اینا بخاطر اینه که توقع زیادی داشتی از هیچکس توقع هیج کاریو نداشته باش اینجوری بهت همه مبتونن صدمه بزنن فقط تو نیستی اکثر خانوما تو دوران بارداریشون به مشکل بر مبخورن به هرحال شرایط فرق میکنه هورمونا بهم میریزه زود به دل میگیری همه چیو من سر بارداری اولم خیلی عذاب کشیدم ولی سر این یکی خوب بود
تو فقط تعریف کردی من اعصابم خورد شد حالا چه برسه شوهرت که پیشته . مردا اگه همسرشونو دوس داشته باشن وقتی گریه میکنه عصبی میشن و بیشتر دعوا درست میکنن .
منم گاهی دلم میگیره گریه میکنم ولی قبل اومدن شوهرم اشکمو پاک میکنم و وقتی میاد کاملا اوکی میشم هرچند متوجه میشه .
مشگلی اینجاست که فکر میکنی اگه گریه کنی مردا دلشون میسوزه و مثل فیلما بغلت میکنن و دیگه اون اشتباهو تکرار نمیکنن ولی مردای ایرانی اکثرا میگن خنگی یا دیوونه شدی باز و مردا از زنای ضعیف خوششون نننننننمیاااادددددد . اینو قشنگ بکن تو ذهنت . مردا از زنای قوی خوششون میاد که حس مادرشونو بده بهشون
این حسی که داری به خاطر انتظاری که از شوهرت داشتی بوده!
تجربه شد برات که دیگه از کسی انتظاری نداشته باشی! چند هفته دیگه که زایمان کنی هم نه از خونواده ی خودت نه از شوهرت انتظار کارو رفتاری نداشته باش که بیشتر صدمه نبینی، چون اولای زایمان آدم حساس تر میشه!
کاملا طبیعیه فکرت و ناراحت شدنت عزیزم.جای اینکه خودتو سرزنش کنی هی به خودت یاداوری کن همه ی اینا طبیعیه و بعد بارداری به مرور زمان بهتر میشه.منم ۴،۵ماه اول هرروزم گریه و ناراحتی بود ولی سعی کردم خودمو اروم تر کنم هنوزم خیلی حالتای افسردگی واسم پیش میاد.فقط آدما راجب این مسائل حرف نمیزنن و هی نشون میدن همه چی گل و بلبله تو بارداری در صورتی که نیست.مشکلات خانوادگی هست،مشکلات جسمی و روحی و کلی دغدغه جدید که هرروز به آدم اضافه میشه
سلام عزیزم خوبی؟متاسفم که این چیزا رو تجربه کردی.واقعا تو بارداری خیلی حساس تر و دل نازک تر میشیم .کاش واقعا مردا اینو درک میکنن.ولی خب به قولا دیگه اتفاق افتادع و نمیشه به عقب برگشت .سعی کن این روزای آخر رو به بهترین نحو بگذرونی مثلا دو تایی برید خرید رستوران طبیعیت یا هر چیز خاصی که دوس داری .و با شوهرت صحبت کن بگو این چند روزا رو بیشتر هوامو داشته باش که یه عمر زندگیمون به همین روزا بستگی داره .خدایی نکرده افسردگی بعد از زایمان نگیری
منم اینجور شدم تو این یکماه همش داستان داشته بارداریم از یک طرف وزن کم بچم این چند روز هم آب دورش وزنش دوبار داپلر دادم دیروز نوار قلبش دوبار بد بود فرستاد سونو امروز از 9 صبح تا 3 بیمارستان برای داپلر و تست آمینو شور
همش گریه میکنم از اونورم گریه میکنم شوهرم عصبانی میشه چرا گریه میکنی ب نظرم شاید اعصاب اونا هم خورد بشه ولی هیچ درکی از حال ما ندارن
خانواده اش هم هر ساعت ی گوه میخورن دکتر نرو میترسونن دکتر فلان بده و ...بیشتر استرس میدن
بخدا از لحاظ روحی داغون داغون شدم با امید ب پسرم زنده ام این هشت ماه برام هشت سال گذشت تا بود ویار شدید ک هنوز هم دارم الآنم هر روز استرس ی موضوع
درکت میکنم عزیزم...تنها تو نیسی تو بارداری همه حساس میشن و دوس دارن همه بهشون اهمیت بدن ..ولی خب برا بقیه ماهمونیم خودمون فقط میفهمیم ک چی داره میگذره تو احساساتمون..توهم خیلی ب اینا فکر نکن..توحالت عادی باش و با نینی ک توشکمته حرف بزن چون فقط اون درک میکنه
نمیدونم چی بگم ولی همش از هورموناس که زن بهم میریزه
مردا نمیتونن چیزی باشن که خانما دوس دارن درواقع
این روزا هم میگذره و با زایمان همه چی انشاالله بهتر میشه و خودتم آروم تر میشی
همش از فشار بارداریه به روزای قشنگتون بیشتر فکر کن
منم تو بارداری اولم خیلی،گریه میکردم الکی الکی شوهرم دیگه عاصی شده بود از دستم ،حتی یه شب اینقدر گریه کردم چرا اون راحت خوابیده ولی من الان اذیتم خخخخ بیخیال شو از فرصت باقیمونده استفاده کن و لذت ببر
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.