موقع زایمان بچه دومتون بچه اولتون کجا گذاشتین وچ حسی داشتین
گریه میکردن اون موقع
من از الان بفکر دخترمه خیلی بهم وابستش😭

پیش مامانم

منم ابجیم گزاشت خونه مادرشوهرش چون باباشم رفت اونجا دیگ کمتر اذیت میشد ب هوای اینک باباش پیششه بچش ۳سالشه

دختر من یه سالشه وقتی برای سرکلاژ یه شب موندم بیمارستان فرداش رفتم اصلا بهم نگاه نمیکرد انقد ک خونه مامانم اینا خوش گذشته بود😂

منم دوقلو هامو پیش خانوادم میزارم انشالله

پیش شوهرت بزار دیگ ی روزه همش

من پیش،مادرشوهرم گذاشتم شبم همسرم رفت پیشش

من الان درد دارم تازه خوابید ظهر بیدار بشه کنارش نیستم احتمالا سپردمش به خالش که بهش وابسته س خداروشکر عاقله براش توضیح دادم میرم داداشی رو‌ بیارم گفت من پیش کی بمونم گفت خاله و بابایی قبول کرد فقط فکر فردا شبم که بیمارستان نگه میداره 🥲

من پیش مادرم گذاشتم از بیمارستان هم مرخص شدنی رفتیم کادو گرفتیم واسش که اذیت نکنه

وایی منم غصه برداشته چون خیلی بهم وابسته هست شبا باید پاهاش وسط پاهام باشه سرشم رو دستم تا بخوابه هیچ جوره نمیخوابه چندبار سعی کردم جاشو جدا کنم ولی گریه میکنه مادرم ندارم بزارم پیشش اگه خونه مادر شوهرم بزارم اونم یه دختر ۵ ساله داره با پسرم نمیسازه میزنه پسرمو و عمه هاشم اصلا به فکرش نیستن خیلی نگرانم 😔😔😔😔

جاری من بچشو گذاشت پیش مادرشوهرم، وای انقد شیطون بود دهن هممونو سرویس کرد

من میزارم پیش مامانم

من پیش بابام گذاشتم به هیچ کس اندازه پدر مادرم اطمینان ندارم تنها کسایی که می‌دونم ازخودم حساس ترند حتی بهتر ازخودم به بچم میرسن. الآنم انشالله برای زایمان سومی دوتا دخترامو میزارم پیش خواهرم با پدرم

سعی کن کوچلوت به یکی عادت بده
ماه آخر
من زن داداشم پیش مادرم گذاشت به شدت بچه به مادرم وابسته اس

اخ نگو خیلی سخته من الان فکرشو میکنم دارم دیونه میشم ،،،من خب بچم خونه خودمه مامانم پیشش میمونه اونقدری هم وابسته نیس که نباشم لج اینا بکنه ولی من وابستس هستم 😫

منم به فکر پسرم هستم خیلی وابسته هستش ۵ سالشه
مجبورم برآرم خونه مادرشوهرم و بگم عمه اش بیاد تا سرگرم دختر عمه اش بشه