۳ پاسخ

با بچه حرف بزن با بچت بازی کنه اگه سرعقل نیومد به پدرمادرش بگو ارامش و احترام بچم مهمتره اگه قراره بیام و اعصاب بچم خرد شه این رفت و امد ارزشی نداره
دیدی طرف بچه شونو گرفتن برو دیگه خونشون پاتو نزار

بالاخره بچه هستن ب خوده بچه بگو ک با پسرت بازی کنن اما قرار نیست بخاطر بچه ها ک اونا یادشون میره رابطه خودتون خراب کنین
ب مرور زمان خوب میشن خودت با احترام ب بچه بگو چرا با پسر من بازی نمیکنین

این ویژگی که پسرت داره و رفتاری که باهاش میکنن دقیقاً مثل دختر منه.
تازه توی بیرون و مهمونی اصلا حرفم گوش نمیکنه و می‌ره پیش بچه‌ها

سوال های مرتبط

مامان آقامحمدفرهان🤍 مامان آقامحمدفرهان🤍 ۵ سالگی
سلام .خانما لطفا بخونید و نظرتون بدید بچه های شمام مثل پسر من وابسته ان؟؟؟ینی تنها ی بازار نمیتونم برم حتی .میشینه گریه می‌کنه ک منم بیام
ی مدت میرف مهد بهتر بود هرچند ک اونم چون پسر خالش اونجا بود میرف راحت الآنم باشگاه می‌ره باید خودم ببرمش بیارمش
دیروز مامانم اینا اینجا بودن ب خواهر کوچیکم گفتم تو ببرش باشگاه
من دیگ مهمون دارم نرم
لباس پوشیدن حاضر رفتن پایین جلو در دیدم خواهرم زنگ زد ک فرهان گریه می‌کنه میگه من نمیام هرچی بهش گفتم تو با خاله برو منم نیم ساعت دیگ میام نرف ک نرف منم گفتم ولش کن بیاید بالا
مامانم اینام کلی ناراحت شدن ک کاش ما نمیومد طفلک بچه از کلاسش جا موند
ینی ب حدی عصابم بهم ریخته ک از دیشب با پسرم حرف نمی‌زنم
با همسرمم قهر کردم گفتم یخورده ام تو وقت بزار بچه با توام بیاد بیرون با توام بگرده شاید بهتر شد انقد با من می‌ره میاد فقط منو میبینه
نمیخام مقایسه کنم ولی بچه میشناسم از فرهان کوچیکتر خیلی مستقلن
چن روز پیش با خواهرم اینا رفتیم پارک پسرش از فرهانم کوچیکتره چن ماه میرف برای خودش دوست پیدا میکرد میرف بازی فرهان میگف چرا سامیار دوست پیدا می‌کنه بیاد با من بازی میگفتم توام برو باهاشون دوست شو بازی کن میگف ن نمیخام
امسال باید بره پیش دبستانی میترسم واینسته گریه کنه