وقتی قرار شد از سرجام بلند شم و راه برم، دفعه اول تا دم در رفتم. دفعه دوم تا وسط راهرو و دیگه از دفعه بعد آروم آروم خودم راه میرفتم. ولی هنوز برای جابه‌جایی از تخت نیاز به کمک داشتم. جدا کردن سوند هم در حد یه سوزش بود همین. کلا یک روز بستری موندم و بعد مرخص شدم. بچم سینمو نمیگرفت و شیر خشک بهش دادن. ولی خودم کلا با شیردوش میدوشیدم تا سر سینم دربیاد و شیرم هم خشک نشه. کرم ضد شقاق هم میزدم که عاااالی بود.‌ کلا ۵ روز تو خونه طول کشید تا کامل سرپا شدم و کارامو خودم انجام دادم. الان هم خداروشکر بچم شیر خودمو میخوره و فقط وقتی ضروری باشه که نتونم، بهش شیرخشک میدم.
خلاصه که منی که با سزارین مخالف بودم، الان طرفدار پر و پا قرص سزارینم و واااااقعا اگر پولشو دارید و میتونید برید رااااحت سزارین کنید. نه دردی نه ترسی نه خطری. زودتر هم سرپا میشید. دروغه که زایمان طبیعی بعدش راحتی. یکی از فامیلای نزدیک با من زایمان طبیعی کرد ولی من بعد زایمان خیلی راحت تر از اون بودم. مهمترین تفاوتش اینه که بخیه من تو شکممه و بخیه اون تو واژنش و قطعا درک میکنید که چقدر سخته...
اینم برای شیرازیا بنویسم که من تو بیمارستان پارس با خانم دکتر فاطمه احمدپور عمل کردم. بخیه هام جذبیه. کلا دو نفر خانم زایمان کرده بودیم و خلوت و تمیز بود با رسیدگی عالی. آموزش ماماها عالی. داروها کامل. بروشور و کتابهای آموزشی. اخلاق پرسنل فوق العاده. هزینه ام هم به طور کامل همه چیز باهم شد ۶۰ میلیون.

۶ پاسخ

مبارکت باشه عزیزم بسلامتی 😍
برای همین میگن نوع زایمان بستگی به بدن هر کس داره مثلا معاینه اصلاااا برا من درد نداره حتی حسش هم نمیکنم معابنت تحریکی هم همینطور امینو شور هم خیلی کم برام درد داشت کلا زایمانمم خوب بود

عزیزم دکتر احمدپور راحت قبول کرد که سزارین بشین؟؟
و اینکه خودش چقدر هزینه گرفت؟؟؟

نه خطری😐😐😐😐😐حتما دربارش کم تحقیق کردی چون سزارین جزو عمل هایه پرریسکه

منم چقدر دلم میخواست برم بیمارستان پارس ولی دکترم گفت شکم اول اونجا قبول نمیکنن

منم دلم میخواد سزارین کنم ولی نمیشه چون هیچ کسی رو ندارم بهم برسه یا به بچم برسه مجبورم سرپا باشم تا بهش رسیدگی کنم

