عذاب وجدان والدین در تربیت فرزندان

این موضوع برایتان آشناست؟ اینکه در مقام والد بعضی مواقع فکر کنید که کارتان را درست انجام نمی‌دهید؟ احساس گناه و عذاب وجدان داشته باشید که سرکار می‌روید و فرزندتان را تنها می‌گذارید؟ به والدین دیگر نگاه کنید و فکر کنید چقدر والدین بهتری‌اند و آرزو کنید مثل آن‌ها و جای آن‌ها بودید؟

👌خب بگذارید این‌طور بگویم، شما تنها نیستید
💢 عذاب وجدانی که برای پدر و مادر  به وجود میاد باعث میشه که حالشون گرفته بشه و ناامید بشه، میگن خراب کردیم دیگه نمیشه کاریش کرد؛🥺
این افسوس‌ها و اگر‌‌ها و ای‌کاش‌ها وقتی هی سراغ پدر و مادرها میاد باعث میشه اون حالشون، حال خوبی نباشه... و این باعث میشه که رو رفتارشون با بچه هم تاثیر بذاره!
ما میگیم که هرجایی که متوجه شدی مسیر، مسیر اشتباهی بوده❌  این نقطه شروعِ برای تغییره 🔄 و من مسئولیت این رو می‌پذیرم و میرم سراغ اینکه چیکار باید بکنم:

1️⃣ اتفاقاتی که افتاده رو جبران کنم.
2️⃣ اون اتفاقات و اشتباهات رو دیگه تکرار نکنم.
پس من اگر متوجه شدم که رفتارهای اشتباهی رو داشتم،
1️⃣ می‌پذیرم 
2️⃣ قبول میکنم که من کامل نیستم✅️

