مامانا گندم که لیسه ای هست و موقع خواب خیلی اذیت میکنه مدام غر میزنه و قهر میکنه و من میترسم لیسه بره . یه پیشنهادی چیزی بدید من چجوری کنار بیام. حتی میترسم لباسشو عوض کنم . بعدم وقتی لیسه میره خیلی وحشتناکه و بعدش بدتر میشه. همش دنبالشم و به خواسته هاش گوش میدم تا از سرش بیفته چیکار کنم

من کلا تو هر شرایطی آرومم برعکس من شوهرم خیلی سلیطه بازی در میاره بخوره زمین بشینه بسوزه خیلی آروم رفتار میکنم ک بچه نترسه و اونم وقتی رفتار منو میبینی زود آروم میشه ولی وای ب حالی ک جلو دیگران بخوره زمین یا چیزیش بشه بابای کولیشو ببینه یا خاندان کولی باباش رو ببینه یعنی کپ اونا میشه ها ی جوری گریه می‌کنه سیاه و کبود میشه ک میگم بچه مرد اونا کولی بازی اینم از اونا بدتر می‌کنه ب نظرم بچه هر چی میخواد یاد بها نده دو بار گریه کنه ببینه خبری نیست دیگه دست از گریه هاشمی شدیدش برمی داره وقتیم اینجور میشه خیلی آروم بگیرش بغل ی خورده آب بش بده اگه میخوره

مامان گندم عزیبم وقتی اینجوری میشه واون حالت بهت دست میده خودتوگم نکن ودستپاچه نشو واسترست روکنترل کن ویجورایی جو رو بیشتر شلوغ واشفته نکن چون تواون حالت حس سنواییشون خیلی قوی هست ودقیقا میشنوه بخوای توسر خودت بزنی واسترس به خرج بدی اون تایمش روطولانی ترمیکنه ودقیقامیفهمه .
این من خودم تجربه کردم دکتراینجوری بهم میگفت

لیسه ای نه ریسه ای بهش میگن

من دختر خاهرم همینطور بود از گریه یهوحس میکردیم نفسش میره تایکسالگی خوب شد

آهنش نرماله؟

اینکه خیلی بده لوس ولجباز میشه

وای چه بده باحرف زدن یا سرگرم کردنش با چیزی گریشو ول نمیکنه اروم بشه؟

لیسه ای چیه