به مناسبت روز مادر می‌خوام با یک اضطراب مادرانه آشناتون کنم. بهش میگن فوموی مادرانه (Maternal FOMO). این احساس که مادران ممکنه از تجربیات و لحظات مهم فرزندانشون جا بمونند، چالش‌های زیادی رو برای اونها به وجود میاره! فومو مادرانه به معنای ترس از دست دادن لحظات خاص درزندگی فرزندان اونهاست. این احساس بیشتر از مقایسه در شبکه‌های اجتماعی ایجاد میشه. مثلا عکس‌هایی از جشن تولدهای بزرگ و مراسم‌های خاص بقیه خانواده‌ها رو می‌بینند و احساس ‌می‌کنند که اگر چنین مراسمی برای فرزندانشون برگزار نکنن، از بقیه عقب‌ترن و چیز بزرگی از دست دادن یا مثلابچه‌ها رو در چند کلاس فوق برنامه ثبت نام می‌کنن از موسیقی گرفته تا ورزش و هنر و... در همه کلاسها هم حضور دارند و خب وقتی برای خودشون باقی نمی‌مونه! همه‌ی این‌ها می‌تونند منجر به اضطراب و استرس بشن. فومو مادرانه می‌تونه باعث احساس گناه هم بشه! چون مادرها حس میکنن از اونجایی که نمی‌تونن همه کاری برای بچه‌ها بکنن، دارن به فرزندانشون آسیب می‌زنن. این احساس گناه می‌تونه تأثیر منفی و جدی بر سلامت مادرها داشته باشه. خلاصه اینکه مادرها در این حالت از «روزمره‌ی خودشون» لذت نمیبرن. راه حل چیه؟راه کلی اینه که اول خودشون قبول کنن که قرار نیست کامل کامل باشن‌‌ و فرزندشون هم قرار نیست همه چیزی رو بلد باشه یا داشته باشه. بعد هم اینکه شبکه اجتماعی رو مبنای زندگی قرار ندن و سعی کنن از فضایی که دارن در لحظه لذت ببرند. اگر هم نیاز بود به تراپیست مراجعه کنند.

۱۲ پاسخ

جالب بود!
دقیقا من علیرغم میل باطنیم
اصلااااا نشد و نتونستم عکس ماهگرد مرتب برای علی بگیرم متاسفانه... فقط 1 ماهگی و 8 ماهگی!!!
و همیشه حس میکنم خیلی حیف شد و چی رو از دست دادم... البته همسرم کاملا مخالف نظرمنه و میگه اینارو رسانه تو مغز آدما کرده و بیخیال و...

بعد میگن چرا مادرها زود شکسته میشن، چرا مادرها دچار مشکلات اعصاب میشن، چرا مادرها زود از کوره در میرن، خدااااایی سنگ هم زیر بار این همه فشار اعصاب و روان له میشه چه برسه روحیه لطیف مادرانه.

الحمدالله یه درد و مریضی هست که من ندارم، بغیر از این هرچیو بگی دارم🤣

اخ چ ب موقع بود واقعا... منم همین الان درگیرشم مثلا چون لباس قرمزداشت دیگ لباس جدید برایلداش نگرفتم و هی خودخوری ک یدونه بچه س چرا نخریدی چرا کم گذاشتی و...

مثلا من اون دفتر که نوشته هر کدوم از کاراش رو چه تاریخی انجام داده نرسیدم پر کنم و همه‌ش عذاب وجدان دارم

دقیقا.تاثیراتی که از سوشال مدیا میگیریم.لاکچری بازی .من یه مدت واسه اینکه کف اتاق بچم پارکت نیست و اکسسوری رنگ نود نتونستم تهیه کنم غصه میخوردم و حس گناه داشتم😑 الانم به نوعی سر چیزای بیخود دیگه این حسو دارم

اصن مادر نبود
چیزی ب اسم عذاب وجدان و خود خوری وجود نداشت
طفلی ما مامانا😬😬

خیلی به جا بود مرسی❤️

وای من چقد دچار این احساسم.همش میگم کم دارم میزارم براشون😔

یکی از عوامل پارگی من در اینروزها🫠🫠🫠

منم هم این حس دارم هم ندارم
برای هیچ کدوم از بچه هام ماهگرد نگرفتم توی پروفایل بقیه میبینم دلم میخواد و افسوس میخورم ولی بعدش از یادم میره میزنم به در بیخیالی😂👩‍🦽

ممنون از شما 💖

سوال های مرتبط

مامان 🧸𝒟𝑒𝓁𝓋𝒾𝓃 مامان 🧸𝒟𝑒𝓁𝓋𝒾𝓃 ۱۵ ماهگی
✅ صفر تا صد جدا کردن جای خواب کودک

🟥 آموزش خواب مستقل به کودک یکی از گام‌های مهم در رشد و تربیت اوست. این فرایند ممکنه چالش‌برانگیز باشه، ولی با صبر و رعایت نکات کلیدی، می‌تونی به کودکت کمک کنی تا با آرامش و امنیت در اتاق خودش بخوابه.