تصویر
۳ پاسخ

میشه بیاین خصوصی

🌸💕💕💕🌸

عالی👌

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۴ ماهگی
ادامه تاپیک قبل(فرزند پروری)
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم نه اینکه بعدش قراره جایزه بگیره یا نگیره و وقتی کودک کار اشتباهی میکنه رفتارگرایی میگن کودک را تنبیه کنید یا محرومش کنید مثلا نزارید تلویزیون ببینه و در رویکرد انسان گرایی میگن اگر کودک کار اشتباهی کرد باهاش گفتگو کنید از طریق بازی و قصه اون رفتار صحیح رو بهش یاد بدیم و اگر لازمه لازمه اون قراردادهایی که تو خونه مشخص کردیم رو بهش یادآوری کنیم و کمکش کنیم اون هارو اجرا کنه
پس این طور نیست که کودکی در انسان گرایی میخوایم پرورش بدیم که مثلا بعضیا میگن بی تربیت میشه قانون نمیپذیره نه اصلا این طور نیست در انسان گرایی ساز و کار مختص خودش رو داره.
در رفتارگرایی ما میگیم تحت شرایطی خاص من تورو دوست دارم و می‌پذیرمت اگر این کارهارو بکنی بهت افتخار میکنم اگر نمرت این بشه یا اون رفتار زشت رو نکنی من تحت این شرایط دوستت دارمو این نیست مطلق خودت رو دوست داشته باشم و این عشق بدون قید و شرط رو فقط والدین میتونن به بچه هاشون بدن .و ما وقتی کودک رو تشویق و تنبیه نمی‌کنیم و دوست داشتن رو منوط به موقعیت خاصی نمی‌کنیم تحت هر شرایطی میپذیریمش و کودک متوجه میشه مادر و پدر تحت هر شرایطی دوستش دارن
و در مورد اینکه چرا بچه ها را تشویق و تنبیه نکنیم ما یک انگیزه درونی داریم یک بیرونی
مثلا من دارم درس میخونم که مامانم بره برام اون چیز رو بخره در واقع ذهن من تمرکز میکنه به اون جایزه بیرونی نه بر اون دلیل من بر اون رفتار
مثلا یک کودک ممکنه دوست داشته باشه انشا نوشتن رو،دوست داشته باشه ورزش کردن یا نقاشی کردن رو
دلیلی نداره من بهش بگم حالا که ورزش میکنی من این رو بهت میدم
مامان مهراب مامان مهراب ۱۴ ماهگی
چون اون داره لذت میبره از اون کار اگر ما بتونیم از کودکی این انگیزه درونی رو تقویت کنیم یعنی برای اینکه کاری رو انجام بده دنبال چیزی در بیرون نباشه خودش اون کار رو دوست داشته باشه و براش جذاب باشه
اما اگر انگیزه بیرونی باشه تمرکز از روی فعالیت برداشته میشه و بعد از مدتی کودک احساس میکنه اگر اون چیز بیرونی رو نبینه یا نگیره دیگه دوستش نداره و دیگر نمیخواد به اون فعالیت ادامه بده
آسیبی که پیش میاد تلاش به مرور کمرنگ میشه و این کمرنگ تر شدن تلاش باعث میشه که اون موفقیتی که کودک دوست داره بهش برسه نتونه برای بدست آواردنش تلاش کنه
پس انگیزه درونی بیشتر باعث موفقیت و ادامه کار میشه
اگر دوست دارید فرزندتون خودش رو دوست داشته باشه و خودش رو موجودی ارزشمند بدونه و عزت نفسش به خوبی شکل بگیره ،و اگر دوست دارید فرزندتون کارها را انجام بده حتما باید فرزند پروری بدون تشویق و تنبیه رو انتخاب کنیم.
اگر بخوایم در مورد آسیب تنبیه بگیم:کودک می‌ترسه بخاطر تنبیهی که شما میکنید یا محرومش کنید از چیزی که دوست داره
و روزی برسه که شما بالا سرش نباشید نتونید تنبیهش بکنید اون موقع حتما اون کار رو انجام میده.
مثلا دوستش رو میزنه شما میگید از تلویزیون بخاطر این محرومی. پس دیگه نمیزنه چون نمیخواد از تلویزیون محروم بشه ولی نمیفهمه چرا نباید اینکار رو انجام بده و دوستش رو نباید بزنه و باید به دوستش محبت کنه
چرا رابطه‌ای که توش نوازش و محبت هست جذابتره اینارو نمیدونه
حالا وقتی شما نباشید دوستش رو میزنه چون این اخلاق درونی نشده در واقع این بخاطر آسیبی هست که بخاطر محروم شدن میبینن و اخلاق براشون درونی نمیشه و صرفا بخاطر ترس انجام نمیدن و ترس که برداشته میشه اون کار رو انجام میدن
مامان مهراب مامان مهراب ۱۴ ماهگی
خب چند تا راهکار میگیم ولی قبلش تو دو یا سه سالگي بچه رو یا بفرستیم مهد یا اینکه بگیم بچه ای بیاد خونتون یا شما برید خونشون که کمتر وابسته ی شما باشه تو بازی کردن.
حالا برای اینکه بچه ها تنها بازی کنن:
پارچه های مختلف دکمه ها و چسب و قیچی و حالا کنار این ها وسایل بازیافت مثل انواع بطری ها و ظرف های پلاستیکی و...
چجوری بچه ها را آماده کنیم تنها بازی کنن؟
مثلا بچه ای که تا حالا تنها بازی نکرده بگیم برو یک ساعت بشین و خودت برای خودت بازی کن یا بسه دیگه چقدر به من میچسبی
این باعث بدتر شدن میشه و نتیجه عکس داره و بیشتر وابسته شما میشه
مثلا کتاب میارید جلو خودتون که دارید کتاب میخونید ولی حواستون به بچتونه بگید من کتاب خودم رو میخونم توام با کتاب خودت بازی کن و همچنین بازی باشه که بتونه تنهایی انجام و نیاز به ما نداشته باشه یا مثلا دارید غذا درست میکنید یه وسیله بازی یه ظرفی چیزی بزارید جلوش اول خودتون یکم باهاش بازی کنید مثلا صدا درست کنید انواع ظرف ها و انواع صداها درست بشه و وقتی خوشش اومد دوست داره ازتون بگیره و اون انجام بده
از یک دقیقه شروع کنید بگید این یک دقیقه من غذا درست میکنم یا مطالعه میکنم و تو بازی کن پ کم کم این زمان رو بیشتر کنیم و بچه ها یاد می‌گیرند این زمان رو مادر یا پدر برای خودش میخواد وقت بزاره و اون هم یاد میگیره خودش رو سرگرم کنه.
اگر خیلی برای بچه بازی بخرید و فرصت ساخت و ساز و کاردستی و...رو برای بچه فراهم نکنید ممکنه سخت‌تر تنهایی بازی کنند
مامان مهراب مامان مهراب ۱۴ ماهگی
ادامه تاپیک قبل (فرزند پروری )
و اون عشق بدون قید و شرط رو از مادر و پدرش نمیگیره اما کودکی که این رفتارها را پدر و مادر ندارن باهاش
و باهاش گفتگو میکنندو از روش های صحیح تری استفاده می‌کنند که اون کودک رفتار خوب رو یاد بگیره این کودک عشق بدون قید و شرط رو تجربه می‌کند
یعنی عشقی که بده بسطونی نداره این رو از مادر و پدرش یاد میگیره
ما انسان ها یکجا میتونیم عشق بدون قید و شرط رو بگیریم و اون در رابطه با پدر و مادره و اینجوری بچه خودش رو دوست خواهد داشت و عزت نفسش شکل میگیره
و در آینده با انسانی روبه رو می‌شویم که خودش برای خودش ارزشمنده و از خودش مراقبت میکنه و با خودش رفتار صحیحی داره و با دیگران هم همین رفتار رو داره و این با خودشیفتگی فرق داره
چطور رفتار خوب رو به کودک یاد بدیم؟
در رویکرد رفتار گرایی گفته میشه که تا کودک کار خوبی میکنه سریع بهش جایزه بدیم تا دیگر پیوسته اون رفتار رو انجام بده مثلا اگر مهد رفت بهش جایزه بدید که دوباره تکرار کنه و مهد بره
در رویکرد انسان گرایی میگه نه ما از جایزه استفاده نمی‌کنیم از گفتگو و توصیف و ترغیبش استفاده می‌کنیم
مثلا بهش میگیم که تو چقدر توانمند شدی میتونی تنهایی بری توی کلاس،دلتنگ میشی ولی دلتنگی رو میپذیری مامان ظهر میاد دنبالت
تازه داشتی با بچه ها بازی میکردی خیلی بهت خوش گذشت
یعنی روی برخورد رفتار تمرکز داریم
مامان 🎀𝒟𝑒𝓁𝓋𝒾𝓃 مامان 🎀𝒟𝑒𝓁𝓋𝒾𝓃 ۱ سالگی
#ازشیر_گرفتن

