۳ پاسخ

شاید منظورش این بوده که اگه حالم بد شد یا چمیدونم خیلی خورد
یا چمیدونم گفت شاید چیزی براش بد باشه اطلاع داد که ناراحتی پیش نیاد🥲
من مادرشوهر خوبی میشیم چون عروس خوبیم هستم کلا همچی به ت..خ..م میگیرم 🤣🤣 اولویت فقط خودمم و سلامتیم

🤣🤣🤣🤣ازمن بدتری ها بافکرکردنات.

😁😁😁😁😁.از الان فقط به خودت بگو فقط مهم اینه حال پسرم باهاش خوب باشه و هرجا هستن خوش باشن.به جزئیاتش دیگه فکر نکن

سوال های مرتبط

مامان گل پسر و بانو مامان گل پسر و بانو ۱۲ ماهگی
الان که دارم تایپ میکنم یه چیزی بیخ گلوم گیر کرده اشکامم داره میریزه
دیشب تا صیح بهار اصلا نخوابید هم من هم همسرم باهاش بیدار بودیم دیروزم من استراحت نکردم و نخوابیدم امروزم از صبح بیرون بودم با پسرم ساعت 12نیم رسیدم خونه پسرم ساعت 1خوابید منم شیشه بهارو دادم پوشکشو عوض کردم خوابوندمش رو پام تا گذشاتم چند دقیقه بعد بیدار شد دوباره شیر دارم پوشکشو عوض کردم عروسکشو دادم دستش یکم بازی کنه بازی نکرد می امد منو میزد یا میرفت رو داداشش موهاشو میکشید رو پام گذاشتم هر کاری کردم نخوابید اصلا خدا منو بکشه یکی محکم زدم رو رونش واقعا کم اوردم کاش یکی بجای همسرم کار میکرد اون 24 ساعته تو خونه بود من غیر اون هیچکیو ندارم ابجیام که از خونه و بچهای خودشون بیشتر نمیشن پدر مادرمم هر وقت میرم انگار سر بارم اضافیم یه دادش 14ساله دارم که همس با پسرم که 3سالشه درگیر میشه و بهمون بی اخترامی میکنه سه تا هواهر شوهر مجرد دارم هیچکدوم در طول روز نیم ساعت نمیان با بچها بازی کنن من یکم ارامش پیدا کنم بخدا روانی شدم دو هفته است ذهنم درگیر هزینهای بیمارستانع فک میکنم حملات پانیک بهم دست میده تا بلند میشم هیچ جای و نمیبینم صداها بم و نامفهوم میشه اگه راه برم میخورم به درو دیوار ولی دردی احساس نمیکنم بعد حدود 30-40ثانیه سنگین میشه بدنم کم کم همه چی واضح میشه این حجم از فشار تو سن من نامردیه خدا از خانوادم نگذره که هیچوقت پشتم نبودن هیچوقت کمک حال نبودن فقط پسراشون پسراشون بعد میگن ما مسلمونیم بخدا اینا اگه قرار بود خودشون دین و انتخاب میکردن از اون دسته ادمای میشدن که دخترو زنده به گور میکردن همیشه میگم حسرتای که من کشیدم محدودیتهای که من داشتم نمیزارم بهار داشته باشه خدایا خودت کمک کن حالم بهتر بشه