⁉️چه زمانی باید شروع کنیم؟
بهترین زمان برای شروع آموزش خواب مستقل، معمولاً از ۱۲ ماهگی به بعده. البته، بعضی کارشناس‌ها هم می‌گن که می‌شه زودتر شروع کرد. یادت باشه که این فرایند رو در هر سنی می‌تونی با کمی تغییرات اجرا کنی و هر مادری بهتر می‌تونه زمان مناسب برای کودکش رو تعیین کنه.

1️⃣محیط اتاق خواب رو آماده کن
قبل از شروع آموزش، اتاق خواب کودک رو به شکلی آماده کن که براش آرامش‌بخش و جذاب باشه. مثلاً می‌تونی نکته‌های زیر رو رعایت کنی.

👍تخت‌خواب راحت و مناسب: مطمئن شو که تخت کودک اندازه‌اش مناسبه و امنیت کافی داره.
👍استفاده از نور ملایم: چراغ خواب ملایم در اتاق کودک از ترس‌های شبانه جلوگیری می‌کنه.
👍دکوراسیون دلپذیر: دکوراسیون اتاق رو به شکلی بچین که کودک احساس امنیت و آرامش کنه. می‌تونی از عروسک‌های محبوبش یا یه پتوی نرم استفاده کنی.

2️⃣روتین خواب ایجاد کن
روتین خواب ثابت به کودک کمک می‌کنه تا بدونه که وقت #خواب نزدیکه. این روتین می‌تونه شامل حمام کردن، مسواک زدن، خوندن داستان، گوش دادن به موسیقی آرامش‌بخش یا لالایی باشه. در اپلیکیشن گهواره هم کلی لالایی جذاب می‌تونی پیدا کنی. ثابت بودن این روتین هر شب، به کودک احساس اطمینان و امنیت می‌ده. راستی، فعالیت‌های روزانه کودک باید انرژی او رو تخلیه کنه تا شب به‌راحتی به خواب بره.
مامان کایلین مامان کایلین ۱۴ ماهگی
سلام بچه‌ها یه روشی پیدا کردم برای غذا خوردن بچه‌ای که تو صندلی غذا نمیمونه سر سفره فقط میاد تو غذای شما و غذای خودشو نمیخوره و هرچی هم میخواین بهش غذا بدید دهنشو قفل میکنه
از این به بعد صداش میکنیم هدی دبلیو😅
به این شکل که یه بشقاب با قاشق چنگال خودتون( حتما بزرگ باشه که فکر نکنه اونا که شما دارید یه چیز دیگه‌س ) برمیدارید اندکی غذای خودتون رو توش میریزید میذارید جلوی بچه
سپس کاسه ای از غذا رو برداشته و همونطور که بچه در تلاشه تا بتونه با قاشق چنگال بزرگ‌ترا غذا بذاره تو دهنش شما تند و تند با دست غذا رو به دهان وی میگذارید بعضی وقتا هم اون وسط یه تیکه غذا به قاشق و چنگالش وصل کنید و در همه حال حواستون به چنگال باشه
هم مستقل غذا خوردن رو یاد میگیره هم غذا خورده فقط یه مقدار لباس و دور و بر رو به فنا میده که فدای سرش
اینا برای غذاهایی هست که نمیتونه تو دست بگیره و بخوره اگه تونست دست بگیره که چه بهتر نیاز به قسمت اول نیست
حالا نیاید بگید من از اول همینکارو میکردما امتیاز ابداعش برای منه و همینه که هست😂
مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱ سالگی
سلام . به وقت یک سال و یک ماه و بیست هفت روزگی ، بچه عزیز دل من ، راه رفتن به طور کاملا مستقل و به میزان زیاد رو آغاز کرد 😍🥹 🥰 حسم اون موقع این بود که از لحاظ عاطفی به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم ، نمی تونستم جلوی ریزش اشک هامو بگیرم ، خیلی خوشحال بودم و مدام ذکر خدا رو میگفتم و شکر گزاری میکردم . انگار قلبم از بدنم بیرون اومده بود و داشت جلوی چشمم راه می‌رفت 💓❤️😍 البته پسرم از یکی دو ماه پیش به صورتی که کمک می‌گرفت راه می‌رفت اما اینکه مستقل باشه و خودش بلند بشه ، همین سه روز پیش اتفاق افتاد خدا رو شکر 🤲⭐📿 مادر بودن خیلی شیرین و لذت بخش خدا نصیب همه آرزومندان کنه ، اما واقعا سختی های زیادی هم داره که خدا قوت مون بده ، برای مثال همین چند دقیقه پیش بچه ام با گریه خیلی شدید از خواب پرید چون در پروسه ادامه دندان در آوردن هست و واقعا سخت چون خیلی کم اشتها و بهانه گیر شده ، سختی مادر بودن به کم خوابی هست ، به این هست که آدم وقت برای خودش و رسیدگی به کارهاش خیلی کم داره ، به ریخت و پاش بودن خونه هم هست ، به اینم هست که آدم میبینه بچه اذیت میشه و درد می‌کشه به خاطر مثلا دندون در آوردن ، سال ها قبل فکر میکردم خب دندون شیری چه ارزشی داره ، تازه حالا درک میکنم که خیلی خیلی مهمه ، چون بچه ها واقعا به خاطرش اذیت میشن و بهش نیاز دارند . دیگه توکل به خدا ، خدا آخر و عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه .