سلام دخترا خدا قوت
یه سوال
اگر مهمون بیاد براتون و بچش دست به وسایل بچه بابت بازی بزنه نه ولی چیزی که دم دست نبوده و قائم بوده برداره و با ارزش باسخ از جهاتی و بهش هدیه بده چیکار میکنید عکس العملتون چیه؟
دیشب پسرم عطر والتیسنی اصلش رو که اصلا قد و دستش نمیرسه و مهمون از ته کمدش بخاطر جعبش برداشته وو خلاصه پسرم به زور بهش داد و خلاصه مونده تو رودربایستی و دادیم و زود گرفت
اون تموم شد ولی با بچم چه صحبتی کنم بابت کار اشتباهش خیلی حرص خوردم از دستش

۲ پاسخ

خب باید به مهمون بگی پسرم تو رودرواسی وسیلشو داده بعد میشینه براش گریه میکنه. خب اون بچست خودِ مهمون باید بفهمه نباید وسیله رو با خودش ببره. به پسرتم بگو فقط به قصدِ بازی میتونی وسایلتو به بقیه بدی نه اینکه برا خودشون بردارن

من بچروخفه میکنم😂😂😂

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
بیماری دست و پا و دهان در کودک
بیماری دست پا دهان در کودکان-درمان، علائم و واگیردار بودن...
چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان مهرسام و دلسا مامان مهرسام و دلسا ۴ سالگی
مامان ها پسرم یه سره دستش به بدنشه هرچی میگم بهش دست نزن زشته و.... گوش نمیده چکار کنم 😫
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آوا جون مامان آوا جون ۴ سالگی
شما وقتی مهمون میادخونتون که بچه کوچیک دارن وسایل بچه روجمع میکنید فقط یه مقداری میزارین یا همین طوری همش جلو دست بچه هاست؟؟!
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان بهار مامان بهار ۴ سالگی
سلام مامانا توروخدا کمک کنید من دخترم لجباز هر چی هم بهش بگم بدتر لج میکنه بعد دخترم مریض از یکسالگی به خاطر کلیه هاش دارو مصرف میکنه بابت مریضیش خیلی اعصابم ضعیف شده به همین خاطر سریع جوش میارم دخترم رو کتک میزنم ولی بعدش عذاب وجدان میگیرم به خدا خودم دلم میخواد این کار نکنم ولی اون موقع ذهنم به هیچی نمیرسه تو رو خدا کمکم کنید
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ماکان 🧿💜 مامان ماکان 🧿💜 ۴ سالگی
ماماما من پسرمو هرروز میبرم مارک سر کوچه متاسفانه هربار یه چیزی پیش میاد براش و کلا زده شده میگه دیگه نمیخوام برم و از همه آدما بدم میاد خیلی هم ارتباط گیریش خوب بوده تاحالا ولی میترسم از الان از ادما زده شده باشه
مثلا یه آقایی میمون عروسک دستش بود که برای بچش بود پسرم بهش گفته واقعیه؟گفته اره نزدیکش بشی گازت میگیره
پسرم خیلی تحت تاثیرقرار گرفته بود با اینکه من به اون اقا گفتم برای چی گفتی به دروغ گفت من نگفتم
مثلا یهو یه بچه تو سرسره شکمشو گاز میگیره یا دیروز یه نفر محکم کوبید تو سقفه سینه پسرم و خیلی چیزای دیگه
دیروز خیلی گریه کرد گفت دیگه اصلا نمیخوام برم پارک بنظرتون الان ضربه روحی بهش وارد شد؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
واقعا حرف زدن به هوش ربطی داره ؟ دختر همسایمون که میاد پیش پسرم بازی میکنه چند ماه از پسرم کوچیک تره یعنی از ما آدم بزرگا قشنگ تر حرف میزنه ولی مثلا خونه سازی رو هزار بار بهش اسمشو گفتم باز اسمش یادش نمیمونه پسرم با اینکه دست و پا شکسته حرف میزنه اسم یه چیز رو یه بار بهش میگم قشنگ یادش میمونه ، یه وقتفک نکنید دنبال ایراد از بچه مردمم ها ...نه ...فقط دارم خودمو دلداری میدم که پسرم همه چیزش راه میوفته ، نمیدونید چقدر دلشکسته و غمگینم این روزا ، انگار دنیا برام تموم شده ، میگم یه سال بچه مو دیز تر میفرستم مدرسه ولی وقتی به این فکر میکنم هم سناش تو فامیل و اطراف رو ببینم مدرسه میرن این نره روانی میشم کاش یکم خدا به دلم نگاه کنه همه چی خیلی زود رو به راه بشه ، بخاطر بچه ام ، حیف این بچه ست بخدا مادر غمگینی مثل من داشته باشه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان شاهان و ارشان مامان شاهان و ارشان ۴ سالگی
