نکاتِ سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت سوم:
۱۲. اگر توانایی مالی‌ش رو دارید حتماً اتاق VIP یا حداقل خصوصی بگیرید. هزینه‌ی چندانی نداره ولی کلی تو وضعیت شما و بچه تاثیر میذاره. من واقعاً میدیدم خانمایی که تو بخش عمومی بودن اذیت بودن به نسبت من که اتاق جداگانه داشتم. به هرحال اتاق جداگانه هم برای خودتون بهتره هم همراهتون.
۱۳. اگر همراه دارید و قراره تنها نباشید هم حتماً دقت کنید کسی رو ببرید با خودتون که بلدِ کار باشه! آدمی که خودش بچه نداشته یا ترسو هست رو نبرین چون فقط زحمتتون دوبرابر میشه. اتاق بغلیِ من یه خانمی بود که خواهرش همراهش بود و با اینکه اون خانم خودش دو تا بچه داشته ولی کلی میترسید و حتی دستشوییِ بچه رو نمیتونست بشوره و بچه پاهاش سوخته بود. خلاصه که همراه خیلیییی مهمه و کسی رو ببرین که به خودتون و بچه بتونه رسیدگی کنه. پرستارها بجز دارو آوردن و چکاپ‌های کلّی، قرار نیست کار دیگه‌ای براتون بکنن.
۱۴. سزارین هم به اندازه‌ی خودش دردناک و سخت هست و قرار نیست چون زایمانتون طبیعی نیست، پس کلا راحت باشید. اینو هم برای آمادگی ذهنی خودتون میگم و هم بالا بردن توقع اطرافیان. آماده باشید که قراره مقداری درد و سوزش تحمل کنید و مقداری هم طول بکشه سرپا بشید. ولی درکل جوری هست که آدمِ بی‌جونی مثل من هم تونست از پسش بربیاد. صبر و تحمل کنید، عجله نداشته باشید و از اطرافیان هم بدون خجالت کمک بگیرید.

۲ پاسخ

خیلی نکات خوبی بود گلم بابت تجربه و نصحیتت ممنون برای منم دعا کن راحت باشه و سز بشم 😢💗

