مامانا تروخدا راهکاری دارید؟کیا مثل علیه بچشون
ی ده روزی میشه از شیر گرفتمش دیگه شیرو یادش رفته کلا ولی هر صبح با گریه شدید از خواب پا میشه دیگه خستم ب خدا انگار مامانش مرده جوری داد و بیداد میکنه ای خدا منو بکشه از دست این راحت شم دیگه دیونم کرده هر صبح عررررررررررر ی دفه از خواب میپرم میبینم داره زار میزنه

پسر منم همینجوری بود بعد ی مدت خوب میشن

ای خواهر ده روز چیه من تا سه ماه درگیر گریه و بهانه گیری هاش شده بودم ،اصلا پسرم انگار دورازجون دیونه شده بود آنقدر وابسته ی شیر بود الان شکر خدا ۵ماهه بازم گاهی یاد شیر میفته

پسرمنم صبحاباگریه بیدارمیشه ده دقیقه توبغلم میچرخونمش بعداون یواش یواش آرومش میکنم صبحانه بیادبخوره مثلامن باتخم مرغ گولش میزنم چون خیلی دوست داره

پسر منم تا ی مدت اینطوری بود، نصف شبا با جیغغغ بیدار میشد، کم کم اروم شد

شب تا صبح هم بیدار میشه بچه من بیدار میشد جیغ میزد فکر کن سه نصفه شب تا اینکه دیگه بردمش دکتر دارو داد درست شد