سلام مامانا خدا قوت
من یه مشکلی با پسرم پیدا کردم 4سالش تموم شده
یه خانومی هست کمکی هفته ای یبار میاد خونمون کارای خونه رو انجام میده بچه ها حس ششم قوی دارن خودمم میفهمم چون خودش بچه داره شاهان دوستش نداره ظاهری الکی باهاش حرف میزنه راه به راهم بهش میگه بی ادب دیروز گفتم اینطوری میگی من ناراحت میشم و جالبه شاهان عاشق اینه که یکی بیاد خونمون ولی تا این میاد حرفایی میزنه که تا حالا تو چندسال عمرش از دهنش نشنیدم فحشش میده 😭 عصبی میشم دعواش میکنم موندم چیکارش کنم عصبی شدم خیلی راهکار میگید اگر چیزی میدونید
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان شاهان و ارشان مامان شاهان و ارشان ۴ سالگی
سلام دخترا شب جمعتون بخیر
من هفته 28 بارداری هستم از پری شب بچم خیلی کم تکون میخوره گاهی نگرانم شیرینی خوردم آب سرد خوردم یه تکون ریز فقط جنینی که انگار 24 ساعت داشت فوتبال بازی می‌کرد کم شده تکونش از دست ینفر پری روز خیلی عصبی شدم و کار کردم میشه از اون باشه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آدرین مامان آدرین ۴ سالگی
مامانای گل کمک ازتون می‌خوام ببینم بچه‌های شما هم اینجورین پسر من خیلی حرف می‌زنه خیلی سوال میپرسه و خیلی بازی گوشی می‌کنه خیلی فضولی می‌کنه کلافم می‌کنه مثلاً یه کاری بهش میگم نکنه از قصد می‌کنه اذیت می‌کنه من حتی دکترم بردمش یک سال پیش اینا بود گفتش که بیش فعال حتی نیستش نمی‌دونم چیکار کنم از دستش کلافه‌ام شدم وعصبی شرایطم که فعلاً نمیشه مهد کودک نوشتش از یه طرف چند روزم مسافرت بودیم یه خونه خیلی بزرگ و حیاط دار بود حالا الان توی آپارتمان اومدیم خب می‌دونم یه علت بدقلق بودنش الان اینه،از لحاظ خورد و خوراکم خودم رعایت می‌کنم ولی خب پدربزرگ مادربزرگا یاحتی باباش کار خودشونو می‌کنن گوشی نمیدم بهش ولی باباش گوشی خیلی میده من واقعا نمی‌دونم چیکار کنم خیلی منو اذیت و عصبی می‌کنه لجبازیای علکس داره خصوصاً منو یه جاهایی عاجز میشم دو روز واقعاً از دستش کلافه بودم به نظرتون من چیکار کنم به جز اینکه بیرون ببرمش هرروز وبازی و اینا کنم باهاش دیگه نمی‌دونم چیکار کنم و اینکه مکمل بهش میدم موثره یا نه الان ماه سومش بود مکمل خودشو گیر نیاوردم مجبور شدم براش سانستول ایمونو بگیرم ولی حس می‌کنم سانستول بهش نمی‌سازه و خیلی شیطونش کرده و نمیتونه بشینه از امروز بهش ندادم شما یه راه حل دارین به من بگین من چیکار کنم؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پسرک باهوش 🫀 مامان پسرک باهوش 🫀 ۴ سالگی
پسرم. از این ویروس اسهال گرفت. ۶ روز دل درد. شدید داشت. با اسهال. دیگه تا مردن رفت. خوب شد. دوباره بردم خونه مادر شوهرم الان باز دو روزه. آب خالی. دسشویی میکنه. دیگه خسته شدم. دهن به هیچی نمیزنه اشتها نداره اصلا. از هیچی خوشش نمیاد حلقه سیاه افتاده زیر چشماش. دیشب اینقدر. جیغ زد اعصابم خراب شد دوتا از شونه اش زدم تو دست راستش. الان بیدارشده میگه دستم دستم. همش گریه گریه. ..شوهرم میگه برم. یه شربت تقویتی براش بگیرم کمی جون بگیره. بچم داره میمیره. الان نمیدونم چه شربتی براش بگیریم. کسی میدونه. یا بخاطر اسهال بچه شو دکتر برده شربت تقویتی بهش بده جون بکیره اگه میدونید. خدا خیرتون بده. اسمشو بهم بگید تا براش بگیرم خیلی از بین رفته پسرم 😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سوگند و فندق‌ مامان سوگند و فندق‌ ۴ سالگی
اینم تموم شد خدا رو شکر
دخترکم چهارساله شد❤️🫰🏼
باقی عکس ها رو پایین میذارم بابت ایده
مشاهده ۲۵ پاسخ دیگر
مامان شایان مامان شایان ۴ سالگی
شب همگی بخیر
تبریک جانانه ب خودم و همشهری های خودم بابت قهرمانی عشقمون تیرختور ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