اگر شاغل هستید و کودکتان عادت کرده است که در زمان و مکان خاصی شیر بخورد، باید حواستان به زمان باشد

در ساعت‌های شیردهی سعی کنید خود را مشغول نشان دهید در عوض کمی آب میوه یا یک لیوان شیر را برای نوشیدن در اختیار کودک بگذارید. بهتر است برای این کار نوشیدنی مورد علاقه او را انتخاب کنید تا با رغبت آن را بنوشد. اگر بیشتر اوقات در جای خاصی از خانه به او شیر می‌دادید، سعی کنید دکوراسیون خانه را تغییر دهید. با این کار چیزهایی که او را یاد شیر خوردن می‌اندازد از خاطرش می‌رود

#ازشیر_گرفتن

سعی نکنید خود را بیمار و سینه‌تان را زخمی نشان دهید

با این کار کودک ناراحت می‌شود و ممکن است از وضعیت پیش‌آمده بترسد و وحشت کند. در این حالت نه تنها مشکلی حل نمی‌شود بلکه موضوع جدیدی به مشکلات خود اضافه کرده‌اید. بچه‌ها در دورانی که از شیر مادر تغذیه می‌کنند، وابستگی‌های عاطفی شدیدی پیدا می‌کنند و این رفتار شما به آن‌ها صدمه می‌زند
مامان ☁️نخودفرنگی☁️ مامان ☁️نخودفرنگی☁️ ۱ سالگی
به مناسبت روز مادر می‌خوام با یک اضطراب مادرانه آشناتون کنم. بهش میگن فوموی مادرانه (Maternal FOMO). این احساس که مادران ممکنه از تجربیات و لحظات مهم فرزندانشون جا بمونند، چالش‌های زیادی رو برای اونها به وجود میاره! فومو مادرانه به معنای ترس از دست دادن لحظات خاص درزندگی فرزندان اونهاست. این احساس بیشتر از مقایسه در شبکه‌های اجتماعی ایجاد میشه. مثلا عکس‌هایی از جشن تولدهای بزرگ و مراسم‌های خاص بقیه خانواده‌ها رو می‌بینند و احساس ‌می‌کنند که اگر چنین مراسمی برای فرزندانشون برگزار نکنن، از بقیه عقب‌ترن و چیز بزرگی از دست دادن یا مثلابچه‌ها رو در چند کلاس فوق برنامه ثبت نام می‌کنن از موسیقی گرفته تا ورزش و هنر و... در همه کلاسها هم حضور دارند و خب وقتی برای خودشون باقی نمی‌مونه! همه‌ی این‌ها می‌تونند منجر به اضطراب و استرس بشن. فومو مادرانه می‌تونه باعث احساس گناه هم بشه! چون مادرها حس میکنن از اونجایی که نمی‌تونن همه کاری برای بچه‌ها بکنن، دارن به فرزندانشون آسیب می‌زنن. این احساس گناه می‌تونه تأثیر منفی و جدی بر سلامت مادرها داشته باشه. خلاصه اینکه مادرها در این حالت از «روزمره‌ی خودشون» لذت نمیبرن. راه حل چیه؟راه کلی اینه که اول خودشون قبول کنن که قرار نیست کامل کامل باشن‌‌ و فرزندشون هم قرار نیست همه چیزی رو بلد باشه یا داشته باشه. بعد هم اینکه شبکه اجتماعی رو مبنای زندگی قرار ندن و سعی کنن از فضایی که دارن در لحظه لذت ببرند. اگر هم نیاز بود به تراپیست مراجعه کنند.
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱۶ ماهگی
مامان 🎀𝒟𝑒𝓁𝓋𝒾𝓃 مامان 🎀𝒟𝑒𝓁𝓋𝒾𝓃 ۱ سالگی