🩷✨👌🏻

سوال های مرتبط

مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 روزهای ابتدایی تولد
نکاتِ سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت چهارم:
۱۵. حتماااااا از همون اول به بچه شیر بدین. آغوز بشدت برای سلامتی بچه مهمه. از همراهتون یا پرستارا کمک بگیرید تا نگه داشتنِ نوزاد و سینه گذاشتن تو دهنش رو یاد بگیرید. ممکنه نیاز داشته باشید یکی کمک کنه بچه رو بغلتون نگه دارید یا بالش بذارید زیر دستتون. کلا تلاش کنید تا پوزیشن مناسب رو پیدا کنید که هم به بخیه‌هاتون فشار نیاد و هم بچه سینه رو بگیره. قرار هم نیست شیر به اون معنا بیاد. تا دو سه روز در حد یکی دو قطره شیر میبینید که همون آغوزه. اون خیلی خیلی مهمه و حتماً به بچه باید بدین. کلا ایمن‌ش میکنه مخصوصاً تو زردی نگرفتن هم بنظرم موثره. من شخصاً خیلی اذیت شدم و سینه‌هام رو باید فشار میدادم اولش که یه چیزی بیاد و نوک سینه‌هام هم بخاطر اینکه اصولِ شیر دادن رو بلد نبودم کلیییی درد گرفت ولی تحمل کردم و ادامه دادم و الان تو روز ششم هم قشنگ شیر دارم هم دردم تقریبا دیگه از بین رفته. ضمنا حواستون باشه که این اوایل بچه‌ها ممکنه افت قند پیدا کنن. پس چه بیمارستان که بودین چه وقتی اومدین خونه، هر دو ساعت به بچه شیر بدین. حتی اگر خواب بود هم بیدارش کنید (این قضیه بعداً درست میشه. فعلا این اوایل لازمه انجام بشه این حرکت).
۱۶. بخاطر شیردهی قراره کلییی بی‌خوابی بکشید و درد سینه و جای بخیه هم همراهش هست. ولی لطفاً بخاطر بچه و خودتون هم که شده تحمل کنید و شیر بدین.
مامان نیایش و نیلآی مامان نیایش و نیلآی روزهای ابتدایی تولد
تجدبه زایمان دومم قسمت چهارم:
مامانم اومدنزایشگاه بالای سرم بهم خرما و آبمیوه دادن تا یکم جون بگیرم.
بعد غنچه قشنگم رو آووردن تا شیر بدم یکم شیر که دادم حدود ساعت ۳ صبح بود که پرستارهای بخش اومدن منو رو ویلچیر گذاشتن و به بخش منتقل کردن اتاقم هم اتاق خصوصی بود اما من درخواست اتاق خصوصی نداده بودم چون جا نداشتن تو بخش برن اتاق خصوصی .اتاق خوب و دلبازی بود من تا بعد از ظهر اونجا بودم بعد تاین ملاقات اتاقم رو عوض کردن بردن اتاق عمومی اتاق عمومی هاش دوتخته بودن یکم دلگیر تر بودن و تخت هاشونم برقی نبود اگه خواستین بیمارستان پاستور زایمان کنید بنظرم اتاق خصوصی بگیرید اگه حساسید.من تایم کوتاهی تو اتاق عمومی بودم و ساعت ۹ شب هم مرخص شدم.
من که از همه چیز راضی بودم رسیدگی ماما زایشگاه برخورد پرستار ها و رسیدگی شون همش عالی بود. بیمارستانم پاستور بود.
دکترم هم که دومین تجربه زایمان طبیعی رو باهاشون داشتم باز دوباره به کار بلد بودن و حرفه ای و دلسوز بودنشون ایمان آووردم.و از همه مهمتر احساس مسئولیت و تعهدی که نسبت به بیمارشون دارن و زیر میزی هم نمیگیرن برام قابل توجه بود و هست دکترم هم فاطمه عادلخواه بودن.
مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 روزهای ابتدایی تولد
نکاتِ سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت دوم:
۸. من ۹۰ درصد وسیله‌هایی که با خودم بُرده بودم اصن استفاده‌م نشد. چون هم همش درگیر بدنِ خودم و همینطور بچه بودم و هم کلا دو روز بیمارستان بودم خب. از بین همه‌ی وسایلی که بُردم فقط اینا به کارم اومد: پوشک سایز بزرگ، سرجی فیکس، لیوان و فلاسک کوچک، دمپایی، چای کیسه‌ای، شارژر. بقیه وسایل یا به کار نمیان یا تو بیمارستان گیرتون میاد اصن. تازه بیمارستانی که من بودم به هیچ وجه اجازه نمیدادن لباس و یا کیف با خودمون ببریم داخل و من هرچی وسیله داشتم ریختم تو نایلون و بُردم تو. وسیله‌ی بچه هم نذاشتن چیزی ببرم و چیزی هم لازمم نشد. چون خودشون یه لباس و یه کلاه و یه پتو دادن و پوشک برای بچه و برای خودم هم اونجا یه عالمه بود.
۱۰. حتماً مدارک خودتون و همسرتون همراهتون باشه (شناسنامه و کارت ملی) و ازشون حدود سه تا کپی هم همراه داشته باشید چون میگیرن میذارن تو پرونده. کارت بانکی و هدیه‌ی احتمالی/دستمزد برای پزشک‌تون هم فراموش نشه.
۱۱. وسیله‌های فلزی رو کلا با خودتون از خونه برندارین و طلا و جواهر و گیره و کلیپس اینا هرچی دارین بذارین همون خونه بمونه. چون اتاق عمل که نمیذارن ببرین و تو بیمارستان هم ممکنه گم بشه.
مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 روزهای ابتدایی تولد
نکاتِ سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت اول:
۱. حتمااااا پمپ درد بگیرید. هزینه کنید و چندین‌بار هم بسپارید و تکرار کنید که براتون پمپ درد رو بذارن. من با یه خانومی که پمپ درد نداشت تو ریکاوری بودم و وضعیت‌مون قشنگ متفاوت بود. من راحت بودم ولی اون کلی درد کشید.
۲. حتماً شیاف بگیرید از پرستارها و دردتون که شروع شد استفاده کنید. مسکّنِ خوردنی هم که بهتون دادن (به من مفنامیک اسید دادن) حتماً سر ساعت مصرف کنید.
۳. راه رفتن رو جدی بگیرید. نگید دردم میگیره یا جون ندارم. درد رو تحمل کنید و تا جای ممکن راه برید (چه بیمارستان چه وقتی اومدید خونه). میتونید وقتی مسکّن مصرف کردید و اثر کرد پاشید راه برید که دردتون کمتر باشه.
۴. اگر بهتون آنتی‌بیوتیک دادن هم حتماً و به موقع مصرف کنید. نذارید خدای نکرده جای بخیه‌ها بخواد عفونت کنه.
۵. وقتی رفتید خونه پانسمان رو باز کنید و جای بخیه‌ها رو هرروز با شامپو بچه و آب ولرم بشورید و بعدش هم حسابی با حوله و باد سرد سشوار خشک کنید.
۶. از همون بیمارستان مایعات و کمپوت زیاد بخورید. من تو بیمارستان آبمیوه و چایی و کمپوت (انجیر و گلابی) میخوردم و قشنگ شکمم کار کرد. اینجوری هم خودتون کمتر اذیت میشید هم بیمارستان زودتر مرخص‌تون می‌کنه. خونه هم که رفتین به خوردنِ این چیزا ادامه بدین.
۷. من بعد عملم اصلا سردرد و گردن‌درد و حالت تهوع نداشتم ولی درکل حواستون باشه که زیاد صحبت نکنید و سرتون رو هم تکون ندین. وقتی اجازه‌ی خوردن پیدا کردین هم چایی و مایعات زیاد بخورین که اثر بی‌حسی و مواد بیهوشی زودتر از بدنتون بره بیرون.
مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 روزهای ابتدایی تولد
مراحل سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت دوم:
دیگه بخیه میزنن و میبرنتون تو ریکاوری. حدود نیم‌ساعت یا بیشتر هم تو ریکاوری هستین. اونجا ممکنه لرزش داشته باشین که بخاطر مواد بی‌حسیه. میتونید از پرستار بخواید پتو بندازه روتون و حتی از دستگاه گرم‌کن استفاده کنه. بعدش هم میبرنتون تو بخش که بسته به رزروِ خودتون ممکنه عمومی یا خصوصی باشه. اونجا میذارنتون رو تخت و بچه رو هم هرموقع چکاپ‌ش تموم بشه میارن پیشتون. درمورد بخش دردناکِ سزارین یعنی ماساژ رحمی هم بگم که حدود دوبار وقتی هنوز بی‌حس هستید ماساژ میدن (شکم رو در حد ۳ ثانیه فشار میدن) و حدود دو بار هم وقتی بی‌حسی رفته و خب این موقعست که دردناکه خیلی ولی خیلی خیلی سریعه و اصن تا میاید متوجه بشید تموم شده. بی‌حسی هم چندساعتی طول میکشه که کامل رفع بشه و تو این فاصله میان سوند رو هم می‌کشن. وقتی بی‌حسی از بین بره هم دیگه باید با کمک همراهتون یا پرستار بلند بشید و برید توالت که این خیلی دردناکه متاسفانه ولی با شیاف و اینا میتونید درد رو کمتر کنید.
مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۱ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۵)