دوستان یه مطلبی رو بگم
اینکه من هرشب پست میذارم در مورد فرزندپروری ، کاربرگ ها یا کارایی ک با پسرم میکنیم کاملا مربوط ب صفحه خودمه و اختیارش دست منه
بارها گفتم دوستانی ک از این بابت ناراحت هستن خیلی راحت میتونن بنده رو از لیست دوستان حذف بکنن
اینکه من با پسرم کار میکنم ب چه دلیلی، آیا مشکلی هست
آیا مساله ای وجود داره بازم نیازی ب توضیح نمیبینم
من کارایی ک با پسرم انجام میدم ، میذارم صفحه ام تا مادری ایده بگیره و با بچه اش انجام بده فقط از روی دوستی این کارو انجام میدم
چه بسا اگه اینجا پست نذارم، شاید کمی شلخته تر طراحی کنم
شاید تنوع رو بیارم پایین ، شاید عکس گرفتن پست گذاشتن وقت کمتری ازم بگیره
ولی خب نه ادعایی دارم نه طلبی
پس با احترام ب تمامی عزیزان، اگه کسی از پست های من اذیت میشه
ضمن عرض معذرت، لغو دوستی بزنید
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان رهام مامان رهام ۴ سالگی
خانما تو رو خدا کمکم کنید خواهر زاده دیروز با پسرم با هم بودن دیشب متوجه شدیم خواهر زاده بیماری دست پا دهان گرفته
میترسم پسر منم مبتلا بشه چکار کنم چی بهش بدم بخوره نگیره؟!
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان گل انار مامان گل انار ۴ سالگی
چی کنم غذا نمیخوره؟ دیوونه شدم از دستش. با زبون روزه چقدر دعواش کردم از سر صبح پا شده یه تیکه کیک با دو قورت چای خورده ناهار گذاشتم جلوش رفتم یک ساعت و نیم دو سه قاشق خودم به زور دادم فقط همونو خورد. آنقدر کم میخوره همیشه یبوسته دارو باید بدم. موندم با بچه ای که چیزی نمیخوره چطور رفتار کنم. صبح تا شب هم کارتون ببینه یه لحظه عوض کنم داد و بیداد می‌کنه مجبور میشم خاموش کنم کنترل قایم کنم. نمی‌دونم چجوری بهش غذا بدم خسته شدم الآنم کلی گریه کرد رفت بخوابه گفت نمی‌خورم غذا
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ایهان مامان ایهان ۴ سالگی
سلام‌بعد از یکسال اومدم که بگم پسرم که اصلا حرف نمیزد به لطف خدا به حرف افتاده و الان کامل حرف میزنه
خدایا شکرت
امیدوارم خدا هیچ مادریو با بچش امتحان نکنه خدایا شکرت 🥹😍
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
امروز اولین روز مهد پسرم بود ، بدون من که نموند من تمام سه ساعت رو کنارش بودم ، بعد خجالت میکشید اصلا حرف نمیزد یا اگر حرف میزد خیلی آروم پیش من حرف میزد که مربیشون اصلا صدای اینو تو این همه بچه نمیشنید ، بعد بچه ها چون این از همه کوچیک تر بود و خجالت میکشید و حرف نمیزد یکیشون که خیلی بی ادب بود هی میگفت من از این خوشم نمیاد پیش من نشینه بقیه هم به تبع اون همین حرف رو زدن ، وای داشتم سکته میکردم همونجا گریه ام ولی خودمو جمع کردم ، نسبت به پارسال که یه بار بردمش اصلا نمیموند میرفت فقط بازی ایندفه مینشست و توجه اش بیشتر بود اما مثلا مربی میگفت رنگ کن رنگ نمیکرد ، از یه طرف از این خوشحالم که اینقد این سه ساعت همکاری کرد و نشست از طرفی از اون حرفای بچه ها به شدت دلم شکسته و آخرشم مربیش گفت پسرت حرف نمیزنه ؟ گفتم حرف میزنه ولی اینجا خجالت میکشه ، اونجا بچه ها رو نگاه میکرد ولی با هیچ کدوم سعی نکرد دوست بچه ولی اومدم خونه با بچه های همسایمون کلی بازی کرد ، خدایا خودت کمکم کن پسرم رو راه بندازم خیلی سخته از طرفی از نطر روحی خودت داغون باشی و کلی دلشوره که یعنی همه چی درست میشه ؟ از طرفی باید محکم پشت بچه ات باشی ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر