۳روز زایمان کردم اومدم خونه مامانم خدایی خیلی بی مسئولیت هست اگه خودم بگم به لیوان آب دستم میده الان میگم مامان شام چی داریم میگه هیچی دیگه کاچی خوردی خوب منم شیر میدم سزارین کردم ضعیف شدم بهم‌محلم نمیده نه به خودم نه به شوهرم روز بیمارستان با بچم یه غذا نداده بچم اومده تو‌بیمارستان گشته رنگ پریده بیچاره شوهرم هیچی نگفت بهش زنگ زدم میگم مامان خوب چرا یه غذا ندادی له اینا میگه یادم رفت غذا بزارم 😟یعنی داغون شدم اصلا انگار بچه نداره فقط می‌خواد بره بشینه غذا میزاره میره میخوابه غذا میسوزه میگم‌مامان یه جارو بکش خونه خیلی کثیفه کف پای بچم سیاه شده انگار با یورش حرف میزنیم شوهرم جارو زد فقط برام دعا کنید زودتر سر پا شم برم خونم دارم اینجا خفه میشم
راستی مامانا شماها کی رفتین خونه یا توانستید کاراتونو کامل با دوتا بچه کنید

۱۷ پاسخ

شاید نداره بنده خدا تو این گرونی عزیزم یابرو خونه خودت یا همونجا به شوهرت بگو هرچه میخوای برات بخره

بنظرم ادم تحت هيچ شرايطي نبايد در مورد مادرش اينجوري صحبت كنه ، هر كسي يه اخلاق خوب و يه اخلاق بد داره ، فكر كن شما در اينده فرزندانت در موردت اينطور بگن ، بنظرم خيلي تلخه 🥲

ببین نباید توقع داشته باشی
من مامانم خدایی با اینکه شاغله و مغازه‌داره
شب عیدش هم هست حواسش خیلی بهم جمعه
بخاطر شغل شوهرم که میره بیرون شهر
من ۸۰٪ بارداریم توی این ۸ ماه رو خونه مامانم شاهانه زندگی کردم
حتی نمیزارن یه لیوان آب بردارم
میارن خودشون
از اون طرف مادرشوهرم هیچ
تازه غرغر هم میکنه که چرا خونه مامانت رفتی بمون خونه😐

اگه شرایطشو داری برو خونه مادر شوهرت
یا خواهری کسی
شاید مامانت سنی ازش گذشته سختشه

من مادرم فوت شده زن بابا دارم ده روز اومد کلی بهم رسیدورفت

عزیزم مادر منم اینجوریه... از الان موندم چجوری برم پیشش... بچه اولمه تجربه ندارم وگرنه اصلا نمیرم

من کاملا درکت میکنم مادر منم همین بود من خودم با بدبختی از 9 پاشودم دگ

مامان منم اومد خونه مون کمکم دستش درد نکنه ازش گله ندارم اما فقط تو بچه داری کمکم میکرد و هر چند روز یه ناهار درست میکرد ظرفارو هم 😁😆 من از اول که اومدم خونه تا روز دهم یازدهم کلی کار کردم به خدا شبا از کمر درد خوابم نمی‌برد دلم میخواست گریه کنم

برو خونه ی خودت اینجوریم که میگی شوهرت بهتر کمک حالت میشه
بگو برات عصاره گوشت درست کنه
خودت بگو به شوهرت بهت برسه برات چیکار کنه

عزیزم منم بچه دوممه سزارین شدم مرتب شیاف بزار دردی حس نمیکنی پاشو برو خونه خودت شوهرت کمکت میکنه برا چی اصلا موندی خونه مادرت با این تعریف

منم خیلی دلم گرفته امروز مامانم گفت ماه رمضونه نمیتونم که بخام بیام حتی بهت سر بزنم وقتی زایمان کردی چون یه شهر دیگ زندگی میکنم از خونواده خودم دورم بعد از زایمانم مادرشوهرم میاد پیشم چند روز الان همش میخان بگن چرا مامانت نمیاد یا کی میخاد بیاد ای خدااا

نارحت نشو ولی خدایی اینی ک میگی مادر نیس این چ جور مادریه،والا من باشم هی الان پا میشم میرم خونه وقتی شوهرت هست دیگه منتظر کی هستی خودت برا خودت شهامت داشته باش دیگه بچه دومته ،یه لقمه نون سر سفره خونه ی خودت بی منته دعا بکن ب جون شوهرتو زندگی خودتو بکن