بیمارستان مجیبیان هم از هرنظر برای من عالی بود. البته اینا تجربیات منه و برای همه یکسان نیست و شرایط برای هرکس متفاوته. من حرف های ضد و نقیض درمورد مجیبیان زیاد شنیده بودم و برای همین خیلی دودل بودم که برم اینجا یا نه ... ولی الان اگه بخوام تجربه خودم رو بگم واقعا عالی بود. هم پرسنل و هم طرز برخوردشون هم رسیدگیشون واقعا خوب بود (البته به شیفت و پرستارهایی که اون روز هستن هم خیلی بستگی داره 😅). مجیبیان قانون های خاص خودش رو داره مثلا اصلا نمیتونی همراه یا پادار داشته باشی (مگر اتاق خصوصی و vip) ولی خوبیش اینه پرسنل همه جوره هواتو دارن. مثلا بچه رو پرسنل بخش نوزادان نگهداری میکنه، پوشکش رو عوض میکنه، تو شیردهی بهت کمک میکنن یا پرستار بخش اگه درد داشته باشی یا مشکل خاصی سریع رسیدگی میکنه ... حتی برای دستشویی رفتن یا شیاف گذاشتن هم پرسنل برات انجام میدن. یه خانومی بود اولین باری که میخواستم راه برم کلی بهم کمک کرد تا دستشویی همراهم اومد، کل بدنم رو شست، شورت پام کرد، برام پد گذاشت و منو برد اتاقم یعنی درجه یک بود. برای هرکاری هم پرسنل مخصوص خودش رو داره هروقت زنگ زدم سریع اومدن و رسیدگی کردن. برای من خیلی خوب بود و واقعا راضی بودم.
مامان جوجه پنبه مامان جوجه پنبه ۳ ماهگی
مامان آدریَن🩵 مامان آدریَن🩵 روزهای ابتدایی تولد
مامانای باردار یه نصیحت داشتم که با این ذهنیت که دنبال زایمان بدون درد باشید نرید سمت زایمان،چه طبیعی چه سزارین هردوش اذیت داره درد داره سختی داره منتها میزانش به بدن هرکسی ربط داره ینی هیچکی قرار نیس مثل اون یکی باشه اگه یکی سزارینش خیلی راحته قرار نیست برا ماهم همینجور باشه یا اگه یکی طبیعی راحت زایمان کنه قرار نیس ماهم اونجوری باشیم قشنگ خودتونو اماده کنید مثل من به امید بی درد بودن نرید سمت سزارین من پشیمون نیستم از انتخابم اما اونی که فک میکردم نبود شما اشتباه منو نکنید قشنگ از قبل ذهنتون رو اماده کنید که قراره یه نی نی خوشگل بدنیا بیارید طبیعیه که قراره اذیت هم داشته باشه ولی فکرم نکنید طبیعی سلاخی میشید سزارین عین بهشته ،هردوش سختیای خودشو داره ،من مثلا نمیخاستم واژنم بخیه بخوره و با درد برم برای زایمان از این لحاظ خب برای من گزینه مناسبی بوده شاید یکی این براش مهم نباشه دلش نخاد مثلا شکمش برش بخوره و چیزای دیگه پس بدونید نسبت به بدنتون زایمانتون مختص خودتونه و با بقیه فرق داره
مامان امیر حسین مامان امیر حسین روزهای ابتدایی تولد