منم سز اختیاری انجام میدم به امید خدا عزیزم، مرسی که تجربه تون رو گذاشتید

سوال های مرتبط

مامان سید احسان مامان سید احسان ۵ ماهگی
تجربه سزارین (پارت۲)
صبح مایعات رو شروع کردم با نسکافه. چقد چسبید بعد اون همه ناشتایی😬
بعد هم که گفتن پاشو راه برو. خیلی درد داشت خیلییییی. تا حدود سه روز بعد هم ادامه داشت هر دفعه که پامیشدم. البته هم اتاقی من میخواست راه بره اندازه من درد نداشت بخاطر همین میگم شاید برای هر کسی متفاوت باشه ولی برای من خیلی بد بود. درد بخیه ها هم تا دو هفته خوب شد. الانم یکم گاهی سوزش داره ولی دیگه خوبه.
من بعد از عمل سرمو تکون ندادم و حرف نزدم و بالش هم نذاشتم اصلا سردرد نگرفتم. هر چقدر هم بیشتر راه بری زودتر خوب میشی. یه نفر هم تا ده روز باید کنارتون باشه وگرنه خیلی سخته. بعد ده روز هم بخیه هامو کشیدم که هیچ دردی نداشت و خیلی راحت بود.
در کل بخوام بگم از سزارین راضی بودم و با وجود اینکه بعدش درد داری و سخته بازم خوشحالم ک سزارین شدم چون بالخره زایمانه درد داره دیگه. حس میکنم طبیعی ممکن بود برام سخت تر باشه با توجه به شناختی که از خودم دارم.
امیدوارم مفید بوده باشه اگه سوالی هست خوشحال میشم کمک کنم
مامان ronisa مامان ronisa ۴ ماهگی
سلام مامانا من هم اومدم از تجربه ی زایمانم بگم من بعد عید رفتم مطب که دکتر برام سونوگرافی نوشت برای وزن تو سونو زده بود که آب دور جنین کم شد رفتم پیش دکتر گفت هر روز باید بری nstبدی تا بتونیم بورو تا سی و هشت هفته نگه داریم چون سی هفت هفته بودم بهم گفت اگر nstخوب نباشه باید فورا زایمان کنی من چون میخواستم طبیعی زایمان کنم معاینه هم کرد و گفت دو و نیم سانت بازی من اون روز رفتم nstدادم که خوب بود برای فرداش هم دوباره صبح رفتم دو بار گرفت که خوب نبود گفت برو آبمیوه بخور و راه برو دوباره بگیریم دوباره گرفتن که باز هم خوب نبود و به دکترم زنگ زدن که دکتر گفت اورژانسی ببرید اتاق عمل من سریع خودمو میرسونم از اون لحظه ی تماس تا اتاق عمل کلا ده دقیقه نکشید و بیهوشم کردن و رونیسا خانوم دنیا اومد من خیلی استرس داشتم و وقتی اتاق عمل و دیدم بیشتر شد واقعا خوشحالم که بیخوشم کردن و چیزی نفهمیدم چون واقعا اگر متوجه اتفاقات دورم میشدم استرسم خیلی بیشتر میشد واقعا از سزارین هم رازی بودم و خدا رو شکر میکنم که هم خودم سالمم هم بچه و هم اینکه زایمانم سزارین شد چون درد معاینه کردن طبیعی از درد بخیه بیشتر بود و کلا درد زیادی نکشیدم برای زایمان فقط برای ماساژ رحمی درد داشتم حالا نمی‌دونم به خاطر رسیدگی عالی بیمارستان و ورسنلش بود یا کلا این بود ولی عمم بیمارستان دیگه ای زایمان کرد خیلی درد داشت پس حتما تو انتخاب بیمارستان دقت کنید
مامان فندوق مامان فندوق ۵ ماهگی
سلام من یک ماه زایمان کردم ۷ روز اول شیر نداشتم با اصرار اطرافیان بهش شیر خشک با شیشه دادم. بعدش که شیرم زیاد شد میدوشیدم بهش میدادم و این که سینمم نوک نداشت دیگه کلا دخترم سینمو نمیگیره الانم از بست که نخورده هر چی قرص شیر افزا میخورم دیگه اصر نداره کلا حجم شیرم کم شده انگار ااره خشک میشه میخواستم ببینم راه حل داره مشکلم حل بشه

سلام من یک ماه زایمان کردم ۷ روز اول شیر نداشتم با اصرار اطرافیان بهش شیر خشک با شیشه دادم. بعدش که شیرم زیاد شد میدوشیدم بهش میدادم و این که سینمم نوک نداشت دیگه کلا دخترم سینمو نمیگیره الانم از بست که نخورده هر چی قرص شیر افزا میخورم دیگه اصر نداره کلا حجم شیرم کم شده انگار ااره خشک میشه میخواستم ببینم راه حل داره مشکلم حل بشه

سلام من یک ماه زایمان کردم ۷ روز اول شیر نداشتم با اصرار اطرافیان بهش شیر خشک با شیشه دادم. بعدش که شیرم زیاد شد میدوشیدم بهش میدادم و این که سینمم نوک نداشت دیگه کلا دخترم سینمو نمیگیره الانم از بست که نخورده هر چی قرص شیر افزا میخورم دیگه اصر نداره کلا حجم شیرم کم شده انگار ااره خشک میشه میخواستم ببینم راه حل داره مشکلم حل بشه
مامان 🩷معجزه🩷 مامان 🩷معجزه🩷 ۱ ماهگی
#زایمان_طبیعی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۴
خلاصه رفتیم که بریم رو تخت زایمان و من که دراز کشیدم دکتر بخش هم اومد و بهم گفتن که هر وقت حس زور داشتم زور بدم و تنفس هم انجام بدم
و من بعد از سه تا زور محکم دیگه داشتم میمردم که برش پرینه انجام دادن برام و بعد برش هم یدونه زور محکم دادم و دخترم بدنیا اومد و گذاشتنش رو شکمم همینکه بچه در اومد کل دردای من رفت و دیگه هیچ دردی نداشتم بعد از اونم جفت رو در آوردن که اونم اصلا درد نداشت بعد از بریدن بندناف دخترمو گذاشتن رو سینه ام همون لحظه شروع کرد شیر خوردن بعد اونم بردن لباساشو بپوشون و بخیه منم شروع شد کل پروسه بخیه هم نیم ساعت اینا کشید زیاد هم درد نداشت یه سوزش ریزی داشت کل زایمان من چهارساعت طول کشید ساعت ده صبح آمپول تزریق شد ساعت یک و نیم رفتم رو تخت زایمان و ساعت دو ظهر دخترم بدنیا اومد و زندگی من سرشار از عشق شد اون لحظه که آدم بچه اشو میبینه کل درداش یادش میره
اگه بخوام از زایمان طبیعی بگم من خیلی راضی ام که رفتم طبیعی و همون روز یه ساعت بعد زایمان من سرپا بودم و چون موقعیت زندگیم یجوری شد مجبور شدم خودم پاشم کارامو انجام بدم برام خیلی خوب شد اینم از تجربه من🥲❤️
مامان آقا فرهان🧸⚽️ مامان آقا فرهان🧸⚽️ روزهای ابتدایی تولد
پارت سوم