مامانم من اومد کلی م کمک داد اما دوبار با شوهرم دعواشون شد الان که من اومدم خونه مامانم اینا شوهرم ب خونش تشنه س همش فحش میده منم موندم وسط اینا

من مادرم صد نوع غذا درست میکنه بزور میده مادرت چند سالشه

خب برو خونه خودت مگه مجبوری واستادی شوهرت بگو کمکت کنه اگه درد داری شیاف بزار زود روپا میشی
کس دیگه نداری بیاد چند روز کنارت باشه برا خودت فقط گوشت تو شیشه کن بخور ک رو پاشی زود

برو خونتون .دیگه از حوصله افتادن طفلک مامانا

عزیزم برو خونه خودت شوهرت هم کمکت میده من بچم رفت دستگاه هشت روز موندم بالا سرش بیمارستان با بخیه وقتی اومدیم خونه هم مامان اینا اومدن خونه پیشم ولی کارامو خودم میکردم

مقالات مرتبط

غذا دادن به کودک از چند ماهگی
از چند ماهگی به نوزاد غذا بدهیم؟ شروع غذا دادن به نوزاد
غذا دادن به کودک در حالت خوابیده
غذا دادن به کودک در حالت خوابیده
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه ؟
غذا دادن به کودک با سرنگ
غذا دادن به کودک با سرنگ

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۳ ماهگی
خانوما شما خونه خودتون راحتترید یا خونه مامان و مادرشوهرتون
من نزدیک یک‌ماهه بچم بدنیا اومده هرکار میکنم شوهرم نمیبرم خونمون میگه نمیتونی از پس کارا بر بیای
حالا خونه مامانم بودم خوب بود خونه مادرشوهرم فقط میگه اینو نخور اونو بخور بچه ۵ دقیقه گریه کنه میگه حتنا آب خوردی فلان خوردی
دارو محلی به خورد خودم و بچه یک ماهه میده
بچم هیچیش نبود گریه هم نمیکرد فقط پاسه شیر خوردن حالا ۲ روزه اومدیم اینجا هم سرما خورده اینقدر همه میان دورش ، هم فقط گریه میکنه
دیگه رد دادم مغزم داره میترکه بخدا خونه خودم اگه هیچی هم نزاره پاشم غذا کنم بهتره تا اینهمه غر و فلان
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان پسر کوچولو 💙 مامان پسر کوچولو 💙 هفته سی‌ونهم بارداری
هم هفته های من شما هم کم‌اوردین..
من که واقعا دو هفته ای میشع به زور کار میکنم. امروز با جون کندن یه دستی به آشپزخونه کشیدم یه برنج ساده درست کردم حموم رفتم لباس شستم. جارو کردن واقعا نتونستم انجام بدم با اینکه وقت زیاد داشتم. سرپا نمیتونم باشم . با اینکه دوتا آبجی دارم نزدیکم .مامانم هس ولی یه بار که میرم خونه مامانم دیگه روم‌نمیشه برم یا بکم برام غذا بده . خواهرام یکیش که اصلا هیچی روش نمیشه حساب کرد. اون یکی هم اوایل که ریسک بود برام غذا میداد بعضی وقتا یا میگفت کاری داری بگو ولی الان یادمم‌نمیکنن .شوهرم میگه نباید تنها باشی یا حداقل غذا درست نکنی .ولی چی‌کار کنم .ادم‌ روش نمیشه به کسی بگه ...ولی خیلیا هستن باردارن خدایی اطرافیان خیلی هواشونو دارن .من از صبح تا الان که شوهرم اومد به نفر زنگ نزد ببینه مرده هستم یا زنده ام ..تا این حد بی تفاوتی هم خوب نیست خدایی🥲🥲🥲

