح تا شب با بچه تو خونه تنهایید و کلی کار ریخته سرتون و حتی گاهی فرصت دستشویی رفتن پیدا نمیکنید
من همه تون رو درک میکنم چون خودمم شرایطم عین شماست
اما خواهشاً تمومش کنید،به خودتون رحم کنید،اصلا به بچه هاتون رحم کنید
نمی‌خوام قضاوت کنم،یا سرزنش،چون بنظر خودم معنی کلمه ی مادر یعنی نگرانی امااااااااا ما مادرها گاهی با نگرانی های بی جامون که از قضا به بچه ها هم منتقل میشه بلاهای وحشتناکی سر اون طفل معصوم ها درمیاریم
همه ی بچه ها بالاخره غلت میزنن میشینن چهار دست و پا میرن راه میفتن حرف میزنن،اینکه بیاید بپرسید مثلا حدود نرمالش از کی تا کی ایرادی نداره اما اینکه هی روزها رو میشمرید و به خودتون و بچه تون استرس میدید این بد
بله اگه از سن نرمالشون بگذره حق دارید،اما بچه ی ۱۸ماهه چرا حتما باید دو کلمه ای بگه؟؟یا بچه ی هشت ماهه چرا حتما باید بشینه؟؟
مگه مسابقه ست؟؟
یکم به خودتون آسون بگیرید
بچه داری همینطوریش هم پر از چالش هست،اگه هر لحظه ش رو بخواید برا خودتون سخت کنید به خودتون میآید می‌بینید عه؟؟چ زود اما سخت گذشت
احساس کردم اینو باید اینجا بنویسم
منظورم به هیچ شخص خاصی نیست فقط خواستم تلنگری باشه برا همه مون