۹ پاسخ

هر که هر جا رفت هر کاری کنه فکر می‌کنه هر که اومد خونش همون کارو انجام میده بنظرم با اینجور آدما نباید رفت و آمد کرد

بعضیا اینجورن چون شاید خودشون برن تو اتاق بقیه فضولی کنن به نظرم اصلا ب روی خودت نیار ،چیز مهمی نیست

می‌خواسته ببینه تو اتاق چیکار می‌کنی

من جای تو باشم دیگه پامو خونش نمیزارم

من اینقدر که دل صافی دارم هر وقت مسافرت میرفتم کلیدم رو میدادم به همسایمون که ارتباط داشتیم.همیشه خونم بود همه چیه منو میدونست کجاس حتی طلاهام هر وی میخاست خودم ادرس میدادم برو فلان جا بردار بعد از سالها لا به لای حرفاش فهمیدم که به هیچی اعتماد نداره حتی خواهرش که بخاد وارد خونش بشه و من هیچ وقت سمت وسایلش نمیرفتم در کل اون هر روز روزی ۱۰مرتبه میومد خونه من شاید به اسرار خودش من ۱بار در ماه میرفتم خونش و اصلا از جام تکون نمیخوردم .یه روز یه مسله براش پیش اومد گفتم میخای کلید یدک خونه ات رو بده برات نگه دارم که با یه ری اکشن بهم نشون داد که نمیده منم خیلی نازاحت شدم که من چطوری ام اون چطوری و خیلی رک و مودبانه بهش گفتم که فکر میکنی همه مثل خودتن .شما هم اگه ناراحتین مودبانه بهش بگو از الان دمشو قیچی کن میرسه روزی که بهت تهمت هم میزنه بزار بفهمه

شاید اینجوری نبوده
شتید شما اشتباه فکر کردی
ولی میتونی بهش بگی

مامانش گفته بود بهش اخه مگ‌من میخاستم تو اتاق چیکار کنم

خاستم دخترم رو شیر بدم دخترش ۹ سالشه اومد وایسناد تو اتاق و الکی ور رف تا من برم بیرون بعدش رف بیرون دیدم مامانش داره باهاش حرف میزنه دوباره اومد تو اتاق وایستاد تا من شیر بدم برم بیرون

چیکار کرد متوجه نشدم؟

سوال های مرتبط