بارداری زایمان فرزند پروری
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان آیه مامان آیه ۲ ماهگی
من استراحتم الان ٤ ماهه خونه مامانمم، دگ خسته شدم دوست دارم برم خونه خودم دگ اين اخريا بعد باز كردن سركلاژم بايد فعاليت كنم،، ولي نه شوهرم ميذاره برم خونه نه مامانم اينا،،، همش ميگن ما بايد نگرانت باشيم، شوهرم ميگه من دلشوره ميگيرم بخوام برم سركار،،،
منم خسته شدم دوست دارم برم خونم دلم برا خونم تنگ شده،،، چيكار كنم؟؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۲ ماهگی
سلام شبتون بخیر
خوب منم بالاخره ساک زایمانموبستم🤭🫠
فقط چقدر حین بستن ساک به فکر ارسلان بودم که شب زایمان رو پیش کی بمونه ....
ایا بگم شوهرم با خودش بیارش بیمارستان برای ترخیص یا نه خونمون باشه با عمه جونش...
میگم اگه خونه باشه و من بیام و همه یهو برن سمت بچه بچم داغون میشه🫠یا اصلا به شوهرم بگم نیازی نیست بگی خواهرات بیان خونمون اون میگه بیان ک چایی دم کنن اسپندی دود کنن ولی من میگم شوهرم بیاد با پسرم دنبالم و با مامانم برگردیم از بیمارستان ک کسی نباشه توجه ها بره سمت نوزادم چقدر سخته واقعا بچه پشت سر هم من هنش دلم برای پسرم کبابه🥲🥲🥲
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نی نی جون💙🧿💙 مامان نی نی جون💙🧿💙 روزهای ابتدایی تولد
خانوما من چهارشنبه رفتم نوار قلب ان اس تی خوب بود خداروشکر اما از دیروز صبح حرکاتش خیلی کمه تا الان که از بعد شام تکون نخورده تا الان فقط ساعت ۲شب یه کوچولو ضعیف تکون خورد الانم بیدار شدم پودرمو خوردم با شیر کشمش انگار نه انگار خیلی میترسم چیکار کنم الان اصلا حرکات نداره خونه مامانم ایتام شوهرم نیس سرکاره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دخترکوچولوم مامان دخترکوچولوم ۳ ماهگی
من خیلی حساس شدم، مادر شوهرم عممه و کلا خوبه، ولی از وقتی زایمان کردم خیلی رو کاراش حساس شدم 🥲 اونم یه جوری شده انگار حواس پرت شده همش استرس میده، می‌ترسه نزدیک دخترم سه از دور ذوق دخترم میکنه، یا نظرات فیلسوفانه میده فقط، حرصم میگیره وقتی میاد پیشم میبینه من دارم بچه شیر میدم یه لیوان آب نمیده دستم میره می‌خوابه 🫠هیچی بلد نیست انگار از بچه داری فقط چپ و راست میگه گوشش رو سوراخ کن قنداقش کن فلان جوشونده رو بده بهش پتو بپیچ دورش😢 میدونه بدم میاد از دخالت اینارو هم با احتیاط میگه منم انگار نشنیدم👀 الانم پیشمه نشسته با گوشیش بازی میکنه مثلا میخواست نیم ساعت مراقب دخترم باشه من بخوابم یکم اصلا خیالم راحت نیست هر دفعه صدا میده خودم بلند میشم میبینم داره با گوشی بازی میکنه 😢 شاید من زیادی حساس شدم نمیدونم چرا اینجوری شدم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نیک🩵 مامان نیک🩵 ۱ ماهگی
مامانا پسفردا دیگه می‌خوام برم خونه خودم خیلی استرس دارم تنهایی نتونم ازپسش بربیام یا بچه اذیت بشه من نتونم مراقبت کنم یا نتونم غذا درست کنم ب کارای خونه برسم الآنم از مامانم جدا شدم دلم میخواد بشینم گریه کنم انگار بدونه مامانم پوچم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان همتا مامان همتا ۱ ماهگی
خانومها من ۴ روزه سزارین کردم‌
همش دلم‌ میخواست زایمانم طبیعی باشه .فکر می‌کنم دیگه بعد سزارین نمیتونم دوباره بچه بیارم احساس ضعیف بودن میکنم .کسی که می‌بینیم میگم سزارین کردم میگه ای وای چه بد .یعنی زایمان طبیعی خیلی خوب و راحته ؟
من بچم سر پا بود فشارمم بالا بود دیگه زود سزارین کردن .همش اعصابم خورده که سر جام درازم هی با خودم میگم اگر طبیعی زایمان میکردم راحت بودم الان خودم به بچم می‌رسیدم خودم کارامو میکردم .خیلی اوضاع خوب نیس .طرفه شوهرم تا الان که خوب بودن دورم بودن بچمو نگه میدارن برام شله و اینا درست میکنن میگن به خودت برس مامانمم پیشمه شوهرمم هوامو داره میشینه باهام حرف میزنه میبرتم بیرون یه دوری میزنیم .اما حالم خوب نیس از یاعت ۳و۴ به بعد که میشه دلم میخواد پاره بشه .
همش با تودم میگم چون سزارینم دیگه آدم قبل نمیشم 🥲🥲😭😭😭
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان دخترم و پسرم مامان دخترم و پسرم ۲ ماهگی
دلم امروز اینقد گرفته لباس های بچم کسی نیست بشوره منم شکمم پاره شده مادر شوهرمم اومده فقط چسبیده به شوهرم یه ثانیه خونه نیست من بچه اولمم معلولع این بچمم فقط گریع می‌کنه دیگه یکی رو پاهام هست یکی شیر میدم الان بلند شدم برم لباسای بچمو بشورم خیلی درد دارم 😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۲ ماهگی
سلام خانما اومدم دردودل کنم من همه فامیلام همشون تو بیمارستان خصوصی زایمان کردن همشونم بهم گفتن تو عرضه نداری بری خصوصی حالا که بچم تو دولتی داغون ب دنیا اومده یکیشون حتی زنگ نزده بهم تبریک بگه جدای اون شوهرم قربونی نخرید حتی ی جعبه شیرینی نخرید برام من ۸ ماه مادر شوهرم زمین گیر بود با وجود بارداری حموم می‌بردم مای بیبی شو عوض میکردم بیمارستان می‌بردم الان خواهر شوهرم حتی ملاقات بیمارستان هم نیومد وقتی اومدم خونه نیم ساعت اومد رفت اونم انگار زوری اومده بود انقدر گریه کردم قلبم درد میکنه حالا مامانم دو روز اومده اینجا چون نزدیکه خونشون صبحا میره هعی زنگ میزنه میگه ببین اسیر شدم تو راها و اینا همش با خودم میگم من تاحالا بد کسیو نخواستم چرا بقیه باهام اینجورین همشون دو رو ان
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان ایهان و نیهان مامان ایهان و نیهان روزهای ابتدایی تولد
مامانا من روزی دوتا شیاف میزارم نمیتونم دیگه بدنم درد میگیره بخیهام میسوزه مقعدم درد میگیره حالم خیلی بد میشه فقط با شیاف آروم میشم میترسم وابسته بشم به این شیاف الان پنج روزه زایمان کردم بدتر شدم والا بهتر نشدم تروخدا یکی بگه کی این دردا کامل از بین میره من بچه ۱ سال و نیمم دارم خونه و زندگیمو ول کردم اومدم شهرستان خونه مادرم شوهرم میره سرکار مرخصیش تموم شد کی برمیگردم به روتین زندگیم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آوینا تپلو💖😍 مامان آوینا تپلو💖😍 ۱ ماهگی
یه لیوان خاکشیر با نصف لیوان گلاب با دوتا قرص مغربی خوردم ورزش کردم اسکوات با فشار زدم ولی انگار نه انگار خدایی این چه وضعشه اگه میخواستیم نزاییم زاییده بودیم الان برعکس شده خسته شدم بخدا😭😭😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان قلب های من💙🫀 مامان قلب های من💙🫀 ۳ ماهگی
اونایی که سزارین هستین خودتون کاراتون انجام میدین؟خودم الان ۲۱روزه زایمان کردم تا۱۰روز خونه مامانم بود بعدش اومدم خونه خودم مادرشوهرم اومد خونمون تا۹روز بعدش بود الان دوروزه رفته خونشون خودم غذا درست میکنم فقط کار سنگین نمیکنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۱ ماهگی
سلام مامانا کمکم کنید فردا میرم تو ۳۸ سر دلم یک کم درد میکنه و بچه فک کنم خودشو سفت کرده و شام خوراک لویبا چیتی با مرغ خوردم الان منو استرس گرفته انقباض دارم یا نه نزدیک زایمانمه یا نه شوهرم میگه خیلی غذا خوروی نه بابا چه ربطی داره همراهی ندارم برم بیمارستان یا نه از استرس خوابم هم نمیگیره منو بچه اولمه هیچی نمیفهمم کدوم درده کدوم طبیعی
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان لیام مامان لیام ۳ ماهگی
خانما بعد زایمان طبیعی چیکار کردین که حالتون زود خوب شد؟من هنوز خونریزی دارم یه وقتا زیاده زیر چشام سیاهه سیاه شده حس میکنم خونی تو بدنم نمونده خیلی حالم بده سردرد شدید و ضعف وسرم انگار گیج میخواد بره ازهمون روز بعد زایمانمم اشتهامو از دست دادم غذا هیچی نمیتونم بخورم بااینکه گشنمه و ضعف دارم البته ابمیوه و میوه و کاچی اینا خوب میخورم ولی غذا اصلا
مشاهده ۴ پاسخ دیگر