ولی خدایی راحت شدیما
چی بود ۲ ساعت به ۲ ساعت بیدار
بعد ۲۰ دقیقه بزار رو دوشت اروغ بگیر
تو خوابم باید حواست بود یوقت بد نخوابه راه نفسش بسته نشه
بعد شیر خوردن ۲۰ دقیقه رو دوشت نگه دار رفلاکسش تشدید نشه
باهاشو ورزش بده بگوزه و پی پی کنه
با ترس و لرز حمومش کن
الان با اینکه چالش هاش سخته ولی باز دوست ندارم به اون دوران برگردم

خیلی سخت بود ولی خاطرات شیرینی بود..دلم تنگ شده واسه اون روزای بچم🫠🫠🫠🫠

تک تک حرفات اومد جلو چشمم😂👍

پیامتو خوندم تموم روزای اولش اومد جلو چشم حتی اتاق عمل و سزارین

واقعا خیلی سخت بود دختر منم رفلاکس داشت کولیک هم داشت از ده شب تا ۴ صبح یه بند جیغ میزد
وای منم اصلا دوست ندارم برگردم اون دوران
بدتر از اون روحیه خودم داغون بود جسمم خسته بود خیلی حالم بد بود

دختر من هنو هر ۳ ساعت شیرشو میخواد

واااای واقعا خدا رو شکر که گذشت

وای آره دقیقا

من شاید ۱۰بار بلند میشه

وای دقیقا دخترمنم حساسیت داشت هیچ شیرخشکی بهش نمیساخت روانی شده بودم

از اون نظرا راحت شدیم اما دختر من مدام تا صبح هنوز پامیشه شیر میخواد بچه شما شب شیر نمیخوره؟؟

بدترین خاطره مال یارا کولیکش بود طفلکی بچم از ساعت ۵ بعد از ظهر گریه میکرد تا ۱۰ شب فقط تو ننی با صدای سشوار با انواع و اقسام قطره ها آروم میشد🥲🥲

نفرت دارم از بچه دیگ😔خستمممممم فقططططط دلم تنهایی میخاد

اخ اخ دقیقا هر دوساعتم پوشک عوض کن

منم اصلا دلم نمیخواد به اون روزا برگردممم اصلااااا
من اون دوران افسردگیمم وحشتناک بود و دم به دقیقه غش میکردم از استرس😫

منم اصلااااااااا

اره واقعا چقد سخت بود دختر من انگار خودش ساعت داشت هر دو ساعت بیدار میشد شکر خدا گذشت