با چیزایی که ازت خوندم یکم کمالگرایی داری و استرس،زیاد وقت تایپ ندارم اما به نظرم به روان درمانگر یا روانپزشک مراجعه کنی خیلی بهتر میشی
منم بعد بچه اولم پر از حس عشق و تنفر بودم،عذاب وجدان می گرفتم که حس خوبی نسبت به بچم ندارم اما با تراپی و دارو روزهای خوب هم رسید.مشاور می گفت بعضی وقتا هورمون ها اینقدر از حالت تعادل خارج میشن که فقط دارو میتونه به حالت عادی برگردونه
سلام عزیزم. اتفاقا من برعکس بودم واقعا هیچ حسی نداشتم راجب انتظار بچه. یکمم از بچه داری میترسیدم میترسیدم زندگیم خیلی بهم بریزه کنترلش از دستم خارج شه. ولی از لحظه ای که پسرم به دنیا اومد بیییینهایت لذت میبرم واقعا احساس خوشبختی میکنم. شما چرا لذت نمیبری؟
من که واقعا بچه داری دوس دارم با تموم سختیاش و از حاملکی بیزارم
عزیزم تا الان باید بهتر میشدی، منم تا دو سه ماهگی اونجوری بودیم، بچه یه تغییر خیلیییی بزرگه هیچی مثل قبلش نیس، شوک وارد میشه به زندگیمون عادیه این احساسات
فشار زندگی واقعا بده
کلی فکر و خیال شب بیداریا و خیلی چیزای دیگ عوض میشن
چرا لذت نمیبری مگه چی شده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.