بعد منو بردن ریکاوری و فشار و ضربان قلبمو چک کردن به ۵دقیقه نکشید منو همراه بچه بردن بخش
تا ۳ساعت من حرف نزدم خیلی کم که واقعا کمک کرد تو نداشتن سردرد کمک کرد تا ۱۲ ساعت بدون حرکت دراز کشیدم و باکمک مادرم و مادرشوهرم به بچه شیر دادم تا ساعت ۱۲ شب که یواش بلند شم و اول یه لیوان چایی و بعد ۲تا نسکافه تو یه لیوان آب ریختم و حل کردم خوردم بعد اون صبر کردم و یکم آب کپود گلابی خوردم تو تایم دراز کشیدنم ۳بار شیاف کردم و البته باید بگم پمپ دردم نداشتم بعد خوردن غذا اومدن سوند رو کشیدن و بلند شم برای اولین راه رفتن یکم سخت بود ولی یکم راه بری بهتر میشی ساعت ۴صبح من دیگه شکمم خوب شد و پسرمم همین که پرستار اومد گفت از الان میتونی غذا بخوری راحت و بودم تا ساعت ۶صبح که یه درد بدی اومد تو قسمت معدم که مردم شیاف کردم و پرستاراومد گفت شاید بخاطر فشاره یا جا به جا شدن رودهاته که گفتن تا ۶عصر باشم اگه ادامه داشت باید بمونم ولی خداروشکر دیگه دردی نداشتم و مرخص شدم

ولی در نهایت باید بگم الان که ۵روزه که بچم بدنیا اومده با خودم کنار نیومدم
زایمان سزارین از نظر من برای ۹۰درصد اونایی که خودشون انتخاب کردن بهترینه یه دسته هم مثل من بودن و راضی بودن یه دسته هم نه طبیعی راضی بودن
اما من فکر میکنم چون خودمو براش آماده نکرده بودم و از نظر جسمی و ذهنی باهاش کنار نیومدم هنوز زخم بخیم حال جسمیم و اون انتظاری که بعد زایمان از خودم داشتم با الانم یکی نیست چون یکم پذیرشش برام سخته ولی در کل گذشت و خوشحالم که بچم کنارمه امیدوارم تمام خانومای باردار زایمان عالی و راحتی داشته باشن🙏🏻🌹
مامان سوفی و دیا مامان سوفی و دیا ۱ ماهگی
خب بریم سراغ تجربه زایمان سزارین در بیمارستان نیکان غرب با خانم دکتر ملیحه پورزمانی
من تو ۳۹ هفته تمام وقت سزارین داشتم و صبح زود رفتیم بیمارستان، قبلش نیاز نیست برید برای تشکیل پرونده
مدارک و سونوها و آزمایشات و دوتا کپی از صفحه اول و دوم شناسنامه پدر و مادر و همون اول هم ۱۵ میلیون دریافت کردن
بیمه مون تکمیلی بود و چون سزارین دوم بودم و دکترم هم نامه داده بود که با تکمیلی ما کار میکنه از بیمه مون استفاده شد
کل هزینه زایمان حدود ۶۰ تومن شد بعلاوه ۴۵۰۰ هزینه فیلمبرداری اتاق عمل
من اتاق خصوصی هم میخواستم که گفتن بعد عملت به بخش زایمان بگو ولی بعد عمل رفتیم داخل بخش و بردنم تو اتاق دو تخته و گفتن خصوصی نداریم فعلا پره ولی از شانس خوب من اون یکی خانومه چندساعت بعد مرخص شد و من کلا تو اتاق خصوصی بودم😅
خب برگردیم سر زایمان
بعد از تشکیل پرونده ساعت حدودای ۸ونیم من رفتم بلوک زایمان و اونجا قرار بود عملم ساعت ۹ باشه.. اومدن سوند و آنژیوکت وصل کردن و گفتم لطفا سوند رو بعد بی حسی وصل کنین اما گفتن دکترت خواسته اینجا وصل کنیم سوند رو چون تو اتاق عمل آقا زیاده. دیگه پذیرفتم و حس بدش رو تحمل کردم، یه حس سوزش داشت که تا وقتی بی حسی رو بزنن همینجور باهام بود. ولی آنژیوکت رو خیلی عالی زدن و درد نداشت و جای خوبی هم زد کنار انگشت شصتم
بقیه پست بعد
مامان رایان مامان رایان ۱ ماهگی