۹ پاسخ

بچه دوم تو هر سنی بیاد سختیای خودشو داره عزیزم

من میخوام اختلاف چهار سال بیارم

خوبیش اینه زود بزرگ میشن راحت میشی .

من دخترم ۴ سال و دو ماهشه ، باردار هستم، خیلی از آوردن بچه دوم میترسیدم، ولی خیلی تحقیق کردم اکثرا گفتن بیشتر از ۵ سال اختلاف سن، سختی هاش خیییلی بیشتره. مخصوصا تو سن پیش دبستانی و دبستان

تو هر سنی که دومی بیاد چالشهای خودشو داره منم میخوام اما جراتشو ندارم . ولی دوتاهم بشن برای هرکس وسایل خودشو جدا میکنم مرز تعیین میکنم و این اختیارو میدم که به همدیگه بدن یا ندن ینی مجبور نمیکنم از همون اول پسرمو عادت دادم که نه بزور بگیره نه بزور بده الان تقریبا اوکیه عادت نداره زیاد گیر بده به کسی . البته این یکی از چالشهاست

پس اختلاف سنی چند خوبه؟

دقیقا منم همین درگیریها رو دارم خیلی سخته من که دیگه از بس گفتم نکن نزن نریز دعوا و صدا ندین دیوونه شدم به خصوص بزرگه که اصلا با کوچیکه کنار نمیاد

درسته ولی ببین اینم یه مرحله موقتی و گذراست به وقتش خوب میشن

آره واقعا ، من جاریم ۳ سال پسراش فرق دارن وقتی کوچیک بودن خیلی اوضاع خونشون بهم ریخته بود البته جاریمم صبرش زیاد بود

سوال های مرتبط

مامان سارا مامان سارا ۴ سالگی
یه اتفاق تو شهرمون افتاد که همه تو شوک ایم

یه دختر متولد ۸۲ از یه خانواده خیلی با اصالت و پولدار
۴ سال قبل زن یه پسر متولد ۷۲ اونم خیلی خوب و با اصالت میشه

دختره وقتی مجرد یوده به پسر متولد ۸۱ دوست بوده پسره خیلی پولداره ولی پسر اهلی نبود
دختره هم ازدواج میکنه الان پسر ۸ ماهه داشته

نمیدونم جیزی که بقیه میگن شوهر دختره و دوست پسر سابق دختره باهم دوست بودن وقتی باز پسره دختره رو میبنه یاد دوران‌مجرد میفته
باز میره سمت دختره و دوست میشن
شوهرش میفهمه چن بار اخطار میده
شغل شوهره امارات بوده و دختره هم‌خونه مادرشوهرش زندگی می‌کرده و البته وضع مالی خیلی خوبی دلشتن خونشون هم در حال ساخت بوده
مثل اینکه دوست پسر سابقش که دوست شوهرش هم بوده پیام میاده امارات واسه شوهر دختره که زنت دوست دختر من بوده من عاشقشم زن منه اینم عکسش
منم میخوام تو طلاقش بدی باهاش ازدواج کنم اگز ندادی تو بچت رو میکشم و با زنت ازدواج میکنم
روز عرفه روز پنشجبه پسره بلیط میگیره از امارات بز میگیرده زنشو برمی‌داره با پسره میرن تو بیابون شوهرش اول با تفنگ پسره رو میکشه خیلی هم تیر زده بود بعدش زن خودشو بعد هم پیام‌میده برادر زنش میگه خواهرتو کشتم الان میخوام خودمو بکشم آدرس میده و خودشو میکشه
تقرییا اقوام‌میشیم
دیشب خاکسپاری بوده خیییییلی سخته کل شهرغم‌گرفته
همه میگن تقصیر پسره ک پا گذاشته من میگم دختر نباید پا بده
بازم قاضی خداست
خیلی بد تموم شد
مامان مهراد مامان مهراد ۴ سالگی
چقدر دنیای بچه ها پیچیده اس، من با جاریم تو یه ساختمون زندگی میکنم قبلا کم و بیش رفت و آمد داشتیم در حد سر زدن دو سه ساعت خونه هم میرفتیم الان دوسه ساله جاریم دیگه نمیاد بگم پارسال اومده باورتون نمیشه ، در صورتی که من بیشتر میرم خونه اونا چندوقتی دیدم نمیاد منم گفتم خب وقتی اون نمیاد من چرا میرم؟ منم رفت و اومدم کم شد ، بعد پسراش یکیش ۱۰ ساله یکیش ۷ ساله پسر من خیلی باهاشون جوره ،امروز برده بودمش دوچرخه بازی کنه پسر کوچیکه جاریم هی به پسر من می‌گفت دنبالم نیا، پسر منم مگه ول میکرد هی میدونید دنبالش ،بهش گفتم مامان ندو دنبالش دوس نداره دنبالش بری! پسر من خیلی دوس داره اونو ولی اون چسبیده بود به پسرای همسایه ها و به پسر من اینجور میگفت منم با خوبی بش گفتم دوسِت داره که دنبالت میاد تو خونه هم بهونتو می‌گرفت بعد تو اینجوری میکنی ! منم دیگه به پسرم گفتم بازی خودتو بکن کاری به بقیه نداشته باش ولی باز میرفت ، دیگه وقتی خواستیم بریم خونه پسرمم بهونه نگرفت که بره خونشون باهاش بازی ! 🥲 طفلی پسرم دید چجوری باهاش رفتار کرد نرفت پیشش دیگه💔 دلم کباب شد واسه بچم ، شما اینجور وقتا چی میگید به بچتون که خودشو نبازه و دلش نشکنه؟